مبانی نظری و پیشینه آموزش حسابداری و هوش هیجانی در قالب Wor قابل ویرایش.
فهرست مطالب :
2-1- مقدمه 11
2-2- هوش 11
2-2-1- تعریف هوش 12
2-2-2- انواع هوش 12
2-3- هوش هیجانی 14
2-3-1- تعاریف هوش هیجانی 15
2-3-2- ابعاد هوش هیجانی 17
2-3-3- دیدگاههای هوش هیجانی 19
2-3-3-1- دیدگاه توانمندی 20
2-3-3-2- دیدگاه مختلط 20
2-3-4- مدلهای هوش هیجانی 21
2-3-5- اهمیت هوش هیجانی 24
2-3-6- اهمیت هوش هیجانی در حسابداری 25
2-3-7- پیشرفت در هوش هیجانی 28
2-3-8- آموزش حسابداری و هوش هیجانی 29
2-3-9- رشتهی حسابداری و هوش هیجانی 30
2-3-10- تجربهی کاری و هوش هیجانی 31
2-3-11- جنسیت و هوش هیجانی و بررسی آن در حرفه حسابداری 31
2-3-12- سلامت روان و هوش هیجانی 32
2-4- تحقیقهای پیشین 34
2-4-1- هوش هیجانی 34
2-4-2- آموزش حسابداری هوش هیجانی 36
2-4-3- تجربه کاری و هوش هیجانی 37
2-4-4- جنسیت و هوش هیجانی 38
فهرست منابع
بخشی از متن :
-1- مقدمه
هوش هیجانی نشاندهنده توانایی افراد در شناسایی، مدیریت و استفاده از هیجانات در انجام امور است و ضرورت کاربرد آن موید این اصل است که محیط کار صرفا یک محیط منطقی نیست. همچنین در حرفه حسابداری نیز صرفاً عقلانیت عامل اصلی نبوده و هیجانات به عنوان یک عامل موثر در حرفه حسابداری باید مدنظر قرار گیرد. دراین فصل یک چارچوب منسجم در خصوص ادبیات موضوع ارائه میشود، تا درک جامعی از موضوع مورد مطالعه به دست آید. بدینمنظور ابتدا در بخش اول مهمترین موضوعهای قابل توجه در حیطه هوش هیجانی، ابعاد و مولفههای هوش هیجانی، مدلها و اهمیت هوش هیجانی تشریح شده و در نهایت با بیان مهمترین بخش از این فصل، گزارشی از پژوهشهای خارجی و داخلی انجام شده در حیطه موضوع پژوهش ارائه خواهد شد.
2-2- هوش
پس از گذشت سالها از سلطه هوش عقلانی بر جوانب مختلف زندگی، اکنون از اهمیت آن به عنوان تنها عامل موفقیت کاسته شده است. مفهوم هوش ممکن است در نزد افراد مختلف معانی متفاوتی داشته باشد، با این حال وقتی صحبت از هوش به میان می آید، بلافاصله نوعی توانایی ذهنی درباره انسان تداعی میشود. در گذشته موفقیت تماماً به هوش عقلانی نسبت داده میشد اما اکنون میدانیم بهره هوشی بالا به تنهایی ارزش قلمداد نمی شود؛ چرا که تنها 20 % از موفقیت را در بر میگیرد حال آن که 80 % از موفقیت به هوش هیجانی و سایر اجزای هوش نسبت داده شده است (گلمن، 2002). در واقع توانایی احساسی فرد، نه تنها مهمتر از توانایی ذهنی او است، بلکه نقش بسزایی نیز در موفقیت، کار، روابط با دیگران و حتی سلامت جسمی فرد دارد (ناچیاپان و همکاران[1]، 2014).
2-2-1- تعریف هوش
روانشناسان معتقدند که هوش، مجموعه توانایی هاي یک فرد محسوب می شود که توسط آن، فرد چیزي را میفهمد و به طور منطقی میاندیشد و رفتار میکند. گیج و برلاینر[2] (1992) عناصر هوش را به سه دسته توانایی پرداختن به امور انتزاعی (اندیشه ها، نمادها و مفاهیم)، توانایی حل کردن مسایل و پاسخ مناسب در موقعیتهاي جدید و توانایی یادگیري تقسیم کردهاند (گیج و برلاینر، 1992).
هوش را میتوان توانایی شخص براي تفکر و عملکرد منطقی و معقول تعریف کرد (پورافکاري، 1380).
یکی از قدیمیترین تعریفها توسط بینت و سیمون[3] (1916) به این صورت مطرح شده است:
«قضاوت و به عبارت دیگر، عقل سلیم، شعور عملی، ابتکار، استعداد انطباق خود با موقعیت هاي مختلف، به خوبی قضاوت کردن، به خوبی درك کردن، به خوبی استدلال کردن؛ این ها فعالیت هاي اساسی هوش به شمار میروند.»
2-2-2- انواع هوش
هوارد گاردنر[4] (1993) از اولین افرادی است که بر موضوع هوشهاي چندگانه را عنوان کرد، تحقیقهای گاردنر (1993) دلالت بر انواع متفاوت هوش دارد که نسبتاً مستقل از یکدیگر رشد پیدا میکنند و هر مهارت مخصوص ناحیه اي از مغز است.
بصیرت، معرفت درونی و آرامش درونی و بیرونی
مدیریت عواطف و احساسات و برقراری روابط اجتماعی
مهارتهای منطقی و زبان شناسی
توانایی کنترل ماهرانه حرکات بدن
SQ
EQ
IQ
PQ
شکل 2-1 : هرم هوشهای چندگانه
هوش بدنی[5]: ابتدایی ترین کانون توجه ما را به خود اختصاص داده است و شامل توانایی کنترل ماهرانه حرکات بدن و استفاده از اشیاء می باشد.
هوش عقلانی[6]: مربوط به مهارت هاي منطقی ماست که در سیستم آموزشی مورد توجه است.
هوش هیجانی[7]: در زمینه کسب موفقیت در بازار نقش مهمی دارد و ما را در برقراري ارتباط یاري میدهد. همچنین هوش هیجانی بیانگر این است که در روابط اجتماعی و شرایط خاص چه عمل مناسب و چه عمل نامناسب است. به عبارت دیگر هوش هیجانی توانایی همدلی با دیگران و شنیدن احساسات آنان است. ممکن است افرادی در دوران مدرسه با كمترين تلاش، بالاترين نمرهها بگیرند و در سنین بزرگسالی شغلهاي خوبي داشته باشند این افراد دارای ضریب هوش عقلانی بالایی هستند اما ممکن است همین افراد به خاطر هوش هیجانی پایین در ارتباط با همكارانشان موفق نباشند (ناچیاپان و همکاران، 2014).
هوش معنوي[8]: شامل هدایت و معرفت درونی، حفظ تعادل فکري، آرامش درونی و بیرونی و عملکردي همراه با بصیرت و ملایمت و مهربانی می باشد و توانایی به دست آوردن قدرتی که ما را براي رسیدن به رؤیاهایمان یاري میدهد (کشمیري و عرب احمدي، 1387).
در پژوهش حاضر از میان انواع هوش به هوش هیجانی که مربوط به عواطف و هیجانات شخصی فرد بوده پرداخته می شود.
[1]- Nachiappan, Krishnan, Velayudhan and zulkafaly
[2]- Gage and Berliner
[3]- Binet and Simon
[4]- Gardner
[5]- Physical Quotient
[6]- Intelligence Quotient
[7] - Emotional Quotient
[8]- Spiritual Quotient
مبانی نظری و پیشینه آموزش حسابداری و هوش هیجانی_1581659988_36974_8524_1799.zip0.13 MB |