توضیحات :
پيشينه پژوهش روش های نیازسنجی آموزشی در 59 صفحه در قالب Word قابل ویرایش.
بخشی از متن :
نیازسنجی آموزشی
2- 1 مقدمه
امروزه آموزش و بهسازی و توسعه منابع انسانی به عنوان یکی از استراتژی های دست یابی به سرمایه انسانی و سازگاری مثبت با شرایط متغییر قلمداد می شود و از این رو جایگاه و اهمیت راهبردی آن در بقاء و توسعه سازمانی نمایان شده است. بدیهی است این فعالیت نیز مانند هر فعالیت سازمانی دیگر مستلزم برنامه ریزی صحیح و اصولی می باشد. نیازسنجی جزء جدایی ناپذیر برنامه ریزی آموزشی و نظام بهسازی وتوسعه منابع انسانی محسوب می شود. طی فرایند نیازسنجی، نیازهای مشخص شده و برحسب اولویت برای ارضا و تحقق آن ها اقدام می شود. نیازها برای انتخاب اقدامات درست، قبل از انجام هر اقدامی مشخص می شوند (فرامرزی،1383).
در قلمرو آموزش، نیازسنجی به عنوان یکی از مؤلفه های اساسی و ضروری فرآیند برنامه ریزی در نظر گرفته می شود. نیازسنجی در واقع فرآیند جمع آوری و تحلیل اطلاعات است که بر اساس آن نیازهای افراد، گروه ها، سازمان ها و جوامع مورد شناسایی قرار می گیرد. شناخت و تحلیل اثربخش نیازهای آموزشی، پیش نیاز یک سیستم آموزشی موفق است. در دهه های اخیر برای رفع شکاف و پیچیدگی ها در اطراف مفهوم نیازها، کوشش هایی جهت متشکل ساختن و هماهنگ کردن نیازها با تکالیف رشد جسمانی-اجتماعی-روانی به عمل آمده است که تکالیف رشد زندگی نامیده می شود (رحمانی، 1388).
2-2 مبانی نظری
نیازسنجی یکی از بحث انگیزترین مفاهیم مطرح در حوزه خدمات اجتماعی، تعلیم و تربیت و برنامه ریزی است (فتحی واجارگاه،1384). امروزه مفهوم نیازسنجی به طور گسترده ای در محیط های مختلف به منظور تعیین نیازهای آموزش ضمن خدمت کارکنان مورد استفاده قرارمی گیرد (فرجاد،1388). جرقه اصلی آموزش نیروی انسانی از زمان موج پیشرفت های عظیم قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم شکل گرفت، اگر چه ریشه ی آن در دهه ها و قرن ها قبل یافت می شود. این تحولات نه تنها شرایط لازم برای ورود به مشاغل مختلف را دگرگون ساخت، بلکه موجب شد بخش های مختلف اقتصادی و اجتماعی مدارک تحصیلی بالاتری را شرط ورود به مشاغل قرار دهد (فتحی واجارگاه، 1387).
برادشاو[1] (1972) نیازها را به چهار دسته به شرح زیر تقسیم کرده است:
1) نیازهای هنجاری: فاصله میان وضع موجود و استانداردهای تعیین شده، نیاز هنجاری تلقی می شود.
2) نیازهای احساس شده: مترادف با مفهوم خواستن و نیازی است که در طی زمان و در حین کار توسط فرد یا گروه احساس شده است.
3) نیازهای بیان شده (مورد تقاضا): نیازهایی است که فرد آن را تقاضا نماید.
4) نیازهای مقایسه ای: نیازی است که در مقایسه با نمونه مشابه معنا می دهد.
فتحی واجارگاه (1385) به این طبقه بندی، نیازهای پیش بینی شده یا مورد انتظار را به معنای فاصله بین آن چه که در حال حاضر در دسترس است و آنچه که در آینده مورد تقاضای یک پروژه می باشد اضافه نموده است.
عباس زادگان و ترک زاده (1386) دسته دیگری از نیازها به نام نیازهای هنجاری را به طبقه بندی برادشاو (1972) و فتحی واجارگاه (1385) افزوده اند و آن را به صورت نیازهایی که بیانگر وضع مطلوب اند و رسیدن سازمان به وضعیت مطلوب و یا انجام احسن شغل یا وظیفه مستلزم و منوط به تحقق آن ها است تعریف می کنند.
فورتنر[2] (2005) نیازها را از لحاظ توانایی تشخیص به دو گروه:
- نیازهای آشکار: سنجش و برآورد کردن ها با سهولت بیشتری امکان پذیر است و
- نیازهای پنهان: سنجش و شناسایی آن ها بسیار مشکل و عمدتاً برآورد آن ها مستلزم بررسی های همه جانبه و دقیق است.
سالازار[3](2007)، نیازها را از نظر ضرورت و اهمیت به دو گروه:
- نیازهای فوری: این نیازها از اولویت خاص برخوردار می باشد.
- نیازهای عادی: دارای اهمیت هستند اما از اولویت اضطراری برخوردار نیستند.
ابطحی (1383)، نیازها از لحاظ نحوه برآوردن و دفع آن ها به دو گروه: تقسیم بندی کرده است.
- نیازهایی که خود مؤسسه یا نظام بتوانند آن ها را بر طرف سازد.
- نیازهایی که خود سازمان قادر به رفع آن ها نبوده و باید از سازمان های دیگر کمک بگیرد.
و از لحاظ فردی یا گروهی بودن نیز به دو گروه:
نیازهای فردی که مختص فرد خاصی یا گروهی خاص در شغل ویژه ای هستند.
احساس وجود یا مشاهده شکاف دانش، مهارت یا نگرش در سازمان یا در بین گروهی خاص از کارکنان تقسیم بندی نموده است (رحمانی، 1389).
2-2- 1 مفهوم نیاز
نیاز یک مفهوم عمومی است که در زمینه های مختلف کاربرد نسبتاً وسعیی دارد و تعاریف متعددی ار آن ارائه می شود همگی یک نوع مفهوم یا احساس مشترکی این تعاریف گر چه را انتقال می دهند با این وجود از مناظر و ابعاد مختلف و بعضاً متفاوتی به آن می نگرند. روانشناسان نیازها را به دو دسته نیاز های اولیه و نیازهای یاد گرفته شده تقسیم می کنند؛ فیزیولوژیست ها به جنبه بیولوژیکی نیازها توجه دارند. اقتصاددانان تعریف دیگری از نیاز دارند. برای تعریف نیاز به جای این ها به تعاریف مختلف ارائه شده از این واژه، نسبت به طبقه بندی آن ها اقدام می کنیم، این رویکرد به ما کمک می کند تا شناختی کلی تر و در عین حال وسیع تر از مفهوم نیاز به دست آوریم. به طور کلی اغلب تعاریف ارائه شده از مفهوم نیاز را می توان در یکی از طبقات زیر قرار داد (کاظمی ،1387).
1- نیاز به معنای خواست یا ترجیحات افراد
2- نیاز به معنای فقدان یا ضروری چیزی
3- نیاز به عنوان نقص یا مشکل
4- نیاز به معنای فاصله یا شکاف
بابک اسماعیلی(1386)، آورده است که در تکنیک دلفای، نیاز عبارت است از قضاوت ها، نظرات و نگرش های افراد، در مورد اهداف، مقاصد و نیازهای سازمان.
علاقه بند(1384)، می گوید برای یک مدرسه یا منطقه آموزشی، نیاز عبارت است از شکاف یا تفاوت میان وضع مطلوب آینده و وضعیت موجود آن.
از نظر فتحی واجارگاه (1385)، دیدگاه های مختلف، تعاریف متفاوتی از نیاز ارائه نموده اند.از نقطه نظر کاربردی در آموزش و بهسازی می توان آن ها را به چهار دسته تقسیم نمود:
1-نیاز به عنوان فاصله بین وضع موجود و وضع مطلوب
یکی از متداول ترین و مقبول ترین تعاریف از نیاز است. نیاز به موقعیتی دلالت دارد که در آن وضعیت موجود یا حاضر با وضعیت مطلوب فاصله دارد. وضعیت مطلوب یا مورد نظر در برگیرنده ایده آل ها، هنجارها، ترجیحات، انتظارات و ادراکات مختلف درباره آن چه که باید باشد، است.
2- نیاز به عنوان خواست یا ترجیح
این برداشت از نیاز، عموماً داراد کاربرد گسترده ای است. آن چه هسته اصلی این نظریه را تشکیل می دهد آن است که نظرات و عقاید افراد و گروها در خصوص نیاز، کانون اصلی نیازسنجی است.
3- نیاز به عنوان یک عیب یا کمبود
از این دیدگاه نبود دانش، مهارت و نگرش یا ابزار و وسایلی که منجر به ایجاد اشکال در عملکرد بهینه شود، نیاز تلقی می شود. در این مفهوم نیاز هنگامی مطرح می شود که در یک مورد خاص حداقل سطح رضایت به دست نیامده است یا نمی تواند به دست آید.
4- برداشت ترکیبی
از این دیدگاه آن چه که بین وضع موجود و وضع مطلوب قرار دارد؛ آن چه که ترجیحات، علایق و انتظارات افراد را شکل می دهد و سرانجام آن چه که بر عملکردهای مطلوب اثر منفی دارد، همگی نشانگر نیاز هستند (فتحی واجارگاه،1385).
عباس زادگان و ترک زاده (1386)، نیاز را چیزی می دانند که برای ارضا و تحقق یک هدف قابل دسترس، ضروری یا مفید است.
رحمانی (1388)،.
رحمانی (1389)، نیاز حالتی است که در اثر فقدان چیزی که عدم وجودش سبب مشکل یا نقیصه ای به وجود خواهد آورد حاصل می شود.
عباس زادگان (1389)، نیاز یعنی فاصله میان نتایج جاری و نتایج مورد نظر.
هاشمی (1391)، نیازشکاف بین وضعیت حاضر و انتظارات آینده است.
تعریف نیاز: تفاوت بین مهارت ها و شایستگی های موجود و مطلوب است (همان منبع).
تعریف نیاز: عبارت است از فاصله و تفاوت بین واقعیت موجود و شرایط مطلوب که با توجه به ارزش های جامعه، امکان بروز پیدا می کند و اگر امکان تغییر شرایط برای برطرف کردن آن وجود نداشته باشد، به صورت بالقوه باقی می ماند (همان منبع).
تقی پور ظهیر(1384)، نشان دادن اختلاف میان شرایط موجود و معیارها و هنجارها و ارزش های اجتماع است. در تعریف دیگر:
نیاز: نیازها، خواسته ها و انتظارات اجتماع از فردی است که در آن زندگی می کند.
از نظرمحقق نیاز تفاوت بین شرایط امروز و خواسته های فردا.
راس (2008)، نیاز را ناشی از عدم وجود دانش، مهارت و توانایی های لازم برای انجام بهینه وظایف تعریف می کند.
سالازار (2007)، معتقد است که نیاز زمانی به وجود می آید که مشکل یا نقصی در سازمان بوجود آید.
رحمانی (1388)، نیاز عبارت است از فاصله میان وضع موجود و وضع مطلوب.
و روانشناسان تربیتی نیاز را به سه طبقه تقسیم کرده اند:
- نیازهای جسمانی- مانند نیاز به غذا- آب- هوا و فعالیت و حفظ سلامت بدن.
2- نیاز های اجتماعی- مانند نیاز به سازگاری اجتماعی- صلاحیت- امنیت- تعلق به گروه و پایگاه اجتماعی.
3- نیازهای روانی- مانند نیاز به استقلال- محبت- ابراز وجود و تعلق خاطر و معنویت و هدف.
برادشاو (1972)، نیازهارا به چهار دسته زیر تقسیم کرده است:
1- نیازهای هنجاری: فاصله میان وضع موجود و استانداردهای تعیین شده، نیاز هنجاری تلقی می شود.
- نیازهای احساس شده: مترادف با مفهوم خواستن نیازی است که در طی زمان و در حین کار توسط فرد یا گروه احساس شده است.
- نیازهای بیان شده (مورد تقاضا): نیازهایی است که فرد آن را تقاضا نماید.
- نیازهای مقایسه ای: نیازی است که در مقایسه با نمونه مشابه معنا می دهد.
فتحی واجارگاه (1385) به این طبقه بندی، نیازهای پیش بینی شده یا مورد انتظار را به معنای فاصله بین آن چه که در حال حاضر در دسترس است و آن چه که در آینده مورد تقاضای یک پروژه می باشد اضافه نموده است.
عباس زادگان و ترک زاده (1386)، دسته دیگری از نیازها را به نام نیازهای هنجاری را به طبقه بندی برادشاو (1972) و فتحی واجارگاه (1385) افزوده اند و آن را به صورت نیازهایی که بیانگر وضع مطلوب اند و رسیدن سازمان به وضعیت مطلوب و یا انجام احسن شغل یا وظیفه مستلزم و منوط به تحقق آن ها است تعریف می کنند.
فورتنر (2005)، نیازها را از لحاظ توانایی تشخیص به دو گروه تقسیم کرده است:
نیازهای آشکار: سنجش و برآورد کردن ها با سهولت بیشتری امکان پذیر است و
نیازهای پنهان: سنجش و شناسایی آن ها بسیار مشکل و عمدتاً برآورد آن ها مستلزم بررسی های همه جانبه و دقیق است. طبقه بندی کرده است.
سالازار (2007)، نیازها را از نطر ضرورت و اهمیت به دو گروه تقسیم کرده است.
نیازهای فوری: این نیازها از اولویت خاص برخوردار می باشد.
نیازهای عادی: دارای اهمیت هستند اما از اولویت اضطراری برخوردارنیستند.
در یک جمع بندی کلی و نهایی می توان گفت نیاز یعنی وضع موجود منهای وضع مطلوب.
2-2-2 طبقه بندی نیازها
به منظور فهم بهتر نیازها و فرایندی که برای شناسایی آن ها صورت می گیرد (نیازسنجی)، طبقه بندی های گوناگونی از نیازها صورت گرفته که هر یک از آن ها به یک یا چند ویژگی مهم مبتنی است (فتحی واجارگاه، 1388).
مهم ترین طبقه بندی های ارائه شده در این زمینه در جدول شماره (2-1) در زیر آمده است:
[1] - Bradshaw
1 - Fortner
[3] - Salazar
فهرست مطالب :
- نیازسنجی آموزشی
- 2- 1 مقدمه
- 2-2 مبانی نظری
- 2-2- 1 مفهوم نیاز
- 2-2-2 طبقه بندی نیازها
- 2-2-3 مفهوم نیازسنجی
- 2-2-4 نیاز آموزشی
- 2-2-5 ضرورت تعیین نیاز آموزشی
2-2- 6 منابع نیاز آموزشی- 2-2-7 طبقه بندی نیازهای آموزشی
- 2-2-8 نیازسنجی
- 2-2-9 ضرورت نیازسنجی
- 2-2-10 اهداف نیازسنجی
- 2-2-11 اهمیت و ضرورت نیازسنجی آموزشی
- 2-2-12 متغییرهای لازم در نیازسنجی
- 2-2- 13 رویکردهای نیازسنجی
- 2-2-14 قلمرو نیازسنجی
- 2-2-15 تکنیک های نیازسنجی
- 2-تکنیک درخت خطا
- 2-2-16 موانع نیازسنجی
- 2-2-17 اصول نیازسنجی
2-2-18 انواع نیازسنجی- 2-2-19 الگوهای نیازسنجی
2-2-20 روش ها و فنون نیازسنجی- 2-8 پیشینه پژوهش
- 2-8-1 پژوهش های داخل کشور:
- 2-8-2پژوهش های خارج از کشور:
- منابع
منابع فارسی:
پيشينه پژوهش روش های نیازسنجی آموزشی_1581222934_36710_8524_1412.zip0.06 MB |