چارچوب نظری و پژوهش تحقیق رضایت مندی زناشویی (فصل 2)
چارچوب نظری و پژوهش تحقیق رضایت مندی زناشویی (فصل 2)

توضیحات :

چارچوب نظری و پژوهش تحقیق رضایت مندی زناشویی (فصل 2) در 51 صفحه در قالب Word قابل ویرایش.


بخشی از متن :

رضایتمندی زناشویی[1]

اگربخواهیم از تاریخچه رضایتمندی زناشویی اطلاعاتی داشته باشیم ابتدا باید به ریشه های خانواده درمانی بپردازیم؛زیرا رضایت مندی زناشویی و بهبود در روابط زن و مرد هدف نهایی خانواده درمانی به شمار می رود. به عبارت دیگر هدف اصلی خانواده درمانی این است که حل مشکلات موجود را تسهیل کند و رشد سالم خانواده را با تمرکز بر ارتباط بین فردی و اعضای مهم خانواده و شبکه اجتماعی بهبود بخشد( موسوی،1385). آغاز نهضت خانواده درمانی،مقارن اواخر دهه 1940 و اوایل دهه1950 یعنی بعد از جنگ جهانی دوم و گردهمایی مجدد اعضای خانواده بعد از جدایی هاست.با این حال نظریات درباره ریشه ها و سرچشمه های این نهضت به قبل از این دوران بر می گردد.ناتان اکرمن [2]می گوید: به طور کلی می توان گفت که در چهل سال گذشته،آن هم بیشتر تحت تأثیر نهضت انسان گرایانه – اگزیستانسیل،انحراف محسوسی از درمان فردی و فرایندهای روانی به سمت عوامل اجتماعی،محیطی و بین فردی پدید آمده است؛ تحولی که از جمله ثمرات آن،پیدایش روش های گروهی در آموزش،مدیریت و درمان است( هی لی،ترجمه ثنایی،1375).

گلدنبرگ و گلدنبرگ[3] ( 1983 ) به پنج تحول علمی و بالینی ظاهراً متصل اشاره می کند که متفقاً صحنه را برای ظهور خانواده درمانی مهیا ساخته اند.این پنج حوزه عبارتند از:

  1. گسترش درمان روانکاوی برای گستره کامل مشکلات عاطفی که سرانجام شامل کار با کل خانواده نیز شد؛
  2. معرفی نظریه عمومی سیستمها با تأکیدی که بر شناخت روابط میان اجزای مؤلف یک کل همبسته داشت؛
  3. پژوهش راجع به نقش خانواده در پدیدآیی اسکیزوفرنی در یکی از اعضای خانواده؛
  4. تحول و ظهور حوزه راهنمایی کودک و مشاوره زناشویی؛ 5- افزایش علاقه به فنون بالینی جدید نظیر گروه درمانی)همان).

برای درک آنچه امروز مورد توجه است ضرورت دارد،هرچند کوتاه،به سیر تحول مشاوره خانواده بپردازیم.سازه های رضایت زناشویی[4]،سازگاری زناشویی[5]و خرسندی زناشویی[6] از دیر باز در متون روان شناسی،به خصوص در متون خانواده درمانی،به طور گسترده به چشم می خورد.در واقع هدف نهایی تمام خانواده درمانگرها صرف نظر از روش ها و فنون درمانی و نظریاتشان،رسیدن به رضایت و سازگاری خانواده های نامتعادل است(حیدری،1385).

2-3-تعريف رضايت‌مندي زناشويي

انسان برحسب فطرت و طبیعت خود نیازمند همدلی است که با او زندگی کند و در کنار او به آرامش برسد. اساساً وجود یک ازدواج توأم با رضایت محل تبادل و تلاقی احساسات و عواطف مثبت بین زوجهاست و تشکیل خانواده بهنجار نقش بسزایی در بهزیستی جامعه دارد و احساس رضایت نقش بسزایی در کارکردهای بهنجار خانواده دارد (بنائیان،1386). رضایت زناشویی یعنی انطباق بین انتظاراتی که فرد اززندگی زناشویی دارد و آن چیزی است که در زندگی اش تجربه می کند. یکی ازمهمترین تعریف ها توسط هاکینز انجام گرفته است که وی رضایت زناشویی را چنین تعریف می کند: احساس رضایت و لذت تجربه شده توسط زن و شوهر در هر زمانی که همه جنبه های ازدواجشان را در نظر می گیرند( قائمی، 1381). الیس رضایت زناشویی را حاصل سازگاری زن و شوهر در ابعاد مختلف زندگی مشترک می داند که استحکام بنیان خانواده را تضمین می کند. رضایت زناشویی عبارت است از احساسات عینی از خشنودی، رضایت ولذت تجربه شده توسط زوجین . رضايت‌مندي زناشويي را بيشتر به صورت نگرش‌ها يا احساسات كلي فرد دربارة همسر و رابطه‌اش تعريف مي‌كننديعني رضايت‌مندي زناشويي يك پديدة درون‌فردي و يك برداشت فردي از همسر و رابطه است. چنين تعريفي از رضايت‌مندي زناشويي، نشانگر آن است كه رضايت‌مندي يك مفهوم تك‌بعدي و بيانگر ارزيابي رضايت‌مندي زناشويي پيامد توافق زناشويي كلي فرد دربار همسر و رابطه‌اش است، و به صورت دروني احساس مي‌شود.اصطلاح توافق زناشويي، رابطة مناسب زن و شوهر را توصيف مي‌كند. در رابطه با توافق بالا، هر دو زوج، به گونه‌اي رفتار، تصور و ادارك مي‌كنند كه گويا نيازها و انتظار‌هايشان برآورده شده و چيزي وجود ندارد كه در روابطشان خلل ايجاد كند. در ازدواج بدون توافق زناشويي، مشكلات موجود ميان زوجين به حدي زياد است كه آنها را از احساس برآورده شدن نيازها و انتظارات باز مي‌دارد. اغلب زوج‌ها، جايي بين اين دو انتها قرار دارند و زمينه‌هايي از توافق و نبود توافق را تجربه مي‌‌كنند(کلینکه[7]، ترجمه محمدخانی،1383).

رضايت‌مندي زناشويي، يك مفهوم كلي است كه در وضعيت مطلوب روابط زناشويي احساس مي‌شود. از طرفي رضايت‌مندي زماني اتفاق مي‌افتد كه روابط زن و شوهر در تمامي حيطه‌ها بهنجار گزارش شود. بنابر‌اين،محققان براي آساني در سنجش، همچنين عملياتي كردن اين مفهوم، رضايت‌مندي زناشويي را به چهار بٌعد اساسي تقسيم كرده‌اند كه عبارتند از:


الف) جاذبه: عبارت است از جنبه‌اي از يك شئ، يك فعاليت يا يك شخص، كه بر‌انگيزانندة پاسخ‌هاي نزديكي‌ در ديگران باشد؛ تمايلي براي نزديك شدن به يك شي، فعاليت يا شخص كه در رضايت زناشويي جاذبه‌هاي بدني و جنسي انسان مد نظر قرار گرفته است( فدری،1389).

ب) تفاهم: ارتباطي مبتني بر پذيرش دوسويه، راحت و بدون تنش و دغدغة خاطر كه بين دو نفر برقرار مي‌شود(میراحمدی زاده،1387).

ج) نگرش: نوعي سوگيري عاطفي دروني كه عمل يك فرد را تبيين مي‌كند. در اصل، اين تعريف در برگيرندة قصد و نيت فرد ‌است؛

د) : سرمايه‌ گذاري: منظور از اين عبارت آن است كه هر يك از زوج‌ها براي بهتر ساختن رابطه و نيز خوشايندي طرف مقابل، كارهايي را انجام مي‌دهند و يا از انجام آن خود‌داري مي‌كنند. به بيان ديگر، مقابله به مثل كردن، هنگامي كه رفتار طرف مقابل پاداش‌دهنده است، و خودداري از انجام عمل متقابل، هنگامي كه رفتار وي پاداش‌دهنده نيست( همان).

تعريف ديگر رضايت‌مندي زناشويي عبارت است از: حالتي كه طي آن زن و شوهر از ازدواج با يكديگر و با هم‌بودن احساس شادماني ورضايت دارند( جدیری،1388).وينچ بر اين باور است که رضايت‌مندي زوجي انطباق بين وضعيت موجود و وضعيت مورد انتظار است؛ يعني انطباق بين انتظاراتي که فرد از زندگي زناشويي دارد و آنچه در زندگي خود تجربه مي‌کند(فاضل،1390).هاوکينز و وينچ (1374) بيان مي‌کنند که رضايت زناشويي، يعني احساسات عيني از خشنودي، رضايت و لذت تجربه‌شده توسط زن يا شوهر، موقعي که همة جنبه‌هاي ازدواجشان را در نظر مي‌گيرند. رضايت زناشويي از انطباق بين وضعيتي که مورد انتظار است و وضعيت موجود فرد در روابط زناشويي حاصل مي‌شود، در واقع، نگرش مثبت و لذت‌بخشي است که زن و شوهر از جنبه‌هاي مختلف روابط زناشويي خود دارند(نیکولز[8]،ترجمه دهقانی،1387).

بنر و هيل [9](1990) رضا‌مندي زناشويي را پيامد توافق زناشويي دانسته‌اند که رابطة مناسب بين زن و شوهر را توصيف مي‌کند. آنها مي‌نويسند: «هنگامي که زن و شوهر به ميزان قابل‌توجهي از برآورده شدن نيازها و انتظاراتشان در رابطة‌ زناشويي رضايت داشته باشند، رضا‌مندي زناشويي را گزارش خواهند کرد» (جدیری،1388). همچنين آلوجا[10]، باريو[11] و گارسيا[12](2007) مي‌نويسند: «رضا‌مندي زناشويي عبارت است از برونداد ناشي از مجموعه‌اي از عوامل مانند حل تعارض موفقيت‌آميز، يا موفقيت در فعاليت‌هاي مرتبط با شادکامي در فرايند ازدواج» (همان).

اولسون و السون [13](1997) و فاورز و السون(1993) با جمع‌بندي و تحليل تمامي ابعاد مطرح‌شده به ابعاد «مسائل شخصيتي»، «ارتباط دوتايي»، «حل تعارض»، «مديريت مالي»، «فعاليت اوقات فراغت»،‌ «رابطة جنسي»، «فرزندپروري»، «ارتباط با اقوام و دوستان» و «جهت‌گيري مذهبي» است (احمدی،1384).تحقیقات داخل کشور نشان می دهد، عوامل اقتصادي، مذهبي، آداب و سنن اجتماعي، ارضاي عاطفي، ارضاي جنسي و تفاهم فکري مي‌تواند رضا‌مندي زناشويي را به ارمغان آورد(جامپالسکی[14]،ترجمه مقدم،1391). همچنان‌که اُدل توافق در ارزش‌ها را با رضايت‌مندي زناشويي مرتبط مي‌داند(ادل[15]،1998).


2-4-تغییرات رضایت زناشویی در طول زمان

عدم ثبات رضایت زناشویی در طول دوره های مختلف زندگی یکی از نقاط قابل توجه در زمینه ی رضایت زناشویی است. این امر عوامل محیطی را مورد توجه قرار می دهد. مطالعات مختلف که به طور طولی انجام شده، نشان می دهد که در بعضی از دوره های زندگی رضایت زناشویی کاهش پیدا می کند. در همین زمینه اولسون و همکاران (1989) زندگی زناشویی را به 7 مرحله تقسیم کرده و معتقدند که در طی این مراحل، رضایت زناشویی تغییر می کند(شارف[16]،ترجمه فیروزبخت،1383)). هر کدام از این دوره ها به نحوی رضایت زناشویی را تحت تأثیر قرار می دهند. این مراحل به شرح زیر هستند:

  1. زوج های جوان بدون بچّه
  2. خانواده با بچّه های پیش دبستانی
  3. خانواده با بچّه های دبستانی
  4. خانواده با فرزندان نوجوان
  5. فرزندانی که از خانواده جدا می شوند
  6. خانواده ی خالی از فرزند
  7. خانواده در دوران بازنشستگی(همان).

همچنین تحقیقات اولسون نشان داده است که:

  • رضایت از ز ندگی زناشویی در مردان بیشتر از زنان است.
  • رضایت زناشویی در مراحل اولیه ی زندگی در زنان از مردان بیشتر است.
  • رضایت زن و مرد در مرحله چهارم کاهش پیدا می کند.
  • رضایت زن و شوهر در مرحله 6 و 7 در مقایسه با مراحل 2 و 3 و 4 بالاتر گزارش شده است.
  • گرایش به جدایی و طلاق در مرحله دوم و چهارم بیشتر از مراحل دیگر گزارش شده است(همان).


2-5-ویزگی زوج های سالم :

2-5-1-زوج های سالم از دیدگاه بیورز[17]، اسپری و کارلسون[18](1991) و یانگ و لانگ[19](1998) از الگوهای ارتباطی زیر پیروی می کنند:

  • عقیده به نسبی بودن واقعیت نه مطلق بودن آن.

زوج هایی که این دیدگاه را دارند، سعی ندارند همسر خود را به پذیرش دیدگاه خودشان وادار کنند بلکه، به حرف های همسر خود گوش داده و سعی می کنند که برداشت ها و نظرات او را درک کنند.

  • اعتقاد به اینکه قصد و نیت همسر خوب است.

زوج های سالم ضمن اینکه به همسرشان احترام می گذارند، هرگز حس نمی کنند که همسرشان دشمن آنهاست و ایمان دارند که همسرشان در پی آزار دادن آنها نیست.

  • اعتقاد به اینکه مشکلات حل می شوند.

زوج هایی که اعتقاد دارند مشکلات قابل حل هستند، حل مشکل تلاش می کنند. این افراد تأثیر خود را در فرایند حل مشکل قابل توجیه می دانند. به همین دلیل هنگامی که حالت هایی مانند خشم و عدم توافق ایجاد می شود، انتظار ندارند که رابطه ی خوب با همسر مشکلات را حل خواهد کرد. به همین دلیل برای ایجاد رابطه ی مناسب و برای حل مشکل، تلاش می کنند.

  • عقیده به عواملی فراتر از خود.

زوج های سالم جهان بینی وسیعی دارند که این جهان بینی می تواند جهت گیری مذهبی و یا خانوادگی باشد. جهان بینی وسیع تر به زوج ها وسعت دید بخشیده و در این حالت مشکلات برای آنها کوچک به نظر می رسد.

  • تمرین رفتارهای سالم.

تمرین کردن رفتارهای سالم توسط زوج ها می تواند باعث شود که این رفتارها نهادینه شده و بخشی از گنجینه رفتاری آنها می شوند. این رفتارهای سالم عبارتند از: مسؤولیت[20]، هدف گذاری[21]، تشویق[22]، گفت گوی باز[23]، گوش دادن همدلانه[24]، میل به تحلیل ارتباطات، نشان دادن پذیرش، حمایت از اهداف مثبت ازدواج، حمایت از اهداف تعیین شده، توافق به منظور پل ارتباطی، تعهد به مشارکت(شرفی،1385).

2-5-2- وینچ[25] و همکاران(1974) هشت معیار موفقیت زناشویی را مشخص کرده اند. این معیارها شامل موارد زیر است:

  1. ثبات 2) اجتماعی 3) رشد شخصیت 4) مصاحبت

5)شادی 6) رضایت 7) سازگاری 8)یکپارچگی (مک کی[26]،2006).

2-6-عوامل مؤثر بر رضایت زناشویی

بخش اعظم شکست های ادمی ناشی از ناتوانی در انطباق است. انطباق یافتن شامل توازن است، بین آنچه که فرد انجام می دهد وآنچه که محیط طلب می کند. میزان انطباق یافتن به دو عامل بستگی دارد: ویژگی های شخصی و ماهیت موقعیت ها. این دو عامل توأمان انطباق یافتن باید مرتباً تغییر کند ( قائمی، 1390).

2-6-1-السون و فاورز (1989) زوجین را شامل چند نوع می داند:

1- موزون: رضایت بالا دارند و توانایی بالایی در حل مشکلات دارند و مسایل اخلاقی را مهم می داند.

2- سازگار: رضایت خوب و متوسطی دارند و قدرت حل مسائل را دارنن، ممکن است در مورد فرزندان اتفاق نظر نداشته باشند

3- سنتی: از عادات همسرانشان ناراضی هستند و برای بیان احساسات احساس راحتی نمی کنند و در حوزه های ارتباطی رضایت کمی دارند.

4- تعارض: ناراضی از رفتار همسر و داشتن شکل ارتباطی، سندروم خود محوری در گفتگو و بحث های رایج است.

بر پایه دیدگاه شناختی، الگوهای شناختی میزان رضایت زناشویی را تعیین می کند( فینچام[27]،2000). برخی از پژوهشگران یکی از علل رضایتمندی را سبک های شناختی زوجین می دانند. به اعتقاد گاتمن، کارر و سوانسون[28](1998) ادراک یا شناخت، فیزیولوژی و رفتار سه پایه اساسی تداوم و رضایت از زندگی زناشویی است که شناخت مهمترین عامل به شمار می آید (همان).



[1] - marital satisfaction

[2]- Nathan w.Ackerman

[3] -Goldenberg&Goldenberg

[4]- marital satisfaction

[5] - marital adjustment

[6]- marital Happiness

[7] - Klinke

[8] - Nichols

[9] - Banner & Hill

[10] -Aluja

[11] -Barrio

[12] - Garcia

[13] - Olson & Olson

[14] - Jampalsky

[15] - Odell

[16] - Sharf

[17] -Beavers

[18]- Carlson

[19]-Young & Loung

[20] -responsibility

[21] -alignment of goals

[22] - encouragment

[23] -open communication

[24] - empatic listening

[25] - Winch

[26] - Mac kay

[27] - Fyncham

[28] - C.karrer & Swanson


فهرست مطالب :

رضایتمندی زناشویی
2-3-تعريف رضايت‌مندي زناشويي
2-4-تغییرات رضایت زناشویی در طول زمان
2-5-ویژگی زوج های سالم :
2-6-عوامل مؤثر بر رضایت زناشویی
2-6-1-السون و فاورز (1989) زوجین را شامل چند نوع می داند:
2-6-2- به نظر گارسیا رضایتمندی زناشویی در سه سطح مطرح می شود:
2-7- دسته بندی عوامل مؤثر بر رضایت مندی زناشویی:
2-7-4 درک همسر و تفاهم
2-7-5- محبت
2-7-6- همکاری
2-7-7- مسائل جنسی
2-7-8- صمیمیت
2-7-9- توجه و علاقه
2-7-10- مسائل مالی و اقتصادی
2-7-11- طول دوره ازدواج
2-7-12- فرزندان
2-7-13- قدرت و تصمیم گیری
2-7-14- اشتغال
2-7-15- شخصیت
2-7-16-صرف اوقات فراغت
2-7-17-اقوام و دوستان
2-7-18- تحصیلات
2-7-19- اعتقادات مذهبی
2-8- رضايت‌مندي زناشويي از ديدگاه اسلام
2-9- عواملی که سبب می شود دینداری، به رضایت بیشتر از زندگی بیانجامد:
2-9-1- عامل حمایت اجتماعی:
2-9-2- عامل تقرب به خداوند:
2-9-3- یقین وجودی :
2-10-1-کانتور و لر سه راهبرد خانوادگی را مشخص کردند:
2-11- تفاوت زوج ها از نظر میزان رضایت مندی
2-12- نظریه های مرتبط با آسیب شناسی زندگی زناشویی
2-12-1- نظریه روان پویایی و ارتباط شئ :
2-12-2- نظریه های رفتاری:
2-12-3- نظریه های شناختی :
2-12-4- نظریه های سیستمی:
2-12-5- نظریه های بین نسلی:
2-13- مدل های ارزیابی آسیب شناسی زندگی زناشویی
2-13-2- مدل فرآیند کارکرد خانواده :
2-13-3- مدل برادبوری
2-13-4- طرح سه محوری تسنگ و مک درموت
2-13-5- مدل السون:
2-13-6- مدل بیورز :
2-14-کار کرد مطلوب خانواده
2-22- پیشینه
2-22-1-تحقیقات داخل کشور
2-22-2- تحقیقات خارج از کشور
منابع فارسی:
منابع انگلیسی

فایل هایی که پس از خرید می توانید دانلود نمائید

چارچوب نظری و پژوهش تحقیق رضایت مندی زناشویی (فصل 2 )_1580538693_36475_8524_1797.zip0.06 MB
پرداخت و دانلود محصول
بررسی اعتبار کد دریافت کد تخفیف
مبلغ قابل پرداخت : 19,000 تومان پرداخت از طریق درگاه
انتقال به صفحه پرداخت