توضیحات :
مبانی و پیشینه نظری اعتیاد به موبایل در 44 صفحه در قالب Word قابل ویرایش.
بخشی از متن :
اعتیاد به موبایل
نوجوانی به دوره ی گذار از کودکی به بزرگسالی اطلاق می شود و تقریبا از 12 سالگی آغاز و تا اواخر دهه ی دوم زندگی، یعنی رسیدن به رشد جسمانی کم و بیش کامل، ادامه می یابد. طی این دوره، نوجوان به بلوغ جنسی میرسد و هویت فردی خود را جدا از هویت خانواده بنا می نهد(46). والدین اغلب به طوفانها و آشوبهای فراوانی اشاره می کنند که در روابط شان با فرزندان نوجوان خود پیدا می کنند و پژوهشها نیز عمدتا مؤید این باور عمومی است. یکی به دو کردن و کلنجار رفتن والدین با فرزندانشان در نوجوانی افزایش می یابد و از احساس صمیمیت آنها به یکدیگر در این دوره کاسته می شود. نوجوانان نوعا از والدین کناره می گیرند و این اقدامی برای تشکیل و تحکیم هویت فردی ویژه خودشان است(47). تغییرات رخ داده در نوجوان اغلب موجب احساس استرس و اضطراب می گردد. پرستاران باید با کلیه ی تغییرات فیزیکی و روانی دوران نوجوانی و عوامل استرس زای اجتماعی آشنا باشند(43). تغییرات جسمی، شناختی و اجتماعی نوجوانان تحت تأثیر محیط اجتماعی که در آن قرار دارند شکل می گیرد. محیط اجتماعی موقعیت ها، فرصت ها، موانع، الگوها و حمایت هایی را برای رشد و تکامل و سلامتی این افراد مهیا می کند. نوجوان یک حس طبیعی برای تجربه و استقلال دارد، بنابراین باید در رابطه با خطراتی که او را تهدید می کند آموزش ببیند. مثلا لازم است در رابطه با خطرات موادمخدر، الکل، سیگار، گروههای ضد اجتماعی و خطر ورود به آنها اطلاعات لازم به وی داده شود(48). خطر ابتلا به اختلالات روان پزشکی در دوره نوجوانی بالا است(49). یکی از بحران های مهم دوران نوجوانی که سازگاری فرد با محیط را دچار مشکل می کند، احساس تنهایی است(50). براي بسیاري از نوجوانان احساس تنهایی ناشی از مشکلات مربوط به مدرسه، دوستان و همسالان، و خانواده میتواند به مشکلات جدي تري نظیر افسردگی، فکر خودکشی و خشونت منجر شود(51).
روان شناسان اجتماعی از پدیده ی احساس تنهایی تعاریف متنوعی به دست داده اند. برای مثال دویونگ گیرلد می گوید احساس تنهایی دلالت به تجربه ای دارد که در اثر کمبود تماس های اجتماعی، صمیمیت یا حمایت در روابط اجتماعی ایجاد می شود. با دیدگاهی روان کاوانه، سالیوان بیان می کند که احساس تنهایی تجربه ای است که در نتیجه ناکامی در رضایت از نیازهای اساسی انسان در برقراری روابط صمیمی و نزدیک رخ می دهد. محققان به نقش تضاد میان روابط ادراک شده و آرمانی اشاره دارند. برای مثال تفاوت میان دوستانی که یکدیگر را دوست دارند، در مقابل کسانی که کمبودها و نقص هایی در شبکه های اجتماعی و روابط شان دارند(52). احساس تنهایی، تجربه عاطفی ناخوشایند و پریشانی روحی مزمنی است که از تعارض های ارتباطی بین فردی و کاستی هایی در روابط اجتماعی شخص ناشی می شود(42).
علیرغم تنوع در تعریف احساس تنهایی پرلمن و پلا چهار خصوصیت مورد توافق محققان درباره ی احساس تنهایی را نام می برند: 1-احساس تنهایی با نقص هایی در روابط اجتماعی همراه است. 2- دست کم بخشی از آن ذهنی و وابسته به انتظارات و ادراکات فرد است. 3- پدیده ای ناخوشایند تلقی می شود. 4- افراد دچار احساس تنهایی برانگیخته می شوند تا از شدت آن بکاهند. بر این اساس بوبلی پیشنهاد می کند که احساس تنهایی یک مکانیزم «ترغیبی-صمیمیت» است که خاستگاه تکاملی و ارزش بقا برای گونه انسانی دارد. از این منظر احساس تنهایی شاید به عنوان یک سائق تجربه شود، شبیه گرسنگی یا تشنگی، که افراد را به کنش هایی برمی انگیزاند تا نیاز به تماس انسانی رفع شود. در مورد انسان مراد نیاز به داشتن رابطه صرف نیست و مکمل های انسانی دیگر را نیز طلب می کند. بدیهی است که اگر فرد از رفع سائقی ناامید بشود، با روش های غیر اصیل دیگری آن را کاهش خواهد داد. نکته مهم در مورد احساس تنهایی این است که پیرامون فرد را انبوهی از افراد آشنا و ناآشنا در برگرفته ولی به هر دلیل از ارتباط با آنها راضی نیست و آنچه را که فرد در روابطش از آنها توقع دارد، برآورده نمی کنند. فرد با آنها به شکل زبانی گفت و گو دارد ولی به لحاظ ذهنی و عاطفی خلاءهای او را پر نمی کند. بنابراین می توان در میان انبوه جمعیت(درخیابان، مهمانی، بازار، فروشگاه های بزرگ و حتی کنار همسر) نیز احساس تنهایی کرد و این حالت زمانی دست می دهد که روابط، انتظارها را برآورده نکند(52). احساس تنهایی، فاصله و شکاف بین آرمان های فرد (آن چه می خواهد) و دستاوردهای او (آن چه به دست آورده است) در روابط و صمیمیت های بین فردی است؛ هرچه این فاصله بیشتر باشد، این احساس بیشتر است(9).
آرنت در کتاب "ریشه های توتالیتاریسم" تعریفی جامع و مانع از این پدیده ارائه می دهد: «احساس تنهایی یعنی نه با خود بودن و نه با دیگران بودن». رابرت ویس که از او به عنوان « پدرپژوهش در مورد احساس تنهایی» یاد می شود، احساس تنهایی را نتیجه تجربه نقص و کمبود در یک یا چند کارکرد رابطه ای می داند. وی براین اساس از شش کارکرد رابطه ای نام می برد که در واقع فراهم آورنده یا پیش شرط لازم برای جلوگیری از احساس تنهایی اند: 1-ادغام اجتماعی که در شبکه ای از روابط ایجاد می شود. 2-تعلق یا وابستگی : رابطه ای که فرد در آن به نوعی احساس ایمنی و سلامت می رسد. 3-احساسی از پیوستگی قابل اعتماد : رابطه ای که در آن فرد بر دریافت کمک از جانب دیگری حساب می کند. 4-اطمینان از ارزشمند بودن : رابطه ای که در آن به مهارت ها یا توانایی های فرد توجه می شود. 5-مشاوره در موقعیت های پراسترس : رابطه ای که در آن فرد هدایت می شود یا به به او اندرز داده می شود. 6-امکان مراقبت و پرورش(دیگری) : رابطه ای که یک فرد در مورد دیگری احساس مسئولیت می کند(52).
احساس تنهایی، به عنوان حالتی ناخوشایند، پاسخ های هیجانی منفی و نارضایتی ادراکی فرد را در روابط اجتماعی اش شامل می شود .این تجربه نامطلوب و پریشان کننده می تواند به ناسازگاری های شناختی، هیجانی و رفتاری فرد در مرحله نوجوانی منجر شود(50).
براساس طبقه بندی مازلو انسان ها دارای پنج دسته نیازهای فطری هستند. عموماً روان شناسان اجتماعی در تعریف احساس تنهایی بر سطح سوم نیازها یعنی نیاز به روابط اجتماعی و محبت تاکید دارند. هانا آرنت علاوه بر این سطح به نیازهای عالی تر انسانی نیز توجه دارد و به این ترتیب علاوه بر این که می گوید در احساس تنهایی فرد نقصی در روابط خود با دیگران دارد، فرد در ارضای نیازهای سطح چهارم و پنجم خود یعنی نیاز به تایید و احترام و نیاز به خویشتن یابی نیز ناکام مانده است. در طبقه بندی کشورها ایران سهم بالایی از احساس تنهایی را از آن خود کرده است. احساس تنهایی اساساً مسئله ای روانشناختی و فلسفی است و از آن نوع آسیب های اجتماعی است که در واقع خود می تواند آغازگرو نقطه شروع دیگر آسیب های اجتماعی محسوب شود. یکی از نظریه هایی که در تبیین احساس تنهایی به کرّات توسط محققان به کار گرفته می شود، نظریه تعلق یا وابستگی است. این نظریه ریشه احساس تنهایی را در برآورده نشدن نیازها به تعلق افراد در دوران کودکی و یا هر دورانی جست و جو می کند(52).
براساس مدلهاي ارائه شده در خصوص احساس تنهايي، افرادي که احساس تنهايي را تجربه مي کنند، به دليل اينکه با انتظارات و پيش بيني هاي منفي وارد مسير گفت و شنود مي شوند و همچنين به دليل فقدان مهارتهاي اجتماعي لازم، در برقراري و تداوم روابط دوستانه نزديک شکست مي خورند. بنا بر آنچه گفته شد دو فرضيه در تبيين ارتباط بين احساس تنهايي و استفاده از اينترنت پيشنهاد شده است: اول اينکه استفاده افراطي از اينترنت به احساس تنهايي منجر مي شود و دوم اينکه افراد تنها به احتمال قويتر به اينترنت و استفاده افراطي از آن گرايش دارند(53).
اینترنت یک شبکه بسیار عظیم و پیچیده متشکل از میلیون ها کامپیوتر در سراسر جهان است که همانند تار عنکبوت به هم اتصال دارند. از طریق اینترنت همه می توانند در هر نقطه جهان که هستند با هم ارتباط برقرار کنند، آخرین و تازه ترین خبرها را جستجو کنند، نرم افزارهای گوناگون موجود را دانلود کنند و از فایل های متفاوت صوتی و بصری استفاده کنند. امروزه در موسسات آموزشی در تمام سطوح استفاده از کامپیوتر و اینترنت برای آموزش و پژوهش رواج یافته است، به طوری که دسترسی به کامپیوتر و اینترنت و داشتن مهارت استفاده از آنها برای دانش آموزان و دانشجویان به امری اجتناب ناپذیر تبدیل شده است. از آنجایی که اینترنت، انبوهی از اطلاعات مثبت و منفی را ارائه می دهد، خطرهای بالقوه آن نیز بویژه برای نسل جوان بسیار نگران کننده است(54). این نگرانی فزاینده که کودکان و نوجوانان، به عنوان گیرندگان منفعل پیام های رسانه ای، قربانیان بی گناه و بی دفاع رسانه ها هستند و همانند طلسم شدگان و آدم ماشینی ها، چشم بسته در معرض دامنه ی متنوعی از اعتیادها ( از اعتیاد به مواد مخدر گرفته تا اعتیاد به اینترنت و...) قراردارند، لزوم توجه بیشتر به این موضوع را به متخصصان در این زمینه و خانواده ها گوشزد می کند. از نوجوانان در دنیای فناوری های امروز با عنوان «نسل دیجیتال» نام برده می شود. نوجوانان می توانند به سرعت صاعقه برای دیگران پیام ارسال کنند، عکس ها و اطلاعات شخصی خود را در اینترنت به اشتراک بگذارند و وبلاگ مخصوص خود را داشته باشند. تمام این مهارت ها، نوجوانان را به آموزش مباحث و پیشرفت های گوناگون فناوری علاقه مند می کند(55).
اینترنت علاوه بر اینکه منبع بزرگ اطلاعات است، کاربردهای فراوان دیگری هم دارد. یکی از مهمترین این کاربردها، کاربرد اجتماعی اینترنت است، که با استفاده از ابزارهایی مثل ایمیل، اتاق های گفتگو و.... محقق می شود. با استفاده از اینترنت می توان با وابستگان و آشنایان ارتباط برقرار کرد، دوستان قدیمی را دوباره پیدا کرد و حتی دوستان جدیدی با علایق مشترک یافت. در اینترنت می توان با یک هزینه معقول با افرادی تماس حاصل کرد که بدون اینترنت هرگز نمی توان به آنها دسترسی داشت؛ مثلاً می توان با کسانی که از نظر مکانی خیلی دور هستند ارتباط برقرار کرد و با فرهنگ آنها آشنا شد. بدین لحاظ می توان گفت اینترنت مثل گذرنامه ای است که کسانی که پولدار نیستند می توانند با آن به دور دنیا سفر کنند. از طریق اینترنت می شود چیزهایی را خریداری یا دانلود کرد که ممکن است از جای دیگری به این راحتی نتوان آنها را به دست آورد. اینترنت برای اوقات فراغت هم سرگرمی های فراوانی را در اختیار می گذارد، مثل انواع بازی های اینترنتی، گروه های مباحثه ، گروههای خبری ، وبلاگ و غیره(54).
كاربردهاي فراوان اينترنت و جذابيتهاي آن سبب شده در سالهاي اخير پديده اي با عنوان " اعتياد به اينترنت" ظهور يابد، اعتياد به اينترنت با فوبي اجتماعي، اختلال كمبود توجه همراه با بيش فعالي، اختلال دوقطبي، مشكلات در روابط بين فردي، پرخاشگري و افسردگي در ارتباط بوده است(56). طبق تعریف اعتیاد به اینترنت عبارتست از استفاده وسواسی از اینترنت که با معیارهایی همچون گوشه گیري، افسردگی، تنهایی و اضطراب همراه است(57).
انجمن روان پزشکی آمریکا اعتیاد به اینترنت را یک الگوي استفاده از اینترنت که موجب اختلال عملکردي شده و با حالات ناخوشایند درونی در طول یک دوره ي دو ماهه همراه باشد تعریف نموده و براي تشخیص آن هفت ملاك ارایه کرده است. (حداقل سه معیار در طول دو ماه) (1 تحمل ،(2 علایم ترك، (3زمان استفاده از اینترنت بیش از آن چه که فرد در ابتدا قصد دارد به طول انجامد، (4 تمایل مداوم براي کنترل رفتار، (5 صرف وقت قابل توجه براي امور مرتبط با اینترنت،(6 کاهش فعالیت هاي اجتماعی، شغلی و تفریحی در اثر استفاده از اینترنت، و( 7 تداوم استفاده با، وجود آگاهی از آثار منفی آن. به هر حال، پدیده اعتیاد اینترنتی، همزمان با افزایش دسترسی روزانه مردم به منابع آنلاین شایع تر می شود. از طرفی، افراد در صورت استفاده از اینترنت، نه تنها رفتارهایی متفاوت با الگوهاي رایج در جامعه از خود نشان می دهند، بلکه نوع تفکرشان نیز با اکثریت افراد جامعه، متفاوت می شود. این افراد اندیشه هاي وسواسی راجع به اینترنت دارند، کنترل چندانی بر وسواس و انگیزه هاي اینترنتی شان نداشته و حتی فکر می کنند اینترنت تنها دوست آنهاست(16).
چهارمين ويرايش راهنماى تشخيصى و آمارى اختلال هاى روانى ( DSM-IV-TR) كه استانداردهايى براى طبقه بندى انواع بيماريهاى روانى ارائه می كند، اعتياد به اينترنت را در مجموعه اختلال كنترل تكانه كه به گونه اي ديگر مشخص نشده است معرفى كرده است(58). اختلال اعتیاد به اینترنت در ابتدا برای گنجاندن در DSM-V پیشنهاد شد اما هنوز به عنوان یک اختلال شناخته نشده است با این حال اختلال بازی اینترنتی در ضمیمه اختلالات برای بررسی و مطالعه بیشتر DSM-V گنجانده شد(59, 60).
و...
مبانی و پیشینه نظری اعتیاد به موبایل_1580534817_36463_8524_1470.zip0.09 MB |