توضیحات :
مبانی نظری و پیشینه تحقیق مفاهیم و تعاریف مدیریت تغییر سازمانی (فصل دوم) در 89 صفحه در قالب Word قابل ویرایش.
بخشی از متن :
2-2-آمادگی برای تغییر
2-2-1-مقدمه
تغییر در سازمانها به واسطه استدلالهایی مثل تغییر فناوری، گرایشات ارتباطی جدید، قوانین نوپا و جنبههای اجتماعی و محیطی جدید، امری اجتنابناپذیر است(Shah ,2010). تغییر در ارتباط با حل مسائل و به چالش کشیدن سازمان باهدف رشد و بقاء در آینده است. در سازمان، اکثر مسائل و چالشها به واسطه فشارهای محیط داخلی و خارجی حاصل میشود که خود بر کیفیت محصول، کار آیی یا بازدهی کارکنان، رشد سازمان، اقدامات کسبوکار جدید، فرصتها و نوآوریها اثر میگذارد(Shah ,2010).
جریانهای اخیر مطالعاتی نشان میدهد که سازمانها طی رویارویی با محیطهای متلاطم، باید به تنظیم فرآیندهای تغییر انعطافپذیر بپردازند( .(Alblas and Wortmann,2012به دلیل افزایش اغتشاش و بیثباتی مهم گنجایش سازمان نسبت به تغییر امری ضروری جهت بقای آنها تلقی میشود(Peccei et al, 2011). جهانی شدن سریع واحدهای تجاری، افزایش رقابت و پیشرفتهای تکنولوژیکی یا ضرورت نیاز به تغییر سیاستهای سازمانی و استراتژیهای مدیریتی را مضاعف میسازد(Shah and Sarwar Shah,2010) . تغییر در ارتباط با حل مسائل و به چالش کشیدن سازمان باهدف رشد و بقاء در آینده است (Shah,2010) .ویلسون ( 1379 ) در کتاب «مدیریت از طریق تغییر»، تغییر را اجتنابناپذیر و واقعیت هر موجود زنده دانسته است و از نظر او هیچچیز بدون تغییر قادر به ادامه حیات نیست(فدایی و ناخدا،1389). در سازمانها بخش عمده مسائل و چالشها، به واسطه رقابت، فناوریهای پیشرفت، ادغام تجاری، توسعه، حفظ کیفیت محصول، تقویت کار آیی کارکنان، فرصتهای جدید، رشد سریع، نوآوریها و ... حاصل میشود . (Shah and Sarwar Shah,2010) بسیاری از سازمانها به دنبال به چالش کشیدن تغییرات و دسترسی به نوآوری هستند.( Alblas and Wortmann,2012) تغییر در دنیای امروز یک موضوع چندبعدی و فراگیر هست و سازمانها همواره در زمینههای مختلف دستخوش تغییر میشوند، لذا میتوان گرایش عمومی به تغییر را در ادبیات مدیریت به شکل گستردهای یافت. بر این اساس نظریهپردازان سازمان همگی به آهنگ رو به رشد تغییر در سازمانها اشارهکرده و کثرت و سرعت تغییرات را به عنوان دو مسئله مهم تغییرات سازمانی بر شمردهاند. از سوی دیگر به دنبال هر تغییری سؤالی مبنی بر چگونگی پاسخ به تغییرات ایجاد میشود و علاوه بر آن در برابر هر تغییر، مشکلاتی نیز قابل طرح هست که با عدم درک صحیح از تغییر مرتبط است، چرا که عدم موفقیت در هر تغییر، صرف هزینه، زمان و منابع مختلف را به دنبال خواهد داشت؛ لذا تغییر در مجموعههای انسانی پدیدهای بسیار پیچیده است. برخی از ویژگیهایی که موجب پیچیدگی میشود را میتوان چنین برشمرد :
اول آن که تغییر فرآیندی دینامیک بوده و اتفاقی یک باره نیست. پدیدههای دینامیکی نیز ناشی از تعامل متقابل عوامل مختلف بوده و درک ماهیت و پیامدهای آن امری پیچیده است؛ دوم آن که به علت پیچیدگیهای مختلف، تشخیص جهت مناسب تغییر کار سادهای نیست. سازمانها ممکن است در پاسخ به تحولات محیطی، تغییرات را آغاز و حمایت نمایند که ثمربخش نبوده و حتی منجر به ضعف و نابودی مجموعه شود بنابراین تشخیص تغییر مناسب و فعالیت در جهت ایجاد آن نیز چالش بزرگی است که به سادگی به دست نمیآید؛ سوم آن که تغییر در سازمانها، کاری جمعی و گروهی است. هم فکر و همراه کردن افراد در یک حرکت جمعی، به طوری که هر یک از آنها از صمیم قلب در جهت هدفها و خواستههای گروه فعالیت نمایند کار سادهای نیست. بنابراین در بسیاری از مواقع نه تنها افراد با تغییرات سازمانی همراهی نمیکنند، بلکه در مقابل آن مقاومت کرده و آن را با شکست مواجه مینمایند(جعفر پور، 1389).اجرای موفق تغییر در سازمانها منجر به پیدایش یکی از مهمترین فعالیتهای چالش انگیز مدیریتی میشود که عموماً باعرضه تعاریف مجدد با تبیین اهداف سازمانی، ارزشها پیشبینی دقیق نیازهای در حال تغییر مشتریان داخلی و خارجی و پاسخهای انطباقی در برابر محیطهای تجاری متغیر همراه است((Kuntz and Gomes, 2012 .
2-2-2-مفهوم تغییر، تحول و تغییر بنیادی
سازمان از طریق تغییر رفتارهای فعلی و الگوهای موجود و نیز حرکت به سمت وضعیت مطلوب و در نهایت تثبیت مجدد آنها، به نحوه موفقیتآمیزی به پیادهسازی تغییر میپردازد(Bull and Brown, 2010 ).
«تغيير» که از ثلاثی مجرد غیر میآید، مفهومی نزدیک به واژههای تفاوت،تحول، دگرگونی و تنوع دارد به عبارت دیگر تغییر یا دگرگونی اعم است از هرگونه وضعیت ثانویهای نسبت به وضعیت اولیه یک شیء یا یک شخص. تغییر یک کلمه سحرآمیز است که برای بسیاری همچون روزنهامید مینماید، بدین معنی که با ایجاد تغییر، بهبودی در رویدادها، شرایط و وضع مردم پدید خواهد آمد(اورک و درویش پور،1388). تغییر سازمانی به طور خاص فرایندی برنامهریزیشده و کوششی آگاهانه در جهت تقویت روشهایی است که گروهها، بخشها یا کل سازمان بر اساس آن عمل میکنند. تغییر سازمانی دربردارنده دگرگونی در ساختار، شیوه انجام امور، فناوری، فرهنگ و مدیریت است. سازمانها تغییر مییابند تا مشکلی را برطرف سازند، بقاء خود را استمرار بخشند و باکیفیتی بهتر به اهداف خود جامه عمل بپوشانند. با طی کردن این فرایند سازمانها رشد و توسعه پیدا میکنند(فرازجا و خادمی،1390).تغییر،فرآیند تحول و دگرگونی رفتارها، ساختارها و خط مشیها، به کار بستن یک ابداع یا نوآوری در سازمان، حرکت از وضعیت کنونی به وضعیت مطلوب بر اساس امکانات موجود و نیازهای مطرحشده، تصمیمی آگاهانه در خصوص جایگزینی، تعویض، تجهیز، تهیه مواد مصرفی، اصلاح یا توسعه روشهای اجرایی، دستورالعملهای کاربردی، قوانین و مقررات در ساختار سازمانی یک شرکت یا یک واحد صنعتی(طباطبایی و همکاران،1388) تغییر سازمانی به پذیرفتن یک عقیده، نظر یا رفتار جدید به وسیله یک سازمان تعریف شده است(فرازجاوخادمی،1390).
2-2-3-ابعاد تغییر سازمانی
ابعاد تغییر سازمانی عبارتنداز:
فناوری : شامل دانش، آگاهی و مهارتی میشود که مشخصکننده میزان شایستگی سازمان است. هدف افزایش کار آیی و عملکرد سازمان است .
ساختار سیستم: شیوه سرپرستی و مدیریت که شامل تغییراتی است که در ساختار ساز ماتی، سیاستها، سیستمهای پاداش، روابط کارمند، شیوه ایجاد هماهنگی، سیستمهای بودجهبندی صورت میگیرد.
در کارکنان و اعضای سازمان: منظور تغییراتی است که در شیوه نگرش، مهارت، انتظارات، باورها، تواناییها، و رفتار کارکنان رخ میدهد.
خدمات و مشتری محوری: این بعد مربوط به ارائه خدمات جدید، تغییر در شیوه خدمت رسانی یا به طور کامل ارائه شیوههای جدید تکریم اربابرجوع هست(احمدی و نریمانی،1388).
2-2-4-انواع تغییر
انواع تغییر رامی توان از ابعاد مختلف مورد مطالعه قرار داد، دو روش اصلی برای ایجاد تغییر وجود دارد. تغییرات مرحلهای (به طریق خطی) انتخاب شود،که احتمالاً کار با مهمترین و اساسیترین برنامه شروع میشود و تغییرهای ضروری دیگر به نوبت انجام میگیرند., تغییر بنیادی (مبتنی بر نگرش سیستمی) که در آن کُل سازمان، اجزای آن و روابط آنها، با یکدیگر به طور همزمان تغییر خواهد یافت(میرسپاسی و قهرمانی،1390).از دید شاه (2010) تغییر به 2 صورت کوچک و بزرگ نمایان میشود که هردو ریشه در فشارهای داخلی و خارجی مرتبط با توسعه نیازهای تجاری در پاسخ به چالشها دارد((Shah,2010. طباطبایی و همکاران انواع تغییرات (1388) عبارتاند از:جابجایی الگوهای ذهنی، تغییرات سازمانی، تغییرات پرسنلی شامل:تقسیم کار، ایفای نقش، عهدهداری مسئولیت و شیوه زندگی شغلی، تغییرات به هم پیوسته تجاری، زمینههای تکنیکی، فرایندی و رویهها میدانند(طباطبایی و همکاران،1388). هنسن معتقد است تغییر سه نوع هست که عبارتاند از:
1-تغییر برنامهای: کوششی آگاهانه و عمدی در اداره رویدادها به نحوی که پیامدی با طرح قبل به نتیجهای که از قبل تعیین گردیده است منجر گردد.
2- تغییر خودجوش: نوعی دگرگونی است که در کوتاه مدت نشأتگرفته از وقایع طبیعی و پیشامدهای تصادفی ظاهر میگردد.
3- تغییر تکاملی: دگرگونیهای بزرگ و کوچک که در درازمدت در یک سازمان رخ میدهد. (احمدی و نریمانی،1388)
آکرمن اندرسون (۱۹۸۶)، سه نوع از شایعترین انواع تغییراتی را که در سازمانها رخ میدهد، تعریف کرد:تغییر توسعهای، تغییر انتقالی، تغییر دگرگون ساز(صالحی و همکاران، 1389).
جدول (2-5)انواع تغییرات سازمانی
مبانی نظری و پیشینه تحقیق مفاهیم و تعاریف مدیریت تغییر سازمانی (فصل دوم)_1580488311_36459_8524_1019.zip0.43 MB |