مباني نظري و پيشينه پژوهش مهارتهای فراشناخت
مباني نظري و پيشينه پژوهش مهارتهای فراشناخت

توضیحات :

مباني نظري و پيشينه پژوهش مهارتهای فراشناخت 37 صفحه در قالب Word قابل ویرایش.


بخشی از متن :

فراشناخت
مفهوم فراشناخت نخستین بار توسط فلاول مطرح شد. وی فراشناخت را هر گونه دانش یا کنش شناختی تعریف می کند که موضوع آن شناخت یا تنظیم شناخت است. فراشناخت با شناخت تفاوت دارد. فراشناخت به دانش فرد درباره کلیه ی فرایندهای شناختی یادشده و نیز نحوه به کارگیری آنها جهت تحقق اهداف یادگیری اطلاق می شود (فلاول (1976) به نقل از صادقی و محتشمی، 1389). در فراشناخت تأکید عمده بر آگاهی موجود انسانی از نظام شناختی خود است. افراد دارای قدرت بالای فراشناختی در فهم و روابط بین واقعیات مسئله دقّت می کنند، راه حل انتخابی خود را بررسی می نمایند، مسائل پیچیده را در قالب مراحل جزئی تری تحلیل می نمایند و با سؤال کردن از خود، جریان تفکرشان را کنترل می کنند (پانائورا (2003)، نقل از صادقی و محتشمی، 1389).
اصطلاح فراشناخت به دانش ما درباره ی فرایندهای شناختی خودمان و چگونگی استفاده بهینه از آنها برای رسیدن به هدف های یادگیری گفته می شود (بایلر و اسنومن ، 1993). به سخن دیگر فراشناخت دانش یا آگاهی فرد از نظام شناختی خود او یا دانش درباره دانستن است. دانش فراشناختی ما را یاری می دهد تا، به هنگام یادگیری و دانستن امور، پیشرفت خود را در نظر بگیریم. همچنین این دانش به ما کمک می کند تا نتایج تلاش هایمان را ارزیابی کنیم و میزان تسلط خود را بر مطالبی که خوانده ایم بسنجیم. نخستین بار هارلو (1949) مفهوم یادگرفتن یادگیری را در یک رشته آزمایش که با میمون ها انجام داد مطرح ساخت. در ای آزمایش میمون ها وادار می شدند تا مسائلی را که به آنها داده می شد حل کنند. یافته جالب هارلو این بود که میمون ها هر چه مسائل بیشتری را حل می کردند در حل مسائل تواناتر می شدند.یعنی میمون ها یاد گرفتند که چگونه یاد بگیرند. روانشناسان پیرو رویکرد خبر پردازی در دهه اخیر، به جای مفهوم یاد گرفتن یادگیری هارلو، از اصطلاح فراشناخت استفاده کرده اند. هم یاد گرفتن یادگیری و هم فراشناخت به این واقعیت اشاره می کنند، که بر اثر پیشرفت یادگیری یادگیرندگان نه تنها دانش شناختی کسب می کنند بلکه بر چگونگی شناخت خود نیز آگاه می شوند یعنی به دانش فراشناختی نیز دست می یابند.
پیتر و دی گروت (1990) فراشناخت را اولین مؤلفه مهم در یادگیری خود گردان دانسته اند و آن را شامل راهبردهای برنامه ریزی ، بازبینی و اصلاح شناخت یا راهبردهای شناختی معرفی کرده اند. فلاول (1976) فراشناخت را به عنوان آگاهی از شناخت و فرایندهای شناختی و کنترل، تنظیم و بازبینی فعالانه شناخت تعریف کرد. متکالفه و شیمامورا (2008) فراشناخت را وسیله دستکاری و نظم بخشی فرایندهای شناختی می دانند( نقل از صفری و محمد جانی، 1390). براون (1985) فراشناخت را به دو صورت آگاهی فرد از فعالیت ها یا فرایندهای شناختی خود و روش های به کار رونده برای تنظیم فرایندهای شناختی بیان می کند. رابطه مفهوم فراشناخت به عنوان مفهومی متداول در تعلیم و تربیت با فرایند یادگیری انکارناپذیر است. محققان و متخصصان تعلیم و تربیت به طور گسترده به نوع و سطح دانش مورد نیاز فراگیران علاقه مند هستند و این مستلزم تأکید نظام های آموزشی بر آموزش فراشناختی و یادگیری "چگونه یاد گرفتن" است تا فراگیران بتوانند در برخورد با مسائل گوناگون به طور مستقل بیاندیشند. فراشناخت به استعداد درک و کنترل مطلب مورد یادگیری گفته می شود و نقش بسیار مهمی در بهبود و گسترش عملکردهای شناختی دارد و می تواند مهارت های یادگیری فراگیران را توسعه بخشد. فراشناخت نقش اساسی در یادگیری موفقیت آمیز ایفا می کند و هر چه توانایی های شناختی فراگیر بالاتر باشد، فرایند یادگیری موفقیت آمیز تر خواهد بود. به عبارتی فراگیر باید در یادگیری خود نقش فعال ایفا کند و یاد بگیرد که یادگیری خود را ارزیابی کند و اگر راهبردهای یادگیری اش موفق نبود، از راهبردهای جدید استفاده کند(نقل از صادقی و محتشمی، 1389).
اندرسون ( 1995 ) با بررسي پژوهش هاي انجام شده در باب يادگيري و آموزش فراشناختي 14 اصل را در يك آموزش موفق ذكر مي كند كه عبارتند از :
1. اصل فرايند (تاكيد بر فرايند ها نه بر نتايج )
2. اصل تعمق آگاهي از راهبردهاي يادگيري و مهارت هاي خود تنظيمي
3. اصل هيجاني: تعامل بين شناخت، فراشناخت و اجزاي هيجاني
4. اصل عمل كردي: هوشياري به عمل كرد دانش و مهارتهاي خود تنظيمي
5. اصل انتقال: انتقال و تعميم مطالب
6. اصل زمينه اي: كاربرد راهبردهاي يادگيري و مهارت خود تنظيمي در زمينه ها و زمان هاي مناسب
7. اصل خود تشخيصي: خود تنظيمي يادگيري و تشخيص توان خود
8. اصل فعالیت: ايجاد تعادل مطلوب بين كميّت و كيفيت
9. اصل چهارچوب بندي: تفويض مسئوليت هاي يادگيري به دانش آموزان
10. اصل نظارت: ارتباط با ناظران خارجي براي نظارت بر فعاليت دانش آموزان
11. اصل مشاركت
12. اصل هدف: تاكيد بر فرايندهاي شناختي عميق تر
13. اصل بيش مفهومي: مفاهيم جديد براساس دانسته هاي قبلي فرا گرفته مي شوند.
14. اصل مفهوم يادگيري: يادگيري بايستي بر اساس مفاهيم فعلي دانش آموزان طراحي شود.
معلمان بايد مهارت هاي برنامه ريزي، بازنگري، ارزشيابي و تجديد نظر را مورد توجه قرار دهند و بر اساس الگوي موجود مسئوليت ها را به دانش آموزا ن تفويض كنند و پس از جمع آوري اطلاعات، درگير برنامه ريزي و ساخت مدل فراشناختي شوند و مدام پيشرفت خود را ارزشيابي و راهبردهاي لازم براي رسيدن به هدف را انتخاب كنند. اين همان مفهوم فراشناخت در مدرسه است (نقل از عبدوس،1380).
پژوهش های مربوط به فراشناخت نشان می دهد که "برنامه ی مطالعه" – راهبردهای یادگیری و نظارت بر مؤثر بودن راهبردهای مورد استفاده تأثیری مهم بر فرایند یادگیری فراگیران دارد و مشکلات فراگیران در یادگیری را ناشی از ضعف مهارت های فراشناختی آنها می داند (ونگ ، 1985 و باکر ، 1982). با توجه به اهمیت مهارت های فراشناختی در یادگیری فراگیران، برخی از صاحب نظران برنامه درسی (بروان، 1998) سعی کرده اند تا برنامه هایی را طراحی کنند که مهارت های آموزشی نظیر پیش بینی، کنترل، خلاصه کردن و نظارت بر یادگیری را به فراگیران آموزش دهند تا در ارتقای آگاهی فراشناختی آنها مؤثر باشد. همچنین باکر (1982) مهارت های فراشناختی را به اندازه ی مهارت های شناختی با اهمیت می داند، چون باعث بهبود عملکرد فراگیران در تکلیف شان می شود. سراو (1998)راه های تقویت تفکر را در ارائه ی الگوهای تفکر فراشناختی یا کنترل و تنظیم افکار به وسیله معلم می داند. دو رویکرد که برای تقویت راهبردهای فراشناختی مهم تلقی می شود، راهبردهای پرورش و ایجاد محیط اجتماعی حمایت کننده و نوع محتوا که یکی دانش درباره ی حوزه ای خاص و دیگری دانش درباره ی خود، به عنوان یادگیرنده می باشد (واتکینز ، 2005).

2-21. مهارت فراشناخت
برخی از مهارت های فراشناختی عبارتند از:
1. تجزیه و تحلیل مراحل دستیابی به نتیجه ی مورد نظر
2. نقد محتوا و متن درس
3. استدلال بر انتخاب های گوناگون
4. استدلال و عمل کردن بر اساس معیارهای صحیح
5. برقراری ارتباط میان رویدادها، واقعیت ها، مفاهیم و اصول مطرح شده در درس ها
6. گفتگو درباره ی ماهیت دانش یا مهارت مورد یادگیری
7. عرضه ی چشم اندازهای متعدد و متفاوت برای حل مسائل
8. نقد و بررسی راه حل های مورد استفاده برای حل مسائل (سلیمانپور، 1388).
2-22. ضرورت آموزش مهارت فراشناخت
هدف اساسي آموزش فراشناختي، خودکنترلي و خودآموزي است تا فراگيران يادگيرندگان مستقلي شوند که بتوانند فرآيندهاي شناختي و يادگيري شان را در جهت اهداف تعيين شده خود، هدايت، نظارت واصلاح کنند(فلاول، 1988). بسيار از مشکلات يادگيري و انتقال يادگيري ناشي از فقدان مهارت ها و راهبردهاي فراشناختي است. مهارت ها و راهبردهاي ياد شده به فرد امکان انتخاب، کنترل، نظارت، مديريت و در نتيجه بهبود فرآيندهاي شناختي را مي دهد. بنابراين لازم است فراگيران در زمينه مهارت هايي از قبيل نظام دهي، نظارت بر خود، برنامه ريزي و تعيين هدف، آموزش لازم را ببينند تا بر راهبردهاي شناختي تصميم يافته مسلط شوند و پايه يادگيري هاي جديد ايجاد شود. در غير اين صورت حل تکاليف جديد که قبلا با آن مواجه نشده اند، برايشان مشکل است. آموزش چنين راهبردهايي يعني آموزش فراشناختي از آموزش شناختي متمايز است

فهرست برخی از مطالب :

  • فراشناخت
  • 2-21. مهارت فراشناخت
  • 2-22. ضرورت آموزش مهارت فراشناخت
  • 2-23. مؤلفه های فراشناخت از نظر صاحب نظران مختلف
  • 2-1. جدول مؤلفه های فراشناخت
  • 2-24. انواع نظریه های فراشناختی
  • 2-25. عوامل به وجودآورنده فراشناخت
  • 2-26. راهبردهای شناختی
  • 2-2. جدول روابط متقابل بین عناصر فراشناخت
  • 2-27. راهبردهای فراشناختی
  • 2-3. جدول خلاصه پیشینه تحقیقات
  • منابع
فایل هایی که پس از خرید می توانید دانلود نمائید

مباني نظري و پيشينه پژوهش مهارتهای فراشناخت_1580469006_36452_8524_1102.zip0.04 MB
پرداخت و دانلود محصول
بررسی اعتبار کد دریافت کد تخفیف
مبلغ قابل پرداخت : 19,000 تومان پرداخت از طریق درگاه
انتقال به صفحه پرداخت