دانلود مباني نظري و پيشينه پژوهش عاطفه
دانلود مباني نظري و پيشينه پژوهش عاطفه

توضیحات :

دانلود مباني نظري و پيشينه پژوهش عاطفه در 80 صفحه در قالب Word قابل ویرایش.


بخشی از متن :

مفهوم عاطفه

دانشمندان اوّلین گام در هر فعالیت علمی را تعریف دقیق مفاهیم و اصطلاحاتی دانسته اند که قرار است به صورت کتبی یا شفاهی در یک مبحث علمی به کار گرفته شود ، زیرا استفاده از یک واژه کلیدی بدون توافق بر سر معنا و مقصود آن و مخاطب قرار دادن دیگران ، موجب سوءتفاهم و برداشت هایی خواهد شد که احتمالاً مقصود گوینده نبوده است . به نظر می رسد این مشکل در حوزه های علوم تربیتی و روانشناسی محسوس تر از سایر حوزه ها ست ، چون تمام یا بسیاری از فرایندهای تربیتی و روانی انسان ، عینی و قابل اشاره خارجی نبوده و در واقع تجربه ای درونی است . از این رو ، هر کس آن را همان گونه تعبیر می کند که یافته است . اینجاست که تعریف مفاهیم در این میان از اولویت بیشتری برخوردار می شود . در حالیکه در پدیده های فیزیکی و مشهود ، این مشکل به حداقل می رسد .

اکنون به قصد تجزیه و تحلیل مفهوم عاطفه به بررسی مفاهیم لغوی و اصطلاحی واژه های : انفعال ، احساس ، عاطفه و هیجان از دیدگاه های مختلف می پردازیم .

با وجود اینکه هیجان ، احساس ، انفعال ، با عاطفه مترادف می باشد و با اینکه هم معنی و معادل هم هستند ، معهذا تفاوت هایی با هم داردند . عاطفه مؤنث عاطف است به کسر (طا) به معنای مایل ، برگردانده و مهربانی کننده و مهربانی ،و همچنین به معنی مهر و علاقه و خویش و قرابت می باشد .

2-3-1- معنای اصطلاحی عاطفه

موقعی که انفعال ( لذّت و الم ) تحت تأثیر عناصر و عوامل مختلف قرار گرفته به شکل حالتی مرکب در می آید و به شخص یا چیز معینی مربوط و معطوف می شود ، در این صورت آن را عاطفه می گویند . به

عبارت دیگر هر گاه دو یا چند ادراک با هم وجود یافته و هر کدام زنگ انفعالی خاصی داشته باشند . عاطفه یک حالت هیجانی سازمان یافته از انفعالات مختلف همراه با اندیشه فرد می باشد و نسبت به هیجانات پایاتر می باشد . معمولاً در روان شناسی کلاسیک عاطفه و هیجان اغلب بطور متداول و هم معنی به کار می رود ، این در حالی است که خلق و خو را به خاطر داشتن حالتی نافذتر و پایاتر از دو حالت قبل جداگانه به کار می برند . یعنی مثلاً ممکن است خلق کسی در یک روز بخصوص بالا باشد ، لکن حالاتی از افسوس ، غم ، خشم ، نگرانی ، ترس ، شادی و غیره بطور گذرا در زمینه این خلق بالا مشاهده شود ( یار محمدیان ، 1371 ، ص85) .

« هیجان » در فرهنگ نوین عبارت از نوعی برانگیختگی و جوش و خروش ، اضطراب و آشفتگی ، برافروختن و غضب و انگیزش تحریک شده می باشد . "انفعال " که یک لغت عربی است عبارت است از اثر چیزی را پذیرفتن یا از امری یا چیزی متأثر شدن . انفعال نفسانی معادل همان هیجان می باشد . یعنی جوش و خروش ، تکان روحی ، تحریک ، اثر پذیری ازیک محرک خارجی ،خشمگین شدن و از جا در رفتن و متحول شدن را انفعال می گویند . از دیدگاه غزالی انفعال نوعی گسیختگی است که در رفتار آدمی پدید می آید . انفعالات شدید مثل خنده و گریه ی شدید انفعالاتی هستند که ما می توانیم فقدان کلی سیطره ی عقل و اثر ضعیف خود آگاهی و کمبود شدید اراده را از خلال اینگونه انفعالات کشف کنیم ( عثمان عبدالکریم ، ترجمه حجتی ، 1366، ص141).غزالی انفعال را به دو صورت شدید ( هیجانات ) و آرام ( عواطف) دسته بندی کرده است و آن را در رشته محرک ها و انگیزه های رفتار معرفی می کند ( همان). در حالیکه "احساس" به معنی همدردی کردن و شعور و فهم به کار می رود . آدم حساس ، یعنی صاحب شعور و عقل و احساسات و آدم فاقد احساس ، یعنی کسی که بی عاطفه است . پس احساس نوعی دقّت و حساسیت است که توأم با عاطفه و دریافتن و درک و شعور درونی می باشد ( معین ، 1381 ، ص 149 ).

در مجموع از تحلیل واژه های فوق می توان به این نتیجه رسید که :

اوّلا ًهیجان ، انفعال ، احساس و عاطفه به طور کلی بعد روانی و سلامت انسان یا عدم سلامت روانی انسان هستند ، و محرک رفتارهای احساسی و انفعالی او می باشند . ثانیاً با اینکه هم معنی هستند لیکن تفاوت

های رتبه ای دارند ، که درجه پایین آن واکنش های هیجانی و انفعالی است . آن گاه بیداری رفتارهای احساسی ، دریافت های شهودی و درک تجربیات عاطفی در رتبه بعدی قرار می گیرد و در رتبه نهایی تحقق استعدادهای عاطفی و روانی فرد است که دیگر هیچ گونه مفهوم مخرب و منفی از آن برداشت نمی شود ، بلکه بر عکس محل رشد عواطف عالیه است که حتّی وقتی که خشمگین می شود ، خشم او بجا و در جهت مطلوب است و خوشحالی او به خاطر احقاق حق و مطابق با قسط به همدیگر می رسند . همچنین می توان این مطلب را برداشت نمود که در واکنش های هیجانی و انفعالی میزان آگاهی در شناخت و یادگیری کمتر دخالت دارد ودر عوض غرایز و تمایلات و واکنش های ارثی ، جسمانی و فیزیولوژیک به صورت قوی در رفتار فرد عمل می کند . برعکس در رفتارهای عاطفی یک حالت منظم و آرام ، بادوام ، متعادل و سازمان یافته می توان مشاهده نمود ، که بیشتر متکی بر بعد آگاهی و تجربه و شناخت فرد است . در رفتارهای عاطفی بیشتر جنبه های مثبت و سازنده نمود پیدا می کند ( یار محمّدیان ، 1371 ، ص11) .

عاطفه با چنین برداشتی عبارت است از روی آوری وجدانی به موضوع معینی که از طریق آگاهی ها و یادگیری صورت می گیرد . از دید گاه تربیت اسلامی غرایز نیروهایی هستند که ، گرایش به خود حیوانی یا خود مجازی را تأمین می کنند ، و عواطف گرایش به دیگر خواهی و خود واقعی انسان را تأمین می کنند و زمینه ای برای شکوفایی مکارم اخلاقی و محاسن اخلاقی هستند . اصول اخلاقی ، زمینه ساز رشد عواطف عالیه و کنترل کننده غرایز و خلق وخوی می باشد ، یعنی اصول اخلاقی و خلق و خوی حسنه با عواطف انسانی پیوندی عمیق و دو طرفه دارند ، یعنی هم اصول اخلاقی پایه رشد عواطف عالیه هستند و هم عواطف رشد یافته مبنای کسب مکارم و محاسن والای اخلاقی می باشد ( همان ، صص12-11)

محمّد بهشتی در مقاله تربیت عاطفی از منظر امیر المؤمنین علی علیه السّلام واژه عاطفه را این چنین معنا می کند : عاطفه حالت روانی پیچیده ا یاست که به صورت غریزی ، به وسیله محرک درونی یا بیرونی به وجود می آید و آثاری را در درون و برون آدمی ( تنش روانی ، آشفتگی ، افزایش یا کاهش ضربان قلب ، اختلال تنفس ، انبساط ، اضطراب و...) در پی می آورد که پاره ای از آنها قابل مشاهده است . عاطفه ، هیجان ، تمایل ، انگیزش ، به هر معنایی که باشند ، با یکدیگر ارتباط محکمی دارند . مثلاً آدمی چون خود

را دوست دارد ، از خطر می گریزد و این گریز از خطر پیوسته با حالات ترس ، اضطراب ، آشفتگی و افزایش ضربان قلب همراه است . بنابراین می توان گفت آدمی دارای تمایلاتی است که اگر در حالت برانگیختگی با حالت عاطفی خاصی بروز کنند آن حالت عاطفی به صورت حالت هیجانی در می آید ( بهشتی ، محمّد ، 1380 ، صص572- 571). عاطفه زبان گویای قلب انسان است که بدون نیاز به کلام، سخن می گوید، برای اینکه قلب در هنگام بیماری و ضعف آن تغذیه شود و تقویت گردد و از مرگ نجات پیدا کرده، نشاط دوباره و حیاتی مجدّد یابد، خداوند متعال عواطف را به انسان بخشید تا به وسیله ی آن حیات انسانی خود را ادامه دهد و به وسیله ی عواطف با انسان ها تعامل نماید و وجود خود را رشد و تعالی بخشد گاهی برای جلب محبّت دیگران مهر بورزد و گاهی برای دور کردن دشمن، خشم بگیرد.(زاهدی،1385: ص368).

2-3-2- عاطفه در قرآن

واژه ی عاطفه در قرآن مستقیماً نیامده است ، بلکه توصیفی دقیق درباره بسیاری از حالات انسانی است که بروز آنها ، نمود ترس می باشد . مانند ترس ، خشم ، محبت ، شادی ، نفرت، پشیمانی و ندامت ، اندوه و حسرت ، غرور و تکبّر ، شرم و خواری که انسان آنها را احساس می کند ( حاج بابایی ، 1381 ، ص 42 ).

قرآن کریم انسان را موجودی می داند که عواطفش مکمل عقل و اندیشه اش می باشد و چون انسان از دو قسمت جسمانی و روحانی ترکیب یافته ، لذا عقل و عاطفه ریشه در بعد روحانی او دارد ، و روح انسان مظهر

لطافت الهی می باشد . بنابراین اگر شخصیت انسان درست پرورش یابد ، مظهر و تجلی عواطف عالی و صفات ربانی خواهد گشت ( یار محمّدیان ، 1371 ، ص 64 ) .

قرآن کریم به همان پیمانه ای که به عقل اهمیت داده است، به همان اندازه به عاطفه توجه کرده است.

خداوند در آیه 159 از سوره آل عمران در خطاب به پیامبر بزگوار اسلام صلی الله علیه و سلم می فرماید: {فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ}. ترجمه: « به سبب رحمتی که از سوی الهی (در قلب تو ای پیامبر فرود آمده است) با ایشان نرم خویی کن؛ و اگر بدخو و سخت دل بودى ، قطعاً مردم از اطراف تو پراكنده مى شدند ».


همانطور: در آیه بیست و نهم از سوره فتح فرموده است: {مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ}. ترجمه: « محمد صلی الله علیه و سلم رسول خداست و آن ها كه پيرو او هستند نسبت به كفّار سخت گير و در بين خود رحيم و عطوف هستند ».

در آیه 103 از سوره آل عمران از الفت یاد می کند که مفهوم عاطفه را در بر دارد: {وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا}. ترجمه: « و به یاد آورید نعمت الهی را بر بالای خویش، آنگاه که با هم دشمن بودید، پس در میان قلب های شما الفت انداخت و به سبب آن با هم برادر شدید ».

در آیه 23 از سوره شوری در رابطه به شفقت پیامبر نسبت به مردم می فرماید: {قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى}. ترجمه: « بگو: در برابر آن (همه نعمت كه در پرتو دعوت اسلام به شما خواهد رسيد) از شما پاداش و مزدي نمي‌خواهم جز عشق و علاقه نزديكي (به خدا) را (كه سود آن هم عايد خودتان مي‌گردد).

همین مفهوم در آیه 128 از سوره توبه به تعبیر متفاوتی می آید: {لَقَدْ جَاءكُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُم بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ}. ترجمه: «بيگمان پيغمبري (محمّد نام)، از خود شما (انسانها) به سويتان آمده است. هرگونه درد و رنج و بلا و مصيبتي كه به شما برسد، بر او سخت و گران مي‌آيد. به شما عشق مي‌ورزد و اصرار به هدايت شما دارد، و نسبت به مؤمنان داراي محبّت و لطف فراوان و بسيار مهربان است».‏

در آیه 27 از سوره حدید به تعبیر دیگری مفهوم عاطفه را تکرار نموده و می فرماید: {َجَعَلْنَا فِي قُلُوبِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ رَأْفَةً وَرَحْمَةً وَرَهْبَانِيَّةً}. ترجمه: «و در دل پيروان عيسي مهر و عطوفت (مسلمانان) را قرار داديم. پيروان او رهبانيت سختي را پديد آوردند».

و همانطور: {إِنَّهُ هُوَ الْبَرُّ الرَّحِيمُ}. (الطور/28). ترجمه: «واقعاً او نيكوكار و مهربان است». {‏وَاسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي رَحِيمٌ وَدُودٌ}. (هود/90). ترجمه: «بي گمان پروردگار من بسيار مهربان (در حق بندگان پشيمان و) دوستدار (مؤمنان توبه‌كار) است».


2-3-3- تقسیم بندی عواطف

اسپینوزا عواطف را به دو دسته خوب و بد تقسیم می کند و می گوید نشاط خوب است ، نشاط آن شادی است که در ارتباط خود با جسم ، نیروی عمل بدن را یاری می دهد و افزون می کند . بنابراین نشاط همواره خوب است و هرگز نمی تواند به حد افراط برسد و نفرت و حسد و انتقام را عواطف بد می داند و او می گوید ما در تباهی هر کسی که مورد نفرت ما باشد می کوشیم یعنی سعی می کنیم که شرّی را به او وارد سازیم ( کلبعلی ،1385 ، ص 56) .

عواطف را به دو دسته تقسیم می کنند : الف – عواطف اصلی : که تقریباً صورت مجرد دارند و قدیمی ترین انواع آن در روان شناسی غرب شامل : ترس ، خشم ، محبت ، و تعجب است . ب – عواطف فرعی : که در واقع ترکیبی از دو یا چند عاطفه اصلی است . مثل عشق که مرکب از تمایل جسمانی ، حس جمال ، حس اجتماعی ، مهر ، تعجب و ... است ، و یا حسادت که ناشی از نفرت ، خشم ، ترسِ مربوط به از دست دادن چیزی ، احساس کهتری و ... است ( قائمی ، 1386 ، پیوند ، شماره 339) .

فاطمه حاج بابایی درباره تقسیم بندی عواطف چنین می نویسد : تقسیمات و شماره های مختلفی برای عواطف به چشم می خورد ولی اکثر این تقسیمات با این مسئله باز می گردد که برخی از عواطف مربوط به امور عادی و حسی است ، اعم از اینکه موضوع آن فرد ، جامعه ، انسان و اشیاء باشد ، و برخی از عواطف مربوط به امور معنوی و معقولات و یا امور مجرد از ماده مربوط است مانند زیبائی ، راستی، شرف ، انزجار از رذائل و خوی های فرد مایه اخلاقی ، تعصب نسبت به مذهب و نظیر اینها . در میان عواطف عالیترین عواطف عبارتند از :

الف : محبت الهی که با ادراک و آگاهی انسان پیوند دارد .

ب : محبت خیر و نیکی یا خیر خواهی که بر مبنای شوق استوار است .

ج : جمال دوستی که مستند به وجدان آدمی است .

برای تشخیص مطابقت عواطف مناسب در انسان ، ملاک اصلی مطابقتِ فطری انسان با حب و بغض الهی است . مثلاً داستان حضرت ابراهیم که فرمان ذبح فرزند خود را دریافت نمود ، تأکید دارد بر اینکه عواطف

انسانی باید تسهیل کننده بندگی مقابل خدای واحد باشد ، نه اینکه مانع عبودیت انسان شود . در مقابل با مردم ، خداوند متعال به پیامبر ( ص ) چنین می فرماید : « نفرستادیم ترا مگر مهر و رحمتی برای جهانیان باشد » ( انبیاء ، آیه 107 ) .

2-3-4- حالات عاطفی

همانطور که قبلاً متذکّر شدیم ، عواطف را به اصلی و فرعی و یا مثبت و منفی تقسیم می کنند : به جاست که بار دیگر بر این نکته تأکید نماییم که هیچ یک از این حالات عاطفی به صورت مطلق در وجه مثبت و یا منفی قرار نمی گیرد .

اندوه : حالت عاطفیِ ضد شادی و سرور است ، و وقتی پیش می آید که انسان شخص عزیز یا چیز گرانبهایی را از دست بدهد ، یا حادثه ای برایش رخ دهد ، و یا اینکه در انجام کاری مهم دچار شکست شود ( ذوالفقاری ، 1386 ، ص 27) .

پشیمانی : ندامت حالت عاطفی است که از احساس گناه و تأسف از ارتکاب آن ، ملامت نفس بر آنچه که انسان انجام داده و آرزو بر اینکه ای کاش آن کار را انجام نمی داد ، ناشی می شود . سرزنش نفس توسط خود انسان و پشیمانی از کار زشت ، از عوامل مهم استواری شخصیت انسان و تشویق او به دوری از اعمال ناشایست و ارتکاب گناهانی است که باعث پشیمانی و سرزنش نفس می شود . ازاین روست که خداوند به اهمّیّت نفس ملامتگر ( لوّامه )، در ارشاد و هدایت انسان به دوری از گناهانی که سبب پشیمانی و ملامتش می شود ، سوگند یاد کرده است . ( همان )

ترس : از عواطف مهم انفعالی در زندگی انسان به شمار می آید که انسان را به دور شدن از خطراتی که تهدیدش می کند ، کمک می کند .

فایده ترس تنها در حفظ انسان از خطراتی که او را در زندگی دنیوی تهدید می کند خلاصه نمی شود . بلکه علاوه بر این ، یکی از مهم ترین فوایدش این است که مؤمن را به حفظ خود در برابر عذاب الهی در آخرت وا می دارد ، زیرا ترس از کیفر خداوند ، مؤمن را به اجتناب از گناهان و تمسّک به تقوا و پایبندی به عبادت و کار برای خشنودی خدا وادار می کند . ( حاج بابایی ، 1381 ، ص27 ) .


خشم : یکی از عواطف مهم است که کارِ با اهمّیّتی برای انسان انجام می دهد ، یعنی به او در حفظ و نگهداری خویش کمک می کند ، زیرا وقتی انسان خشمگین می شود ، نیرویش برای انجام کارهای سختِ عضلانی افزایش می یابد ، و این حالات او را برای دفاع از خود و یا غلبه بر مشکلاتی که مانع تحقق اهدافش می شوند ، قادر می سازد (همان ، صص 29-28) .

حسادت : نوعی خشم و واکنش عاطفی است در برابر از دست دادن یا احتمال و یا تصوّر از دست دادن محبت یک دوست . حسادت در بیشتر مواقع با ترس و خشم آمیخته است . شخصِ دچار حسادت ، اطمینان خاطر را در روابط با شخص محبوبش از دست می دهد و از بی مهری دوستش بیمناک است .

حسادت نوعی حالت انفعالی است، شخص در آن حالت احساس می کند ، سخت مایل است در جای شخص دیگر که دارای نعمتی است ، قرار بگیرد و آرزو می کند که نعمت از او زوال یابد ، تا خود صاحب آن شود ( شریعتمداری ، 1376، ص34 ) . دانشمندان اخلاق گفته اند که حسد زندان روح است و حسود دائماً در رنج وعذاب است و قلب و روح خویش را زجر می دهد

تکبّر : حالت پیچیده ای است در بعضی از مردم که ریشه در حب و ذات دارد . این حالت همان خود خواهی و غرور است ، و تکبّر و خودخواهی سرانجام برتری جویی بر مردم و رفتار تحقیر آمیز نسبت به آنان است . خداوند در قرآن مجید چنین می فرماید :

« وَ لا تَمشِ فِی ألاَرضِ مَرَحاً إنَّکَ لَن تَخرِقَ ألاَرضَ وَ لَن تَبلُغَ الجِبالَ طُولاً » ( سوره اسراء ، آیه 37 )

« و هرگز در زمین به کبر وناز مرو ( غرور و نخوت مفروش ) که به نیرو در زمین نتوانی شکافت و به کوه در سر بلندی نخواهی رسید » . با توجه به احادیث و آیات قرآنی روایت شده به این نتیجه می رسیم که تکبّر بر گرفته از حب ذات است ، ولی پسندیده نیست و مورد نکوهش قرار گرفته است .

محبّت : یا دوستی متقابل ، دوستی خالص و یک طرفه مودّت نام دارد ( سوره روم ، آیه 21 ) . محبت از عواطف مهم و سبب انس ها ، پیوندها و آشتی ها در زندگیِ توأم با امنیت و عقلانیت است . محبت واکنش عاطفی است که هدف آن ممکن است اشخاص یا اشیاء باشند .


احساس حقارت : از حالات روحی است که در آن فرد احساس کوچکی می کند و در رویارویی با مسائل روزمره زندگی نیز دچار مشکل می گردد .

فروید که درباره عقده های عاطفی – روانی وعلل ایجاد آن مطالعات عمیقی دارد ، یکی از علت های عقده روانی را محترم نبودن در برابر دیگران می داند ( ذوالفقاری ، 1386 ، ص75) .

2-3-5- نقش عواطف در زندگی انسان

عاطفه از عواملی است که زندگی را از حالت یکنواختی بیرون آورده و باعث غنای آن می گردد ، زیرا جنبه ی درونی ما را خوشحال یا متأثر می سازد . به عبارت دیگر عواطف مهم ترین و نیرومند ترین منبعی هستند که فرد در انگیزه ها و تمایلات از آن تأثیر می پذیرد . کسانی که به عللی عاطفه ندارند و یا دارند و آنرا احساس نمی کنند و یا نمی توانند آنرا بروز دهند ، دچار دشواریهای زیادی در زندگی می شوند . شخصیتی ارزنده است که دارای عاطفه و انعطاف باشد . شخصیتهای غیر قابل نفوذ در جنبه عاطفی زود شکن و ویرانگرند هیچ نقش مثبتی در جامعه ایفا نمی کنند . در مجموع می توان گفت جامعه ای که دچار کمبود عاطفی باشد سخت شکننده است ، نمی تواند دیر پا و پایدار باشد ( حاج بابایی ، 1381 ، مقدمه )

بقای هر اجتماعی به جاذبه افراد آن وابسته است ، و محبت وعاطفه در قلب پاک و سلیم پرورش می یابد . کسی که واجد چنین شرایط عالیه باشد ، در فکر دیگران بوده و اسایش او را بر خود ترجیح می دهد ( همان

، ص 53) . عواطف در زندگی انسان نقش محرک را بازی می کند ، آدمی را به انجام نوع خاصی از رفتار واداشته از این رو از ضرورتهای زندگی به شمار می رود . ( همان ، ص 57 ) .

وجود عاطفه در زندگی انسان بسیار مهم و ضروری است و آن را از منابع مهم سازش انسان ذکر کرده اند . در درون انسان عواطف فراوانی نهاده شده است که نقش آنها در زندگی انسان غیر قابل تردید است . زندگی انسان در تمام مراحل رشد تحت تأثیر عواطف اوست ، و رفتار فردی و اجتماعی او به طریقی متأثر از آنها است . حتی سلامت روانی و عقلانی انسان وابسته به سلامت عاطفی اوست . از این رو ، رفتار کسی که عواطفش به صورت متعادل پرورش یافته ، با رفتار فردی که فقر عاطفی دارد ، یکسان نیست . چگونگی رفتار هر کدام متأثر از چگونگی رشد و تربیت عواطف اوست . زندگی و رفتار هر کسی که وجودش لبریز از

محبّت ، اطمینان ، شادی و امیدواری است ، هرگز با رفتار و زندگی فردی که همواره نفرت ، خشم ، اضطراب و ترس بر او مستولی است ، یکسان نیست ( بهشتی ، محمّد ، 1380، ص 570 ) .

2-3-6- تقابل بین عقل و احساس

چهار قرن پیش از میلاد مسیح ، فیلسوفی بزرگ در یونان ظهور کرد و در زمینه اخلاق و کنترل عواطف مطالبی اظهار داشت که هنوز هم به قوّت خود باقی است . ارسطو معتقد بود که انسان ، دارای سه قوه غضبیه ، شهویه و عقل است . سعادت انسان در این است که این قوا را از افراط و تفریط نگهدارد و در زندگی تعادل آنها را حفظ کند ، در نتیجه ی این تعامل ، از قوه غضب ، شجاعت پدید می آید و از نیروی شهوت ، عفت و پاکدامنی و از عقل ، حکمت حاصل می شود . هرگاه میان این قوا تعادل و هماهنگی برقرار شود ، حالتی به وجود می آید که در فلسفه اخلاق ، از آن به عدالت تعبیر می کنند ( بهشتی ، محمد ، 1380 ، ص542 ).

ارسطو مانند روان شناسان جدید تنها به تجزیه و تحلیل نمی پردازد ، بلکه به مسأله ترکیب قوا نیز توجه دارد و هدف نهایی خود را برقراری هماهنگی میان قوا قرار می دهد ، تا تعادل روحی برقرار شود . آنچه در نظریه ارسطو در درجه اوّل اهمّیّت است ، حفظ تعادل روحی و برقراری هماهنگی میان عواطف است ، و برای رسیدن به این منظور ، انسان باید عقل را به عنوان یک راهنما و راهبر ، بر همه ی قوای روحی تسلط بخشد ، تا از شرّ عواطف مزاحم و بردگی نفس و قوای آن آسوده و آزاد شود . او مطرح می کند : « احساسات بشر زمانی که به خوبی به کار گرفته شود ، با خرد و منطق همراه است و به تفکر و ارزش ها و تعالی او جهت می دهند » . از دیدگاه او مشکل انسان در این نیست که از هیجان برخوردار است ، بلکه آن چه اهمّیّت دارد مناسب بودن هیجان و نحوه ابراز آن است ( همان ).

ارسطو می گوید : اگر انسان نتواند با کنترل این قوا ، بر آنها مسلط شود ، بلکه برعکس ، برده و مطیع آنها گردد، تعادل این قوا از میان می رود و یکی از دو طرف به افراط و تفریط می گراید ، که هر دو طرف آنها برای انسان زیان بخش خواهد بود . در واقع اگر انسان عقل را به کار اندازد و نیروی شهوت و غضب را تابع آن سازد ، می تواند از تعادل برخوردار گردد . در این صورت است که دیگر برده نفس و قوای نفسانی نیست

و زندگی را در کمال آزادگی و آزاد منشی می گذراند . گروه بسیاری از فلاسفه اسلامی ، تعادل ارسطویی را در زمینه اخلاقی پذیرفته اند ( همان ) .

فایل هایی که پس از خرید می توانید دانلود نمائید

مباني نظري و پيشينه پژوهش عاطفه_1580401458_36423_8524_1441.zip0.23 MB
پرداخت و دانلود محصول
بررسی اعتبار کد دریافت کد تخفیف
مبلغ قابل پرداخت : 15,200 تومان پرداخت از طریق درگاه
انتقال به صفحه پرداخت