توضیحات :
دانلود تحقیق نقوش سنتي ايران 35 صفحه در قالب Word قابل ویرایش.
بخشی از متن :
در زندگي روزانه افراد مبتكر ، دقايق و مواقعي هست كه به ايجاد طرح و شكل دست مي برند و با نوك قلم، شكلهاي آشنا و مكرر به وجود مي آورند و از اين راه به شكلهاي تازه راه مي يابند . زيرا از راه تكرارها و خطوط هرز كشيدن يا خطوط موازي و متقاطع به وجود آوردن ، ميان آنها را نقطه گذاري كردن ، نقطه ها را پهلوي هم يا دور از هم قرار دادن ، شكلهاي تازه به وجود مي آيد.
بشر اوليه از آنگاه كه چشم به طبيعت دوخت و به اطراف خود انداخت چيزهاي زيادي براي طرح كردن اندوخت . خاطرات زيادي داشت كه آنها را مي بايست باز نويسي يا شكل سازي كند و بمانند زينت گري از هر خط راست يا كج الهام بگيرد و آنها را براي خوش آيندي چشم در جايي مناسب كار بگذارد و به نحوي مطبوع ، تركيب بندي كند.
شايد مناسب ترين وسيله زينت گري پس از آرايش هيكل و سر و صورت ، كوزه هاي گلي و سفالي باشند ( در واقع همان وسيله اي :كه نوك چوبها يا سنگهاي تيز مي توانسته رويه نرم آنها را آسانتر بكاوند و احياناً مي شده است خطوط اشتباهي و بد راه و نامناسب را به اصلاح آورند.)
خطوط راست و كج يا موازي و متقاطع كشيدن ، هاشور زني و نقطه گذار ي كردن شايد ابتدايي ترين شكل زينت گري بوده باشد. زيرا هم ساده ترين شكلها را داشته و هم مناسبترين نمونه مكرر سازي و به دست آوردن مهارت در اين راه بوده است.
چه بسا سفالها ، كه بدست آمده و برروي آنها ابتدايي ترين نقوش بشر ماقبل تاريخ اين فلات ، خودنمايي مي كند و به خوبي مي توان دريافت كه كدام شكل ، ماهرانه يا ناشيانه انجام شده ، يا كدام طرح از روي شتاب يا حوصله به وجود آمده است .
شايد نوع طراحي شكل (2) كه به خاطر دشواري مستقيم كشيدن خطوط و همچنين شكل (3) كه طراحي آن از حيث دشواري دست كمي از نقش دوم ندارد حاكي جرأتي باشد كه كوزه گر طراح به اتكاء تمرين فراوان در انواع طرح ، از ارائه چنين تركيبي باك نداشته است و با پركردن خانه ها يا راههاي پهن كه نقش چشمگير به وجود مي آورده عيب طرحها پوشيده مي مانده است.
طرح (4) كه شانه أي شكل است و طرحهاي (5و6) كه اكثراً به هم شباهت دارند و شكلهاي (7و8 و9 ) كه از هر حيث ياد آور يكديگرند و شكل (10) كه با خطوط متقاطع نازك و خطوط افقي پهن زينت شده است آنچنان حساب شده و منظم اند كه مانند شكلهاي (11و12) و يا شكلهاي (13و 14) داراي ريتم نرم و ظريف مي باشند و در عين يك نواختي شكل ، چون زمزمة ساييده دوران ها و مردمي است كه آواي گمشده آنان گويي چون خود طرحها از ميان فضاي هزارها سال به گوش ما مي رسد .
« متأسفانه تصويري از شكلهاي 7 به بعد در دست نبود و تنها صرف آشنايي با طرحها از آنها نام برديم.»
يافته هاي ما قبل تاريخي مردم فلات ، مقداري كوزه هاي منقوش به دست داده اند كه اغلب آنها داراي نقش هاي حساب شده مي باشند. ولي تعدادي از آنها نيز هستندكه به صورت به اصطلاح بازاري و بدون حساب و فقط به منظور پركردن جاخاليهاي ظروف سفالي روي آنها نقش بندي و طراحي شده است و نمي توان از آنها انتظار يك تركيب مناسب را داشت و بعلاوه ، وضعيت شكل كوزه ها نيز ايجاب مي كرده يا كه طراح كوزه لازم مي ديديده كه جاخاليها را به نحوي پركند .
اين تركيب ها تا چه اندازه امروز مطبوع خاطر ماست و يا حسابگريهاي فني ما جور در مي آيد امري است كه شايد در اصل نبايد با سليقة و حسابگريهاي خودمان آنها را مقايسه كنيم ، بلكه بايد بهمني كفايت كنيم كه آنها سعي داشته اند طرحهايي به منظور زينت روي سفالها و ظروف خود به وجود آورند و خود از آنها لذت ببرند. اين كارشان آنچنان ماهرانه انجام شده كه نه تنها مورد پسند زمان خود بوده (و تكرارها اين نظر را تاييد مي كنند) بلكه امروزه نيز ما از كاري كه آنها كرده اند لذت مي بريم و الهام مي گيرم.
در اين كتاب سعي بر اين است كه بدانيم تنوع شكلي كه آنها به وجود آورده اند تا چه حد است و بعلاوه تا چه اندازه توانسته اند با الهام گيري از شكلهاي طبيعي اطراف خود ، تركيب هاي تازه به وجود آورند.
از بشر دوران غار فلات ايران ، زمينة در خور نداريم. ولي آنچه از حفاريهاي ما قبل تاريخي ارائه داده اند و نقوشي را در بر دارند بايد يقين كنيم كه طرحهاي به دست آمده حاصل شايد هزارها سال تمرين از دورة غارنشيني تا سفالگري است كه سفالگران حرفه أي طرحهائي محكم و ماهرانه روي آنها به وجود آورده اند.
از ميان دو گونه طراحي بر روي سفالها ، بنظر مي رسد ك نوع كنده كاري شدة آن بيش از طراحي با رنگ معمول بوده باشد. زيرا كف رنگ شايد به تجارب فراوان و برخورد تصادفي يا ماية لازم ، بستگي داشته است. بهرانجام ، تحقيق در اين باره شايد از حدود وظيفه أي كه دارم به دور باشد . دلي بطور طبيعي ميتوان دريافت كه كنده كاري كوزه ، كاري مناسب تر بوده و زودتر پيش آمده و رنگ آميزي و طراحي با رنگ ، ديرتر شروع شده است.
از ميان مقدار زيادي نقوش بر روي سفال مكشوفه از يك ناحية ما قبل تاريخي درسي يلك ، مقداري نقوش كنده كاري شده به دست آمده است كه نمي توان گفت بهمين علت مربوط به زمانهاي گذشتة دور است. چه بسا ، كه گاهي كوزه گر مناسب ديده است كه با نوك چوب مخصوص خود كه به جاي قلم از آن استفاده مي كرده كنده كاري كند و در همان زمان كه رنگ نيز موجود داشته از آن استفاده نكرده باشد.
در اين كتاب ، حساب قدمت طرحهاي يك ناحيه كه كدام مقدم بر ديگري بوده مطرح نيست بلكه آشنايي با انواع طرحها كه مردم يك ناحيه ما قبل تاريخي به وجود آورده اند مطرح است و همچنيناين موضوع در ميان است كه تا چه اندازه مردم اين نواحي ما قبل تارخي كه دور از هم يا كه نزديك هم بوده اند از يكديگر برداشت شكل زينتي كرده اند و عموماً معلوم گردد شكلهاي زينتي ايكه مردم گذشته هاي دور اين سرزمين به وجود آورده اند تا چه حد اعتلا يافته است.
از ميان آثار به دست آمده از حفاري تپه سي يلك كه قدمت آنرا تا به چهار هزار و پانصد سال پيش از ميلاد مي رسانند مقداري كوزه و ظروف سفالي منقوش در دست است كه داراي ابتدايي ترين نقش كنده شده مي باشند و چنانكه گفته شد اين نقوش قطعاً نمي توانند نقوش اوليه باشند ولي از لحاظ ترسيم از خطوط ساده استفاده شده و تركيب گرفته اند.
مثلاً تكه سفال بشمارة 15 را سفالگر طراح با شكلهاي گوشه دار زينت كرده است و عبارتند از سه گوشي هايي در سمت راست كه بنظر مي رسد با يك حركت قلم سه بر ، آنها را بر روي يك سطح طويل موازي چنان كنده كاري كرده كه قاعدة سه گوشي ها را يك در ميان به موازات بر سطح طويل قرارداده و به اين طريق ، حدفاصل سه گوشي ها ، خط زيكزاكي يا (7ـ8) به وجود آورده است.
ستون دوم اين تكه سفال با شكلهاي به صورت 8 كنده كاري شده و مجموع آنها بر رويهم ، الهام از شاخة گياهي به نظر مي رسد كه به اين طريق ساده طرح شده است. طرح سمت چپ تكه سفال ، سه گوشي بزرگ كنده شده ايست كه دو طرف «وتر» آنرا با خطوط سادة موازي پر كرده اند. سفالگر طراح در عين اينكه خواسته است جا خاليهاي سافل را پر كند به تنوع نقش ها نيز توجه داشته است.
در شكل (16) ظرف سفالي پايه دار ، حاشيه أي در بخش بالاي خود دارد كه طراح سفال ، با نقش زيكزاكي (7ـ8) آنرا برجسته سازي كرده و ميان هر شكل (7) يا (8) را با يك گردي زينت بخشيده است. ايجاد اين نقش (7ـ8) ساده ترين كاري است كه يك سفالگر مي توانست مانند خطوط هاشوري انجام دهد. زيرا گل كوزه را چون نواري گرد در آورده و به صورت (7ـ8) دور تا دور حاشيه را نقش كرده است. همينگونه نقش بندي را بر روي ظرف پايه دار ديگري كه با شمارة (17) ارائه شده است مي توان ديد.
نظير نقش بندي زيكزاكي در شكلهاي (16و17) را در كوزة بشمارة (18) مي توان ديد. ولي در اينجا برجسته سازي نشده بلكه آنرا با رنگ انجام داده اند. « متأسفانه عكسي از كوزة شمارة 17 در دسترس نبود»
آيا رنگهايي كه سفالگران ما قبل تاريخي براي نقشين كردن كوزه ها و سفالها بكار مي بردند چه چيزي بود؟ شايد تا همين اواخر ، باستانشناسان روي آن نمي توانستند حدسي بزنند. گيرشمن در كتاب خود «ايران از آغاز تا اسلام» در فصل مربوط به تمدن هزاره چهارم پيش از ميلاد در سي يلك ، نوشته است : « چينه ، جاي خود را به خشت گلي كه تازه اختراع شده بود داد و رنگ قرمز كه با آن ديوارهاي اطاقها را مي اندودند وسيلة تزئين داخلي بشمار ميرفت. اين رنگ ، مخلوطي از اكسيد آهن (كه در فلات ايران بسيار عموميت داشته) و همچنين عصارة ميوه بوده است. »
اظهارات گيرشمن دربارة استفاده مردم ما قبل تاريخي ناحية سي يلك از اكسيد آهن ، يادآور خاطره أي در زمينه استفاده از اكسيد آهن در ديه «كلپوركان» (ناحيه ساروان در مكران بلوچستان) است.
در دي ماه سال 1335 شمسي كه به منظور بررسي نقوش زينتي مردم ايران به آن سامان رفته بودم ، بر حسب علاقه أي كه اظهار نموم مردم بومي خاطرنشان ساختند كه در ديه «كلپوركان» كارخانة سفالگري وجود دارد. چون مي دانستم كه نام كارخانه بايد منحصر به چال و كورة بومي و كار دستي باشد با يكنفر بلد به آنسو عزيمت كردم و بكار گاه كوزه گري زني بومي در زير ساية چادري سياه وارد شدم. زن سفالگر روي تخته پاره أي به ساختن ظروف و كوزه هاي گلي مشغول بود. به ياد تذكر گيرشمن افتادم كه ايضاً در كتاب فوق الذكر خود نوشته بود : « درتپة سي يلك يكنوع از ظروف در جوار مصنوعات قديم بظهور رسيد كه كوچك تر از ظروف ديگر بود ولي با دقت بيشتري انجام مي شد. پيدايش اين ظروف نشانة اختراع چرخ كوزه گري است. اين چره عبارت بود از يك تختة سادة باريك كه روي زمين قرارداشت و شخصي آنرا مي چرخاند . اهميت اين ظروف در تزئين آنهاست كه با رنگ مشكي روي زمينة قرمز سفال كه به سياهي ميزد حيواناتي را در حال جست و خيز نقش كرده بودند. در هيچ جاي ديگر نظير اين فن شناخته نشده است. اينكار ميرساند كه فلات ايران زادگاه اصلي ظروف منقوش است و اين اقدام اولين بار در حدود هزارة چهارم پيش از ميلاد تنها به وسيلة كوزه گر ماقبل تاريخي اين فلات صورت گرفته است. »
و...
632_1579345759_35825_8524_1717.zip0.03 MB |