توضیحات:
تحقیق درباره نفوذ متقابل موسيقي ايران به غرب وخاورميانه دارای 89 صفحه قابل ویرایش.در قالب Word.
بخشی از متن :
مقدمه
با توجه به موضوع پروژه در رابطه با نفوذ متقابل موسيقي ايران به غرب وخاورميانه، سعي شده است كه تأثيرات عوامل مختلف بر موسيقي ايراني در زمانها ودورههاي مختلف بررسي شود.
اين عوامل در طول تاريخ داريا سه جنبه حذفي، كاهشي و ارتقايي ميباشد.
با درنظرگرفتن اين مطالب ابتدا به پيدايش موسيقي پرداخته شده است و موسيقيدر عهد باستان مورد پژوهش قرار گرفته است. در اين راستا موسيقي يونان پايه موسيقيغربي و موسيقي ايران پايه موسيقي شرقي شده است.
پس از آن موسيقي ايران در دورههاي مختلف تاريخ بررسي شده است و ازجنبههاي تكنيكي و زيباييشناسي مورد پژوهش قرار گرفته است كه تكنيك خود شاملآلات موسيقي و علم ميشود.
در زمينه آلات موسيقي پس از حمله اعراب به ايران به علت اينكه اعراب از خودفرهنگ و تمدني نداشتند، فرهنگ ايراني را اقتباس كردند و در اين راستا موسيقي ايران وآلات موسيقي ايران نفوذ شديدي بر آنها داشته است.
ريشه اكثر سازهاي اعراب از آلات موسيقي ايران گرفته شده است و آنها تنها بااضافه يا كم كردن سيم نام ساز را عوض كرده و آن را به خود اختصاص دادهاند.
در كشورهاي ديگر مانند يونان، تركيه، هند و... نير آلات موسيقي ايراني نقش بسياراساسي داشتهاند. ايرانيها از نظر علمي در موسيقي بسيار پيشرفته بودهاند. فارابي، ابنسينا و.. از جمله اشخاص ايراني بودند كه در مورد موسيقي كتاب نوشته و كتب آنها بهزبان لاتين نيز ترجمه و در دانشگاههاي اروپا تدريس ميشده است. همچنين اولين مدرسهموسيقي توسط شخص ايراني به نام زرياب تأسيس شد.
در زمينه زيباييشناسي نيز موسيقي ايران در دورههاي مختلف تاريخ موردبررسي قرار گرفته است كه اين زيباييشناسي بر فرهنگ و جامعه تأثيرگذار ميشود. دراين مورد نيز قدرت تأثير، تحليل ميشود به صورتي كه دورهاي موسيقي ايران، تأثيرگذارو دورهاي ديگر تأثيرپذير بوده است و همچنين عوامل و شرايطي كه باعث تأثيرپذيريموسيقي ايران از موسيقي غرب شده است مورد پژوهش قرار ميگيرد.
از دوره قاجاريه به بعد موسيقي غرب نفوذ بسيار شديدي بر موسيقي ايران داشتهاست، به گونهاي كه با استخدام اساتيدي چون موسيو لومر و موسيقي دانهايچكسلواكي، پيدايش شعبه موزيك نظام و دارالفنون، تأسيس هنرستانهاي عاليموسيقي، تشكيل اركستر، ورود گرامافون و دستگاههاي ضبط و صفحه به ايران و...موسيقي غربي تأثير خود را به طور مشهود بر موسيقي ايران پديدار ساخته است.
سنت و سبك نيز كه از المانهاي زير مجموعه فرهنگ ميباشند، در موسيقي ايرانيبررسي شده است، به صورتي كه با توجه به ميزان تأثيرگذاري و تأثيرپذيري موسيقيايران و پس از پيدا نمودن نقاط عطف آن با موسيقي ديگر ملل، به اصالت موسيقي ايرانپرداخته شده است، به طوري كه فرم موسيقي ايراني، ترانههاي محلي و عاميانه، موسيقيفولكلور و... مورد پژوهش قرار گرفته است كه در آخر به ارزش هنري موسيقي ايرانيميانجامد.
فصل اول
تاريخ موسيقي ماقبل تاريخ
تاريخ موسيقي ماقبل تاريخ:
نخستين انسان ساكن غارها كه با دميدن در استخواني توخالي از آن صدائي بيرونكشيد، راه پرفراز و نشيب و پرماجرائي را آغاز نمود كه به اركستر سمفونيك امروزرسيده است.
از اسم و رسم مخترع موسيقي متأسفانه اطلاع دقيقي در دست نيست چه دفاترسجل احوال و همچنين ثبت اختراعات، ظاهراً در قرون ماقبل تاريخ چندان رواج نداشتهاست. بنابراين و به ناچار، محققين امروز مجبوراند در اين باره به بررسي اشيائي كهباستانشناسان از دل خاك بيرون ميكشند بپردازند و يا اشكال و خطوطي را كه برديوارههاي غارهاي قرون نخستين كشف شده است، مطالعه نمايند تا بلكه از اين راهدرباره آغاز و ريشه موسيقي حدثي بزنند و يا فرضيهاي به دست آورند. شايد روزي دراين باره اطلاعات ذيقيمتي در اختيار اعقاب كنجكاو خود بگذارند. ولي به هر حال، تاكنونحتي از اينكه كي و چگونه انسان، براي نخستين بار، زبان و اصوات ملفوظي اختيار كردهو به كار برده است اطلاعاتي در دست نميباشد. به علاوه به درستي مشخص نيست كه آيااجداد كهنسال ما، به آواز پيش از كلام و به رقص پيش از آواز پرداختهاند يا پس از آن؟
از تحقيقات انجام شده مشخص شده است كه لذت حاصله از شنيدن برخي ازصداهاي طبيعت مثل: وزش باد، ريزش آب، صداي حيوانات و غيره... منجر به برانگيختنانسان در تقليد صداها به ياري حنجره شده است.
بسياري از متخصصين بر اين باورند كه پيدايش موسيقي از ريتم آغاز شد. ريتم بهصورت خالص يعني رضايت وخوشي عزيزي كه از ايجاد و يا شنيدن صداي سادهاي كهبه فواصل معيني تكرار شود. احساس ميشود. بدويترين موجودات نسبت به هر چيزيكه حالت نوسان و رفت و برگشت متناوب و درستي در برداشته باشد، حساسيت نشانميدهد.
در هر صورت موسيقي دانان دوره غارها، در جستجوي آنچه كه در پيرامون خود،به كار ايجاد صدا ميآمد، برخاستهاند. ولي ظاهراً در بدو امر ايجاد صداهاي ترسناكبيشتر از الحان خوش آيند، منظور اينان ميبوده است.
اختراع و ساختن سازهاي مختلف با آلات ضربي آغاز يافته و يك قطعه چوبتوخالي استخوان و جمجمه حيوانات و يك قطعه پوست گسترده، مهمترين عواملنخستين نمونه سازهاي ضربي امروز را تشكيل دادهاند. موسيقي جاز امروز، كه برخي ازآلات ضربي بومي از قبيل «وود بلوكس» (Wood blocks) «ماراكا»، «كلاو» و «توم توم»را مجدداً زنده كرده، از اين راه از فاصله موجود بين مجالس رقص امروز و مجالس رقصعصر حجر، به حد محسوسي كاسته است. سياهان آفريقاي مركزي با «تام - تام» وهنديان با گام طبلهاي خود، در توسعه بخشي سازهاي ضربي اركستر انسان نخستين،تشريك مساعي مؤثري نمودهاند.
در امر اختراع و كشف سازهاي ديگر، مسلماً تقدير و پيش آمد، نقش مهمي داشتهاست. هنگامي كه بدين نكته پي برده شد كه با نفس آدمي ميتوان جريان بادي ايجاد نمود،و با حس آن در لولهاي و تراكمش بر جدار آن، اصوات معيني بدست آورد. يك مسئلهاساسي حل شده بود و باقي مسائل فرعي و كم اهميت مينمود. از اين پس، اجداد ما به تنوعشكل، حجم، قطر و جنس لولههاي صوتي پرداختند و به تدريج دهانه لوله اصلاح شد. بهطوري كه بر آن صفحه ظريفي (قميش) افزودند كه به صداي آن رنگ و جلاي تازهايميبخشيد. كار تعبيه سوراخهائي بر لوله مزبور تكامل يافت، مخزنهاي هوائي و ريههايمصنوعي كه قويتر از ريههاي آدمي بود ايجاد شد تا ارائه صداها بدون خستگي عمليباشد. بدين گونه اندك اندك سازهاي زيبائي كه در دست نوازندگان اركسترهاي امروزيميبينيم به وجود آمد. اكثر سازهاي بادي منجمله ارگ كه در حقيقت ني انبان عظيمي بيشنيست، از چنين اصل و نسبي ريشه ميگيرند.
در مورد سازهاي زهي انسان ابتدائي اصل قابليت ارتجاع را دريافت و آن را درسلاحهاي شكاري خود مثل تير و كمان به كار بست. او پس از پرتاب تير متوجه صدائيميشد كه از نوسان سيم كمان در حال برگشت به حالت اوليه خود برميخاست.
بدين گونه يك نوع «هارپ» يك سيمي كشف شد. پس از مدتي انسان ابتدائيسيمهاي متعددي بر كمان خود بست و از آن، صداهاي متعددي بيرون كشيد و همين امربه اختراع سازهاي «ليز»، «عو»، «سيتار»، «گيتار» و «هارپ» انجاميد.
در ابتدا، به لرزه درآوردن سيمها فقط با عمل كشيدن آن صورت ميگرفت و مدتيطول كشيد تا لرزاندن آن به وسيله مالش رواج يابد. پس از آن كمان شكارچي ابتدائياساس ساختمان «آرشه» را تشكيل داد. ساختمان اين سازهاي مقدماتي به تدريج رو بهتكامل رفت، اسلوبهاي جديد استخوان، چوب، عاج، استعمال فلزات و افزودن«صندوقچههاي طنيني» (Caissed de resonance) در صنعت ساختن آلات موسيقيتأثيري به سزا و فوري بخشيد.
موسيقي در دورهها و مناطق مختلف و در ميان تمدنها و آداب و رسوم گوناگون،پيوسته نقشي همانند به عهده داشته است.
عاشق دلخسته از تارهاي ساز خود ميخواسته كه وصف حالش را بنمايد، طبل وشيپور حس جنگجوئي سربازان را به هيجان آورده و آواز جمعي وسيلهاي برايسپاسگذاري به درگاه قدرتهاي آسماني بوده است.
سخن آخر
از آن زمان كه بشر صورت هستي يافت و خود را باز شناخت خود به خود يكي ازبهترين و طبيعيترين سازهاي موسيقي را كه حنجره يا ناي است به همراه داشت. از طريقآن گريه كرد، هنديد، صدا توليد نمود و بالاخره صحبت نمود و پس از اندكي ديرتر آوازخواند و سپس طي مراحل، موسيقي را پديد آورد.
بعدها پس از صد سال به اولين ساز مصنوعي نيز پي برد كه همان لولههاي توخايبود كه شبيه ناي، با اندك دميدني در آن صدا به وجود ميآمد، بشر وزن را از صداهايمنظم و مختلف طبيعت به دست آورد، آهنگ موزون در راه رفتن، ضربات نبض، نوايخوش آيند آبهاي روان، سقوط آبشارها و فرود آمدن قطرات باران به روي آب و برگدرختان و امثال آنها كه همگي حكم تعليم دهنده بشر اوليه را داشتند.
همچنين ترس از عوامل طبيعي مانند رعد و برق و زلزله و طوفان و حتي تاريكي،عقايد ديني و مابعد طبيعه را به وجود آورد و انسان به يك قدرت مافوق كه سبب كليه ايناعمال و حركات طبيعي است ايمان آورد و براي حفظ وجود خود و غلبه بر ترس به خدايانتوسل جست و در نتيجه براي پرستش آنان آوازهائي خواند كه تدريجاً شكل سرودمذهبي به خود گرفت و آوازهاي دسته جمعي براي عبادت درگاه الهي به وجود آمد.
در موسيقي غيرمذهبي هم، ابتدا رقص و آوازهاي ضربي مورد توجه انسان قرارگرفت.
در هر صورت تحقيقاتي كه به موسيقي ماقبل تاريخ صورت گرفته است كمتر حاكياز تفوق قوم و ملت مخصوصي بر اقوام و ملل ديگر است و در همه تمدنها و دورههانقشي همسان ايفا كرده است.
فصل دوم
موسيقي در دنياي قديم
پيدايش موسيقي:
انسان در ميان اصوات طبيعت مانند صداي آبشار، ريزش باران، وزش باد، چهچهبلبل و... به دنيا آمد و مباني موسيقي را از طبيعت آموخت. به تدريج انسان متوجه شد كهصداهاي منظم در تنظيم كار و تهييج فعاليت او تأثير دارند. از آن وقت براي حركت دادنسنگ بزرگ با آوازهاي موزون بر قدرت كار خود ميافزايد.
ترس از عوامل طبيعي باعث پيدايش عقايد ديني شد به طوري كه انسانها براي غلبهبر آن به خدايان متوسل شدند و عبادت آنها شامل آوازهائي بود كه با مرور زمان بهصورت سرودهاي مذهبي و آوازهاي دسته جمعي درآمد.
در موسيقي غيرمذهبي انسان ابتدا به آهنگ رقص و آوازهاي ضربي توجه كرد.
بشر ابتدا با ضربهاي ساده مانند 4/3 و 8/6 كه با قدمهاي او هم وزن بود آشنا شد،سپس به ضرب 4/3 و 8/6 كه هنوز هم از ريتمهاي بسيار معمول روستائي است پي برد.آوازهاي بدوي نيز از ضرب و نواي موسيقي به وجود آمد. به همين جهت ميتوان گفت كهشعر و موسيقي و رقص تاريخ خود را از يك زمان آغاز كردهاند.
اقوام سفيدپوست آسياي غربي بيش از همه در پيدايش هسته موسيقي اهميت دارند.
ابتدا كشورهاي سامي مانند مصر، بابل، سومر و اسرائيل بنيان موسيقي راگذاشتند و در كشورهاي آريائي، يونان و ايران بعد از آنها به موسيقي توجه پيدا كردند. ازنظر علمي يونان پايه موسيقي غربي و ايران اساس موسيقي شرقي را بنيان نهادند.
موسيقي سومريها:
قديميترين سازهاي موسيقي در حفريات خرابههاي اور واقع در بينالنهرين كشفشده است. اين سازها از آثار قوم سومري است كه 3000 سال پيش از ميلاد مسيح در اينناحيه حكومت داشتهاند. نقش برجستهاي كه در داخل آرامگاه يكي از پادشاهان اور ديدهميشود يك صحنه از رقص آن زمان (2700 سال پيش از ميلاد) را با يك نوازنده چنگ وزني در حال رقص مجسم ميكند.
تحقيقات به دست آمده نشان ميدهد كه در عهد سومريان سه نوع رهبري برايسرايندگان موجود بوده است:
رهبري در سطح عالي، رهبري در سطح متوسط و رهبري در سطح پايين، كار اينسومي در درجه ناچيزي بوده است. رهبران سرايندگان سومري «گلماه» شخصيتاجتماعي بالائي داشتهاند و جايگاه مقدسي را اشغال ميكردهاند. اين رهبران سراينده،همانند آوازه خوانان كليساي مسيحيت در اروپا، به شكل اصناف سازمان يافته، جايگاهخاصي را در مكتب خانه معبد به خود اختصاص ميدادهاند. در اين مكان بود كه اسرارمقدس روحاني را ميآموختهاند. اسراري دربرگيرنده آموزش دقيق الحان موسيقيائي كهفراگيريشان به زمان طولاني نياز داشت.
از وظايف موسيقي دان معابد سومري كرخواني بوده است. وظايف امور تدين نيزبه همين شخص واگذار شده بود كه كارش سرودخواني و ماتم گرفتن براي طلب مغفرتبود و اين شخص كمتر در جمع امور غير روحاني شركت داشته است.
سردسته آوازه خوانان يا متخصص آوازهاي غنايي گاه گاهي و نه هميشه، آوازخود را با ساز همراه ميساخته است.
رونوشتي از يك نوحه كهن سومري در دست است كه در آن اكثر زنان شهرهايمتفاوت شركت ميكردند.
از ابزار موسيقيايي كه در مراسم عبادت سومريان، به كار ميرفته است، چنگجايگاه معتبري داشته است.
به طور كلي هرگاه از موسيقي سومري سخن به يان ميآيد منظور يك «كر عبادي»است و به ندرت حرفي از «ملودي» به ميان ميآيد.
به هر صورت موسيقي سومري، فرمي آوازي داشته است كه خود را به شكلمناجاتهاي دستهجمعي نشان ميداده است.
موسيقي مصر:
موسيقي در مصر قديم بيش از كشورهاي ديگر اهميت روحاني داشت. آواز مذهبيرا فرعون شخصاً در برابر مجسمه خدا به حال استغاثه ميخواند و مردم پشت سر اوسرود را تكرار ميكردند. در موسيقي غيرمذهبي نيز آهنگهاي رقص معمول بود.
در ديوارهاي احرام ثلاثه و معابر مصري چند صحنه از رقص قديم اين كشورنقاشي شده است.
مجسمه كوچك يك رقاصه كه مربوط به 5000 سال پيش از ميلاد است، در حوالياهرام كشف شده است. آهنگ رقص با ني لبك، چنگ و كرنا (cornet) نواخته ميشد وضرب آهنگ با كف زدن و ضربات دست رعايت ميشد.
موسيقي اسرائيل:
ملت اسرائيل مانند مصريها در موسيقي بينالملل قديم دنيا متمايز بودند. در مذهبيهود صورت سازي و مجسمه سازي تحريم شده بود و يهوديان ناگزير ذوق هندي خودرا به شعر و موسيقي معطوف كردند. به همين جهت موسيقي نزد اين ملت مقام بسياربزرگي يافت.
موسي از يوبال (Jubal) به نام پدر نوازندگان چنگ (شالومو Hhalumeau)يادآوري ميكند. در بارگاه سليمان، خوانندگان، با سنج و سينار و هارپ وارد معبدميشدند و دو كشيش با شيپورهاي خود ورود آنها را اعلام ميكردند. در اخبار يهوديانآمده است كه داوود براي سپاسگذاري با چهار هزار نوازنده سازهاي زهي به درگاه خدانيايش ميكرد.
آوازهائي كه از روي روايات پيشوايان مذهبي خوانده ميشد «پسالموس Psalums»نام داشت و بعضي از آنها به همراهي سازهاي زهي اجرا ميشد. در جشنهاي مذهبيسازهاي ضربي مانند طبل و سنج با مراسم باشكوهي به كار ميرفت.
و...
فهرست مطالب :
مقدمه 1
فصل اول
تاريخ موسيقي ما قبل از تاريخ 3
- موسيقي ما قبل تاريخ 4
- سخن آخر 7
فصل دوم
موسيقي در دنياي قديم 9
- پيدايش موسيقي 10
- موسيقي سومريها 11
- موسيقي مصر 12
- موسيقي اسرائيل 13
- موسيقي يونان 13
- سخن آخر 15
فصل سوم
موسيقي ايران باستان (قبل از اسلام ) 17
- - سابقه فرهنگ باستاني موسيقي ايران 18
- - سرودههاي اوستا 19
- - موسيقي هخامنشيان 21
- - موسيقي سلوكيان و اشكانيان پس از حمله اسكندر به ايران 22
- - نفوذ تمدن يونان در ايران 23
- - موسيقي ساسانيان 23
- - سخن آخر 25
فصل چهارم
موسيقي ايران پس از حمله اعراب (صدر اسلام ) 27
- - اقتباس عرب از هنر موسيقي ايراني 28
- - معرفي چند تن از شخصيتهاي موسيقي ايران 34
- - سازهاي موسيقي از دوره اسلام 38
- - سخن آخر 39
فصل پنجم
تاثير و نفوذ ايران در تعبيه آلات موسيقي 41
- نفوذ ايران در تعبيه آلات موسيقي يونان 42
- تاثير آلات موسيقي ايران در بين اعراب 43
- تكميل آلات موسيقي و رواج آنها در اقصي نقاط جهان توسط ايرانيان 45
- سخن آخر 48
فصل ششم
تحول و تاثير موسيقي ايران در آسيا 52
- تاثير موسيقي ايران در چين 53
- كشورهاي عرب و اقتباس از موسيقي ايران توسط اعراب 55
- موسيقي تركيه و پايه موسيقي قديم تركي براساس موسيقي ايران 59
- تاثير موسيقي ايرانيان در شعر و موسيقي هند 60
- اثر موسيقي ايران بر موسيقي هند پيش از ظهور اسلام 63
- اثر موسيقي ايران بر موسيقي هند پس از ظهور اسلام 66
فصل هفتم
نفوذ موسيقي ايران و خاورميانه در اروپا 71
- قرون وسطي و اقتباس سازهاي شرقي از ملل خاورميانه 72
- نفود موسيقي ايران و خاورميانه توسط سه تن از علماي اسلام 73
- تاريخ توسعه حكومت اسلام در اروپا 74
- تاسيس موسسه موسيقي زرياب ( هنرمند ايراني ) در شهر قرطبه آندلس 80
- ترجمه آثار علماي بزرگ ايران از جمله ابونصر فارابي به زبان لاتين 81
- هجوم مغول و دگرگوني اوضاع ايران 82
- علل انحطاط موسيقي پس از حمله مغول به ايران 86
- سخن آخر 89
706_1579320962_35804_8524_1598.zip0.07 MB |