پیشینه و مبانی نظری هوش هیجانی زنان و مردان کارمند
پیشینه و مبانی نظری هوش هیجانی زنان و مردان کارمند

توضیحات:

پیشینه و مبانی نظری هوش هیجانی زنان و مردان کارمند37صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.


بخشی از متن :


هيجان چيست ؟

هيجانها بسيار پيچيده تر از آن هستند كه ابتدا به چشم مي خورند .در نگاه اول ،همگي هيجان ها را به عنوان احساس ،مي شناسيم . ما شادي وترس را مي شناسيم زيرا جنبه ي احساسي آنها طبق تجربه ي ما خيلي بارز هستند .وقتي با تهديدي مواجه مي شويم (ترس )يا به سمت هدفي پيشرفت مي كنيم (شادي )، تقريباًغير ممكن است كه متوجه جنبه احساسي هيجان نشويم . اما به همان صورتي كه بيني بخشي از صورت است ،احساس ها نيز فقط جزئي از هيجان هستند .

هيجان ها چند بُعدي هستند . آنها به صورت پديده هاي ذهني ،زيستي ،هدفمندواجتماعي وجود دارند (ايزارد،1993).هيجانها تا اندازه اي احساس هاي ذهني هستند ،به اين صورت كه باعث مي شوند به شيوه ي خاصي ،مثل عصباني يا خوشحال ،احساس كنيم . اما هيجان ها واكنش هاي زيستي نيز هستند ،يعني ،پاسخ هاي بسيج كننده ي انرژي كه بدن را براي سازگار شدن با هر موقعيتي كه فرد با آن مواجه شده ،آماده مي كنند . هيجانها هدفمند هم هستند ،خيلي شبيه گرسنگي كه هدف دارد . براي مثال ،خشم ،ميل انگيزشي براي انجام دادن كاري ،مانند جنگيدن با دشمن يا اعتراض كردن به بي عدالتي درما ايجاد مي كند كه در غير اين صورت چنين نمي كرديم . هيجانها پديده هاي اجتماعي نيز هستند . وقتي هيجان زده مي شويم ،علايم قابل تشخيص چهره اي ،ژستي وكلامي مي فرستيم كه ديگران را از كيفيت وشدت هيجان پذيري ما با خبر مي كنند (مثل حركت ابروها ،لحن صدا ).

با توجه به اين چهار ويژگي هيجان معلوم مي شود كه هيجان را نمي توان به روشني تعريف كرد . مشكل تعريف كردن هيجان شايد در ابتدا شما را متحير كند ،زيرا هيجانها در تجربيات روزمره ،خيلي سريع به نظر مي رسند . هر كسي مي داند كه تجربه ي شادي وخشم چگونه است بنابراين شايد بپرسيد ،«واقعاًمشكل تعريف كردن هيجان چيست؟»مشكل اين است :«تا وقتي از كسي خواسته نشده باشد هيجان را تعريف كند ،مي داند كه هيجان چيست »(فروراسل ،سال 1984).

هيچ يك از اين ابعاد مجزاي ذهني ،زيستي ،اجتماعي ،هيجان را به نحو شايسته اي تعريف نمي كند هريك از اين چهار بُعد فقط بر ويژگي متفاوت هيجان تأكيد دارد . براي شناختن وتعريف كردن هيجان ،بررسي هريك از چهار بُعد هيجان ونحوه اي كه بر يكديگر اثر متقابل مي گذارند ،ضرورت دارد . چهار بُعد (يا عنصر ) هيجان در شكل 1-11نشان داده شده است . اين شكل چهار مستطيل را نشان مي دهد كه هر كدام با جنبه ي مجزا ي هيجان مطابقت دارد . عنصر احساسي ،به هيجان تجربه ذهني مي دهد كه معني واهميت شخصي دارد . هيجانهم از نظر شدت وهم از نظر كيفيت ،در سطح ذهني (يا «پديدار شناختي »)احساس وتجربه مي شود . جنبه ي احساسي در فر آيندهاي شناختي وذهني ريشه دارد عنصر انگيختگي بدن ،فعال سازي ذهني وفيزيولوژيكي ،از جمله فعاليت سيستم هاي خود مختار وهورموني را شامل مي شود كه رفتار مقابله كردن بدن را هنگام هيجان ،آماده وتنظيم مي كند انگيختگي بدن وفعال سازي فيزيولوژيكي به قدري با هيجان آميخته است كه اصلاًنمي توان فرد عصباني يا متنفر را كه بر انگيخته نباشد تصور كرد . وقتي هيجان زده مي شويم ،بدنمان براي عمل آماده مي شود واين آمادگي به صورت فيزيولوژيكي (ضربان قلب ،اپي نفري در جريان خون )ونظام عضلاني (حالت هوشيار بدن ،مشت گره كرده )مي باشد عنصر هدفمند ،حالت انگيزشي هدفمند به هيجان مي دهد تا براي مقابله كردن با شرايط هيجان آوري كه شخص مواجه شده ،اقدام لازم را انجام دهد . جنبه ي هدفمند توضيح مي دهد چرا افراد از هيجانشان بهره مند مي شوند كسي كه هيجان ندارد در مقايسه با ساير افراد در وضعيت اجتماعي وتكاملي نا مطلوبي قرار دارد . براي مثال ،تصور كنيد كسي كه توانايي ترس ،علاقه ،يا عشق ندارد از لحاظ بقاي اجتماعي وجسماني چقدر معلول است . عنصر اجتماعي –بيانگر ،جنبه ي ارتباطي هيجان است . تجربيات خصوصي حالتهاي بدن ژستها

فهرست برخی از مطالب :

فایل هایی که پس از خرید می توانید دانلود نمائید

پیشینه و مبانی نظری هوش هیجانی زنان و مردان کارمند_1624346456_50225_8524_1189.zip0.05 MB
پرداخت و دانلود محصول
بررسی اعتبار کد دریافت کد تخفیف
مبلغ قابل پرداخت : 19,000 تومان پرداخت از طریق درگاه
انتقال به صفحه پرداخت