پیشینه و مبانی نظری رقابت و همکاري در روابط بين الملل
پیشینه و مبانی نظری رقابت و همکاري در روابط بين الملل

توضیحات:

پیشینه و مبانی نظری رقابت و همکاري در روابط بين الملل14صفحه در قالب ورد قابل ویرایش.


بخشی از متن :


فصل اول:

تعريف منازعه و همکاري

منازعه، معمولا به وضعيت و شرايطي اشاره دارد که در آن يک گروه و مجموعه انساني مشخص و معين اعم از مذهبي، فرهنگي، سياسي، اجتماعي، اقتصادي و قومي به دليل تعارض و ناسازگاري واقعي يا ظاهري اهداف و ارزش ها با يک گروه و يا گروههاي انساني ديگر تعارض و تضاد آگاهانه دارند. در حقيقت، منازعه نوعي کنش و واکنش متقابل و متعامل افراد و کشورها با يکديگر است که شامل مبارزه و مقابله آنها با طبيعت و محيط زندگيشان مي شود، منازعه نوعي از رقابت است که در آن طرفين در عين تلاش براي دستيابي به منابع کمياب سعي مي کنند با تقويت موضع و ارتقاي موقعيت و منزلت خود، ديگري را از رسيدن به هدف مطلوب باز داشته، منصرف يا خارج نمايند. به عبارت ديگر، منازعه وقتي حادث مي شود که طرفين تصوير و درکي از اختلافات ميان خود داشته باشند و تلاش نمايند اين اختلاف را به نفع خود حل و فصل نمايند و خاتمه دهند.

در سياست بين الملل، منازعه را به معناي وسيع آن کشمکش، برخورد، مناقشه يا اختلافات ميان دو يا چند دولت تعريف کرده اند. از اين تعريف چنين بر مي آيد که منازعه مقوله اي بنيادين و يکي از مراکز ثقل سياست بين الملل است. به قول ميلر[1]فرايندي که از ابتدا تا انتها به منازعه برخورد نکند فرايندي سياسي نيست. جان اسپنسر همين معنا را اين چنين بيان مي کند: آدميان با وجود تفاوت از نظر زبان، پوشش و خلق و خويشان، بسيار به يکديگر شباهت دارند.

اما سياست از جايي آغاز مي شود که شباهت هاي آدميان پايان مي يابد و سياست از آن رو از اينجا آغاز مي شود که بين دولت – ملتها از نظر منافع، ارزشها، نظام هاي عقيدتي و تاريخ اختلاف و ناهمگوني وجود دارد. همگان خواستار صلح اند، اما فقط مطابق شرايط خودشان.

کنت بولدينگ[2]در تحليلي عام از منازعه از نظرگاه سيستمي با اين بحث آغاز مي کند که هر بازيگر اعم از فرد، گروه، سازمان يا کشور را مي توان به مثابه نظامي در نظر گرفت که به محرکهاي دروني و بيروني پاسخ مي دهد. همچنين مي توان گفت که هر نظامي داراي ديد يا تصويري از موقعيتهاي گوناگون در جهان است که مفهوم يا طرح يا نقشي را شامل مي شود. او نتيجه مي گيرد که وقتي نظام عام به فرايندهاي (( وسيله – هدف )) مي پردازد، تعداد معيني از حلقه ها ( انسان هاي بالقوه يا بالفعل ) با حلقه ها و پيوندهاي عاملان ( بازيگران ) ديگر برخورد مي کند و منازعه عموما هنگامي روي مي دهد که يک فرد يا گروه تصور مي کند يک يا چند هدف از جانب يک فرد يا گروه ديگر مورد تحديد يا تهديد واقع شده است.

همکاري نيز از نظر لغوي مترادف همدستي و هماهنگي به کار مي رود اما در متون و نظريه هاي همکاري بين المللي، همکاري فراتر از هماهنگي است. بر اين اساس همکاري عبارت است از انطباق و هماهنگي سياست ما در راستاي منافع مشترک. لذا ممکن است کشورها بدون اينکه سياست هاي خود را با يکديگر منطبق و سازگار کرده باشند هر کدام به صورت يک جانبه عمل نمايند اما در عمل سياستي هماهنگ با يکديگر است که براي دستيابي به اهداف مشترک بايد يک نوع هماهنگ سازي صورت گيرد. به عبارت ديگر همکاري يک نوع هماهنگي ارادي و انتخاب براي تحقق منافع مشترک است که بدون آن کشورها به هدف نخواهند رسيد. حال با بيان مفهوم منازعه و همکاري در ادامه بحث به بررسي آن از نظرگاه نو واقع گرايي، نو کارکرد گرايي و نهاد گرايي نو ليبراليزايم مي پردازيم:




1-Miller

2-Cont Bolding

فهرست برخی از مطالب:

فایل هایی که پس از خرید می توانید دانلود نمائید

پیشینه و مبانی نظری رقابت و همکاري در روابط بين الملل_1623932463_49617_8524_1200.zip0.03 MB
پرداخت و دانلود محصول
بررسی اعتبار کد دریافت کد تخفیف
مبلغ قابل پرداخت : 19,000 تومان پرداخت از طریق درگاه
انتقال به صفحه پرداخت