تحقیق در مورد معماري پُلها در شهرهاي مختلف
تحقیق در مورد معماري پُلها در شهرهاي مختلف

توضیحلت :

تحقیق در مورد معماري پُلها در شهرهاي مختلف در 132 صفحه در قالب Word قابل ویرایش.


بخشی از متن :

در در ارتباط با شهرهائي كه با رودخانه همراه بوده اند و نقش رودخانه عامل مهمي در حيات آنها داشته است پل مطرح مي شود.اصفهان شهري در كنار رودخانه ي زاينده رود به همراه موقعيت خاص خويش در منطقه پر عبور از قديم تا كنون در ارتباط با رودخانه نقش مهمي را در جهت سازه هاي مختلط با پل داشته است.
يهوديه و جي دو شهر در منطقه اصفهان امروزي به وسيله پل شهرستان به بخش جنوبي رودخانه زاينده رود مرتبط مي شوند.
پل شهرستان داراي چندين اهميت در منطقه به حساب مي آيد در درجه اول تنها راه ارتباطي با بخش جنوبي رودخانه و در درجه بعدي به عنوان مركز كنترل در جهت ورود و خروج اجناس باجگيري شناسائي افرادي كه به منطقه وارد و خارج مي شود.
گفته ميشود كه پلي نيز در قبل از صفويه در منطقه اصفهان ساخته مي شود و اين پل در جاي فعلي پل خواجو قرار داشته است و با طرح اندازي جديد توسط شاه عباس براي شهر اصفهان در جهت تقويت شبكه ارتباطي خويش كه بر مبناي چهار باغ قرار داشته اين پل مسدود مي گردد كه بعدها پل خواجو طراحي مي شود.
البته بايستي توجه داشت كه هنوز پل خواجو در اين زمان طرح نبود و پل عباس آباد پلي كه در اين قسمت قرار داشته مورد توجه بوده است.
بستن پل خواجو به عنوان راه ارتباطي در جهت برگردان شبكه اقتصادي از جهت شرق به غرب بوده است وبعدا” كه قدرت حكومتي صفوي در اصفهان پاي محكم مي كند شاه عباس با ساختن پل خواجو در اين مكان شبكه سازي كالبدي اصفهان را كامل مي سازد.
عاملي ديگري نيز در ساختن پلها در اين شهر مورد توجه بوده و آن بناي اين پلها به صورتي متفاوت از ديگر پلها در كشور. اين عمل به صورت خاصي جامع عمل به خود پوشانيده است.
الف ـ نماي پلها شباهت به كاروانسرا در دوران صفويه دارد و مخصوصا” با توجه به قسمت شاه نشين پل و بر جهان ابتدا و انتهاي اين شباهت بيشتر مي گردد.البته اين شباهت را شايد بايستي در جهت ارتباطات بين شهري مطرح ميگردد و پل همين موقعيت را در دو قسمت رودخانه ايفا مي كند.
ب ـ حجم پلها شبيه به حجم پلهاي اروپايي قرون رنسانس است(فلورانس ـ ونيز) كه در ارتباط با مردم ساخته ميشوند ـ فرم غرفه هائي به عنوان فروش تفريح چايخانه ها و غيره كه پلهاي دوران صفويه نيز شايد در اين جهت تقليد شده باشند ولي به علت موقعيت سوق الجيشي كه پيدا ميكند شاه عباس را از اين تفكر منصرف ميسازد.
اين دو عامل (الف و ب ) با منظر شهري ارتباط خاص بر قرار مي سازند مجموعه بيشه ها ـ رودخانه و بالاخره عمارتي ميان آب حتي در اين مسئله كاربدان جاي مي رسد و مسئله ارتباطي پل در مرحله دوم قرار مي گيرد. دو پل الله ورديخان و خواجو از نظر فني ساختمان نيز در حدي مطرح مي شوند كه صرف نظر از عامل عبوري به عنوان پل مطرح كننده مسئله تقسيم آب تفريح و بالاخره داد و ستد مردم قرار مي گيرند.بخش تقسيم آب پل خواجو شايد با جرا‍‏‎‏‏ٌت بتوان به عنوان يك شاهكار فني ساختماني مطرح ساخت كه امروزه با پيچيدگي فراواني در كيلومتري به چند دورتر صورت مي گيرد. عامل تقسيم آب به همراه ماديها( جويهاي تقسيم به اراضي آب ) در سطح منطقه جز طرحهاي مهندسي و طرح انداز صفوي شيخ بهائي دانست در جمع سازه هاي كالبدي شهر اصفهان به خوبي قدرت حكومتي مشاهده مي گردد كه اين قدرت با سياست خاص برنامه ريزي شهري و با شناخت بر عوامل اقتصادي مردم كه همه چيز را تابع خويش مي كند چگونه قدمت و استحكام خويش را در جامعه اي پايدار ساخته و حتي بعد از انقراض قدرت حكومتي به عنوان استثنا ٌ در تاريخ اين شهر با تمام آن خصوصيات با جزئي تغييرات قدرتهاي حكومتي ديگر باقي و بر جا مي ماند.
مراحل اهميت رودخانه به همراه پلهايش به صورت زير مي توان عنوان كرد:
الف ـ يهوديه قلعه تبرك جي به همراه پل شهرستان پل مارنان.
ب ـ مسجد جامع ميدان كهنه، قلعه تبرك پل شهرستان،پل مارنان.
ج ـ مسجد جامع ميدان نقش جهان، چهار باغ، پل الله ورديخان.
د ـ مسجد جامع ميدان نقش جهان،چهارباغ. پل الله ورديخان،پل مارنان، پل خواجو.
چهار باغ براي شاه عباس در طرح جديد شهري كه عنوان مي كرد اهميت زيادي داشت و در اين جهت بود كه مي خواست اولاٌ قدمت و كشش شاهرگ اقتصادي بازار را از طرف شرق به غرب برگردانيده شود. دوما” با تضعيف اين عامل اقتصادي عامل بعدي يعني پل شهرستان ضعيف مي شد و در نتيجه ديگر آن كنترل هائي كه گذشت مفهومي براي آن پل پيدا نمي كرد و پل الله ورديخان در انتهاي چهار باغ اهميت مي يافت. در جهت تقويت پل الله ورديخان شاه عباس حتي به ايجاد منطقه اي ارمني نشين در زير رودخانة زاينده رود در بخش جنوبي غربي مي كند و عبور و مرور ارامنه از پل الله ورديخان باعثي بر رونق اين پل و شبكه چهارباغ مي گردد.اساس شبكه بندي سازه اصفهان صفوي بر روي بازار از مسجد جامع ميدان نقش جهان خيابان چهارباغ و رودخانه زاينده رود قرار دارد.پل خواجو اهميت خاصي در اين زمان داشته و با ساختن قصري خصوصي در ابتداي آن (قصر ميرزا عليخان ) در واقع عبور و مرور از روي اين پل بسته مي شود.
طرح جامع شهر صفوي اصفهان با در نظر گرفتن عامل آب بعنوان عصاره حيات جامع مطرح شده و با توجه به اين تمام فرمهاي شهري انجام ميگيرند .
طراحي براثر ماديها طراحي كه منشع از سرچشمه اصلي بوم يعني زاينده رود ميگردد . طراحي بر اساس خيابانهاي جديد مانند چهارباغ و چهارباغ صدر كه مجددا” براساس عامل اقتصادي كه بعد ازعامل كشاورزي مرحله قبل بعنوان تجارت زندگي روزمره به همراه بازا رو عبور از پلهائي كه از رودخانه ي زاينده رود مي گذرند و بالاخره خود رود خانه اي زاينده رود با انجام تقسيمات حياتي آب در كننده هائي چون پل خواجو و تفريگاههاي چون پل الله ورديخان مطرح ميشود .
موقعيت امروزي سازه كالبدي شهر اصفهان چيست ؟ چندين پل مجموعهاي مختلف و اهميتها ... پلهاي امروز بر روي زاينده رود كه نقشي در حيات اصفهان بازي ميكنند عبارتند از:
الف ـ پل خواجو
ب ـ پل الله ورديخان
ج ـ پل آذر
د ـ پل فلزي
ه ـ پل وحيد
و ـ پل بزرگمهر
پلهاي آذر ، فلزي ، وحيد با توجه به ابعادشان بايستي جوابگوئي مهمي در حيات اصفهان داشته باشند بخصوص با ممنوعيت كاميون و اتوبوس از پلهاي خواجو و الله ورديخان اما مي بينيم كه چه بي حساب اين سه پل اخير برروي زاينده رود زده شده اند و شايد فقط در مرحله اي پل وحيد بتواند جوابگوي صحيح نياز به شهر بشود .
پل الله روديخان درست در محور مقابل چهارباغ مركز حياتي شهر صفوي اصفهان مطرح ميشود و از طرف ديگر پل خواجو نيز در همين موقعيت را با چهار باغ صدر بازي مي كند در صورتيكه پل آذر مطلقا” درچنين وضعي قرار ندارد و پل فلزي تقريبا به علت كور بودن يكطرفه بودن خيابان منتظري در مقابل خيابان حكيم نظامي عملكرد صحيح خود را ندارد و تنها شايد منهاي پل وحيد با تكميل شبكه اتوبان كمربندي اصفهان در جهت ارتباط با خيابانهاي خيام و وحيد و شريان ارتباطي بين شمال و جنوب كشور از طريق جاده تهران و جاده شيراز و ذوب آهن و شهر كرد مفهومي واقع به خود گيرد .
درجمع مطالب گذشته دقيق به مهم بودن پلهاي الله ورديخان و خواجو از نظر مردم و ارتباطات شهري پي مي بريم و اين بدان معني است كه امروز نيزبا اينكه سه پل جديد بر روي رودخانه شهر موجود هستند ولي اين دو پل نه ازرونق افتاده اند و نه خود را باخته دارند .
تاريخچه پل خواجو :
پل خواجو چهارمين پل قديمي است كه از طرف مغرب برروي رودخانه زاينده رود قراردارد .هنگاميكه سيصد ذرع از پل چوبي بطرف پايين برويم به پل خواجو مي رسيم كه آن را پل باباركن الدين ، پل شيرازي ، پل گهرستان ، پل حسن بيك ، پل تيموري و پل خواجو ميگويند و درباره ساختمان و وجه تسميه آن اقوال و روايات بسياري نقل مي كنند .از جمله اين پل را خواجو كه محله به اين اسم را با جاده شيراز ربط مي دهد ا زاين راه است كه كاروانهاي به هنگام خروج و دخول عبور مي نمايند .
....... اين پل كه در سر راه قديم اصفهان به شيراز ساخته شده بود .بنام پل حسن آباد و پل باباركن الدين نيز خوانده مي شود. احتمال داده اند كه شالوده آن در زمان حسن بيك تركمان يا حسن پاشا نامي از امراي تيموري گذاشته شده باشد . بهر حال قبل از صفويه در محل اين پل، پلي وجود داشته است كه واسطه ارتباط شهر اصفهان با قبرستان مشهور و قديمي تخت فولاد بوده است . و چون درآن زمان مشهورترين مزارات تخت فولاد و بقعه بابا ركن الدين بيضاوي انصاري بوده است آن پل بنام باباركن الدين نيز ناميده شده . در دوره پادشاهي شاه عباس ، محل پل حسن آباد يا باباركن الدين را يقينا” پل ساده اي بوده و به علت موقع بسيار خوب آن در بستر شهري زاينده رود براي ايجاد پل با شكوه شاهي انتخاب كرده اند و پس از برچيدن آن پل شالوده و اساس پل شاهي را كه امروز به پل خواجو بيشتر شهرت دارد ريخته اند . درباره انتخاب محل پل خواجو تا ورينه تاج و سياح فرانسوي مي نويسد شاه عباس از دو نظر محل مزبور را براي ساختن پل انتخاب كرد .يكي آنكه در اين نقطه رود خانه عميق و پر آب شده منظره زيبايي پيدا ميكند ديگر آنكه راه گبرها كه در پشت عمارت سعادت آباد اقامت دارند نزديم شده از روي اين پل جديد به شهر عبورو مرور نمايند .
پايه هاي پل از سنگ ساخته شد و طرف راست آن ( مقابل جريان رود خانه ) مثل جلوي كشتي تيز و نوك دار است كه از فشار آب جلوگيري مي كند . سمت چپ داراي پله هاي سنگي عريض و مرتفعي است كه تا كف رودخانه اتصال دارد . در مواقع كم آبي همان سكو ها نشيمن تما شا چيان ميباشد كه از منظره زيباي رود و بيشه هاي سبز و خرم اطراف استفاده ميكنند .
امتياز پل خواجو برساير پل هاي زاينده رود آن است كه غير از اختلاف جنبه معماري ـ تزينات كاشيكاري فراوان نيز دارد و پشت بغلهاي چشمه هاي پايين و غرفه هاي بالا و بناي دو بيگلربيگي روي پل و نماي غرفه هاي طرفين پل با كاشيهاي الوان مختلف تزيين شده ودر داخل اطاقها و گوشواره هاي بيگلر بيگي روي پل كه اقامتگاه تفريحي پادشاه بود نقاشي شده است .
اين پل بيست ويك دهانه دارد در ابتدا و انتهاي پل سمت راست و چپ غرفه هاي يك طبقه ساخته شده ودر وسط پل عمارت دو طبقه گچ كاري بنا كرده اند . كاشيهاي بيرون پل قدري ريخته و قدري بر جاست به عقيده كرزن.
تغيير كاركرد پل خواجو:
پل خواجو به مثابه قصري است كه فضاي سبز و استخر خود را به گونهاي طبيعي در اختيار دارد . پل خواجو نيز مانند سي و سه پل فونكسيون متفاوت قصر،محل عبور ، محل استراحت و گردش درتابستان را داشته است اين پل را در جاي پل قديمي ديگري با در نظرگرفتن سه كاركرد ساخته اند :‌به منظور فضائي براي گذر و استراحت ، ديگرمحلي براي ايجاد يك درياچه مصنوعي ، و سوم و مهمترين فونكسيون پخش كردن آب و رساندن آن به مناطق كشاورزي مختلف .
برا ي انبار كردن آب در بالا دست پل، نخست كشوهاي ساخته شده با الوار در شيارهاي شيب داري كه در دو بدنه آب روي زيري كنده شده پايين مي دادند تا جلوي آب روي زيري را ببندد . اين كشوها را با طنابهائي كه به زير طاق پل آويزان ميكردند ، بالا مي كشيدند و پايين مي دادند پس از آنكه جلوي آب رودهاي زيري بسته شده ، جلوي آب رودهاي زيري بسته شده ،. جلوي آب رودهاي بالاي مي ايستد.
براي جا گذاشتن كشوهاي بالائي ـ كنار ديدگاههاي ميان پايه هاي پل، در سنگ جا سازي كرده اند . نخست دو سر الوارهاي متكا را در آنجا مي گذاشتند سپس پايين كشوها را در شياري كه روي تخته سنگهاي پوششي آب روي زيري كنده شده بود جا مي گذاشتند و بالاي آنهارا به الوارهاي افقي تكيه ميدادند براي آنكه فشار آب بالائي ، الوارهاي متكاي آنهارا نشكند ، پشت الوارهاي متكا ، شمع چوبي مي زدند براي آنكه اين شمعها از جا در نروند ، در تخته سنگهاي پوشش آب روي زيري، براي جا گذاشتن پاي شمعها جا سازي كرده اند.براي تقسيم آب در زير پل خواجو، كشوهاي آب روي زيري را بالا مي كشيدند و آب روان شده را از زير كشوها را در پايين دست، نزديك لبه پله كان،سوراخ گرد كوچكي كنده اند كه يك ميله چوبي كددار (درجه بندي شده ) در آن فرو ميردند و گودي آب آرام گرفته را اندازه مي گرفتند و از روي آن مقدار آب روان شده را مي سنجيدند.از منظره درياچه مصنوعي كه در قسمت غربي پل موجود مي شده در دوره شاه عباس دوم و جانشينان او در مواقعي كه در كاخهاي سلطنتي ساحل زاينده رود ماند عمارت هفت دست و تالار آئينه خانه مراسمي برپا بوده استفاده مي شده، به اين ترتيب كه بر روي آبهاي بر هم انباشته مقابل قصرهاي سلطنتي مراسم آتش بازي به عمل مي آمده است.
براي كشتن انرژي آب،در پايين دست پل، پله كاني ساخته اند كه آب روي آن فرو مي ريزد و انرژيش را از دست بدهد،تا هنگام رسيدن به بستر رودخانه،انرژي خراشنده نداشته باشد كه بستر رودخانه را بشويد. در ميان پايه هاي پل، ديدگاهي به پهناي9/2 متر ساخته اند كه از درون آنها سراسر زير پل ديده مي شود. از اين ديدگاه ها (بيشتر از ديدگاه مياني ) مسير آب به آبياران فرمان مي داده است.
همچنين پله هاي كناري و سرار زير پل جايگاهي بوده است براي تفريح و استراحت مردم، تا خستگي خود را در كنار رود درآميختگي زيباي آن با طبعيت از دوش بردارند.معماري پل خواجو تحت تاثير معماري قصرهاي صفوي است. به عنوان مثال شباهت مركز پل بيگلربيكي را به كاخ هشت بهشت مي توان نام برد.اين دو فضا در دو ضلع شرقي و غربي پل شامل چند اطاق مزين به نقاشي است كه اقامتگاه سلطنتي بوده است. و مواقعي كه پادشاه قصد تماشاي آبريزان پل را داشته، و يا به عنوان ويلائي تابستانه مورد استفاده خاندان شاهي بوده است. بعد از تعطيلات نوروز سال 1060 هجري به امر شاه عباس دوم پل خواجو را كه بر زاينده رود بسته شده آئين بندي و چراغاني و گلريزان كردند و هر يك از غرفه هاي آن را يكي از امرا و بزرگان تزئين خود و پادشاه به مدت يك ماه در كنار رودخانه به عيش وعشرت پرداخت.
تغييرات پل خواجو:
در قسمتهاي زير سقف پل اطاقهاي زير سواره رو در بعضي قسمتها كه سطح آجرها ريخته بوده و بيشتر هم اين قسمتها در وسط اتاق اطاقها مي باشد يك قشر گچ را به فرم آجركاري خط كشي كرده اند. ديگر از كارهاي مرمتي در پل خواجو نصب ديوار آجري مشبك در دهانه هاي كناري قسمت بيگلربيكي مي باشد كه به اين ترتيب از ورود به داخل اين قسمت جلوگيري شده است. همچنين در قسمت جلوي دهانه هاي بيگلر بيگي نردهائي جديد نصب گرديده است.كارهاي مرمتي انجام شده عبارت است از تعويض سنگهاي قسمتهاي آبرو در جبهه شرقي پل و پر كردن حفره هاي ايجاد شده در جلوي سكوي سنگفرش در اثر ريزش پل و تعويض و ترميم پله ها بوده است. اين سنگفرشها در اثر مرور زمان تركهايي برداشته اند و اختلاف سطحهايي با يكديگر پيدا كرده و به صورتهائي غير همگن در آمده بودند، در ابتدا اين سنگها را برداشته و پس از زير سازي آنها مجددا” همان سنگها را كار گذاشته و سطح سنگها را يكسان كرده اند. در مرحله بعدي پله ها را عوض كرده و فرمي شبيه به ساخت قبلي ايجاد كرده و در صورت امكان از سنگهاي اصلي و در غير اين صورت از سنگهاي جديد استفاده كرده اند در جبهه غربي پل نيز تعميراتي انجام شده است. اين كار علت فاصله پيدا كردن بين سنگها و معدوم شدن بعضي از سنگها بوده است مراحل كار در اين مرحله عبارت بوده است از :
1ـ عوض كردن مسير آب در يك قسمت پل.
2ـ برداشتن سنگهاي موجود در كف آبروها.
3ـزير سازي مجدد در قسمتهاي مختلف.
4ـ سنگفرش مجدد مسير با استفاده از سنگهاي قديمي در صورت امكان و استفاده از سنگهاي جديد.
مراحل مختلف را در اين مرحله مي توان مشاهده نمود.همچنين سنگهايي از ديواره سكوها را نيز در جبهه غربي در صورت لزوم تعمير و تعويض كرده اند. نماي غربي فعلي پل در عكس19 نمايان است.
از مهمترين اقداماتي كه بر روي پل انجام گرفته، تعويض پياده روهاي پل مي باشد. قبلا” دو پياده رو به عرض حدود 70 سانتيمتر در طرفين سواره رو وجود داشته كه لوله هاي آب و كابلهاي برق و تلفن از داخل آن عبور مي كرده است.به منظور كاهش رفت و آمد و جلوگيري از عبور كاميونها بزرگ و سنگين وزن و در نتيجه جلوگيري از صدمه زدن پل تعرض پياده روها در برنامه كار قرار گرفته است مراحل مختلف كار:
1- در كنار پياده روي قبلي پياده روئي به عرض 140 سانت و ضخامت 20 سانت بتن ريزي شده است.
2ـ به منظور ازدياد اصطكاك در كف پياده روها شيارهائي بر روي قشر بتني ايجاد شده است.
در جدول بندي كنار پياده روها زائده هائي بتوني با فاصله هائي به تناوب به منظور جلوگيري از عبور ماشبن هاي سنگين ايجاد شده است.
تزئينات پل خواجو:
كاشيكاري پل خواجو حكايتي زيبا از هنر و مهارت مردم اين بوم و سرزمين است سادگي و زيبائي تركيب بندي آنها به شدت مورد تحسين بيننده قرار مي گيرد. اين كاشيكاريها در لچكيهاي بالاي قوسها در سراسر پل موجب زيباتر جلوه كردن آن شده اند.رعايت تناسبات هندسي و تقارن چه در طرح خود كاشي و چه در نقوش آن به نحو چشمگيري وجود دارد اين از خصوصيات مشخص دوره صفويه مي باشد. در تابلوهاي نقاشي و كاشيكاريها نسبت جاهاي خالي به پر تا حد امكان در اين دوره برابر گرفته شده است.استفاده از رنگ در اين دوره نسبت به دوره هاي پيشين تغييراتي كرده است. رنگ زرد بيشتر از هر دوره ديگر به خصوص در كارگاههاي اصفهان توسعه پيدا مي نمايند رنگها با ته رنگي از زرد پديدار مي گردند. رنگهاي آبي علاوه بر لاجوردي و آبي كلبات،شامل آبي آسماني و آبي خاكستري روشن مي باشد.نماي شرقي پل در لچكي قوسهاي بالائي با كاشي هفت رنگ پوشيده شده است. نقوش اين كاشيها، انواع گل و بته، نقش ترنج و عناصر اسليمي و خطائي مي باشد. دو رنگ زرد و آبي در اين كاشيها نظرها را جلب مي نمايد.
حاشيه دور لچكيها از عناصر بند خطائي پوشيده شده است.در قسمت مركزي داخل پل نقشهاي تكراري هندسي و غير هندسي با رنگهاي زيبا جلب توجه مي كنند و نقش گل چند پر به صورت تكراري در زمينه آبي و سبز روشن نيز ديده مي شود.
تاريخچه سي و سه چشمه ( الله ورديخان ) :
000000 پل ششم پل شاه عباس معروف به سي و سه چشمه است و آن قابل ذكر و تعريف مي باشد اين پل بر سر چهارباغ كهنه شاه عباسي است كه از پلهاي محاذي شهر است كه شاه عباس بزرگ آن را به سر كاري الله وردي خان كه از اعاظم امرا بوده بنا نمود و به اتمام رسانيده. پل مذكور وسيع و عريض چنانكه سه چهار عراده و گردون به رديف يكديگر به روي آن توانند رفت و موافق نام خود مشتمل است بر سي و سه چشمه. زير آن را از سنگ و ساروج در كمال استحكام ساخته اند و بالاي آن خيابان وسيعي است كه به وسعتي كه ذكر شد و در طرف آن غرفات درست نموده اند كه مردمان در فصل بهار كه به تفريح روند به غرفها بر سر آب مي نشينند و طول آن هم زياد و متصل است به باغچه ي پستي كه در پيش روي چهار باغ عليا ساخته اند و بسيار با صفا و محكم پلي است و تا كنون به همان وضع و حالت باقي است. چهار باغ فعلي كه از دوازه دولت شروع مي شود به وسيله پل الله ورديخان به چهار باغ عليا اتصال يافته بود در منتهي اليه خيابان باغ عباس آباد و هزار جريب بنا شده بود كه باغ اخير هزار جريب مساحت داشت.بناي اين پل را به الله ورديخان سردار دوست ويژه شاه نسبت مي دهند.
000000 الله ورديخان سپهسالار قشون ـ فاتح بزرگ دوست و سوگلي بزرگ وي بود بناي پل را كه يك قطعه بسيار عالي معماري است ـ به عهده خويش گرفت اين پل زيبا به وسيله يك برجستگي اندك سرازيري به طول هشتاد پا در هر دو انتها به خياباني متصل مي گرددو درازاي پل سيصد و هشت پا و سيزده پا است و از سنگهاي تراشيده پديد آمده است فقط ديواره ها كه به مثابه سنگ تراشيده به بلندي ديوارها در پهلو تعبيه گرديده است 00000 اين ديوارها به علاوه در فواصل نه گامي با پنجره ها يا غرفه هايي به مانند طاق ـ به بلندي تمام ديوار آراسته است كه مشرف به رودخانه است و مخصوص تنزه و تازه كردن نفس مي باشد. در هر سوي پل چهل چنين پنجره موجود است كه بيستمين بزرگ و بيست ديگرش كوچك مي باشد. كاملا” در ميانه ي دل ـ دو طاق كوچك در بيرون رو به سوي آب ساخته شده است ـ كه كه با چهار پله در آنها فرود مي آيندـ و هنگامي كه آب جذب بالا آمده است ـ مي توانند دستها را پر از آب سازند0000 آن چه كه گفته ام مربوط به بالاي اين شايان تحسين است ـ كه روي سي و چهار چشمه سنگ زيباي خاكستري سختر از مرمر ـ اما نه چنان براق ـ پديد آمده است 00
اين چشمه ها روي پايه يي از همين گونه سنگ ـ كه پهنتر از پل و در هر دو سر ده گام بيشتر رفته ـ استوار گرديده است. سوزنه هايي در دو سر و در وسط پايه ها وجود دارد ـ كه آب تمام نهر از آنها مي گذرد ـ و هنگامي كه آب پايين باشد ـ مي توان بدون آن كه تر باشد بر پايه ي مذكور به گشت و گذر پرداخت.
علاوه بر همه ي آنها ـ يك دالان دراز و كوچكي بر بالاي چشمه ها در لبه تعبيه شده است ـ به طوري كه هشت تن آدمي مي توانند در آن واحد از راههاي متعدد از اين پل شگفت انگيز بگذرند. معمولا” آن را پل جلفا مي نامندـ چون شهر را به جلفا (واقع در حومه اصفهان ) ـ كه مسكن كليه مسيحيان است ـ وصل مي كند ونيز به نام الله ورديخان باني پل هم خوانده مي شود.تا ورينه طوي پل را سيصد و پنجاه قدم و عرضش را بيست قدم مي نويسد و هولستر 300 متر طول بدون انتهاي آن از دو طرف و 18 متر عرض نوشته است. اندازه هاي پل در وضع موجود اندازه گيري شده، 295 متر طول و 75/13 متر عرض آن است، هر يك از پايه ها 49/3 متر ضخامت دارد.
شش معبر پل بدين ترتيب است كه: راه وسط مخصوص عبور سواره و گردونه ها بوده است دوم و سوم در دو طرف پل كه از ميان گالاريهاي زيبا مي گذشت و به پياده رو تخصيص داشت. چهارم و پنجم پشت بامهاي گالاري از دو طرف كه دور آن نرده داشته و موقع طغيان رود تفريج گاه باشكوهي بوده است. بالاخره گالاريهاي پل به وسيله پله هاي ظريف به زير پل اتصال مي يافت و از زير پل هم موقع كم آبي عبور مي كرده اند. راه ششم از زير پل بود نويسندگان و سياحان انگليسي كه روزهاي آباد چهار باغ و پل الله ورديخان را ديده اند مساحت خيابان و پل را دو ميل و نيم انگليسي گفته اند به اين قسم كه چهار باغ شهر يك هزار و ششصد و بيست يارد، پل الله ورديخان چهارصد و نود يارد و چهار باغ عليا را دو هزار و دويست يارد طول داشته است.
در موقع وفور آب، آب از تمامي پل جريان داشته است. هنگام عصر از روي اين پل، گنبدها و مناره ها حالت مخصوص و دلربائي دارند.مردم جهت گردش و تفريح به اينجامي آيند. پلكانها در قسمت داخلي جرزها بنا شده سطح اين پل از زمين سواحل زاينده رود مرتغع تر است و به اين جهت دو طرف پل را سراشيب ساخته اندهر طرف دو برج دارد برجهاي رو به شهر مي توانند مستحكم بشوند ( سنگربندي بشوند) و يك دروازه محكم مي تواند راه عبور به پل را ببندد.
تغيير كاركرد سي و سه پل :
پل در عهد صفوي تلفيقي زيبا و عيني از كار و تفريح بوده است. كاركرد پل الله ورديخان را در دورانهاي گذشته از فرم ساختماني پل مي توان مجسم نمود. پل به مثابه جايگاه عبوري و يك جايگاه استراحت و ويلا بوده است. فضاي روي پل محل عبور درشكه و اسب از چهار باغ به طرف باغهاي سلطنتي و كاخ هزار جريب مي باشد اين پل با شيبي به قصر هزار جريب متصل شده و شاه براي گردش و تغيير آب و هوا با بزرگان دربار سوار بر اسب حركت كرده و از اين گردشگاه مي گذشته و به باغ مي رسيده است. در ابتداي پل مورد استفاده خاندان سلطنتي بوده و بعد محل عبور كاروانها و اتصال دهنده شهر به جلفا كه مسكن مسيحيان شده است به همين دليل به آن پل جلفا هم مي گويند.
پل به منزله يك جايگاه استراحت و ويلاي مخصوص بزرگان نيز بوده است چهار فضا بر روي پل به اين كار اختصاص داده شده در داخل برجهاي پل پلكانهائي است كه به وسيله آنها به پشت بام جان پناه 1 مي توان دسترسي پيدا كرد و در هنگام بهار كه هوا از لطافت بيشتري برخوردار است از دو فضاي طرفين پل استفاده مي شده است.يك راه عبور در روي پل كه فونكسيون آن در دو فضا متجلي است، و محل عبور و محل استراحت مي باشد اين فضا با ديواري از وسط پل مجزا شده و دو طرف پل را در بر گرفته است. اطاقكهاي مخصوصي در اين قسمت متعلق به شخصيتهاي سياسي مهم مي باشد كه در تابستان كه هوا گرمتر مي شده است مورد استفاده قرار ميگرفته ـ فرم ساختماني قسمتهاي خصوصي بستگي به شخصيت و خانواده استفاده كننده داشته است. توجه و تمركز بيشتر در وسط پل با وجود دهانه مرتفع تري در قسمت غربي با غرفه هائي در طرفين آن مي توان مجسم نمود. اين راه عبوري بعدها محلي شده براي آن كه عابر پياده بتواند با فراغت و خارج از ازدحام و شلوغي كاروان هائيكه ممكن است در وسط پل مشغول عبور باشند گذر كرده و از صداي آب كه با عبور شخص از زير طاق نماها به صورت ريتمي دلنواز به گوش مي رسد، لذت ببرد.در اين گالريها قهوه چيان دكان داشته و به مردم قليان و چاي مي فروشند.از اين سطح پل توسط پلكانهائي به فضاي زير پل مي توان رسيد. سنگهائي كه بين دهانه ها به فاصله قدم انساني به ارتفاع 90 سانتيمترنصب شده اند عبور سرتاسرس از قسمت زير پل راحتي در مواقع وفور آب ممكن مي سازد. نيمي از اين سنگها در گذر زمان از جا كنده شده بود كه تعمير شده است. عبور از راهروي سنگي زير پل مي تواند شخص عابر پياده را در تصور كامل مواجهه با طبيعت به مدتي طولاني كه درازاي زياد پل ايجاب مي نمايد فرو برد.بر روي پل مراسم مخصوصي به نام جشن آبريزگان بر گزار مي شده است . يكي از تفريحات شاه عباس شركت در مراسم جشن آبريزان يا آب پاشان بود. آبريزگان يا آبريزان يكي از جشنهاي باستاني پيش از اسلام بوده است. ايرانيان قديم در روز 13 تير ماه هر سال جشني بزرگ مي گرفتند و در اين روز آب يا گلاب بر سر و روي هم مي پاشيدند. شاه عباس هم چنانكه منشي مخصوص وي اشاره كرده است مراسم مخصوص اين جشن را با تشريفات بسيار انجام مي داد. در اين روز اگر شاه در اصفهان بود مراسم آبريزان در كنار زاينده رود و نزديك پل سي و سه چشمه و اگر در مازندران و گيلان بود در كنار درياي خزر صورت مي گرفت.شاه با جمعي از بزرگان دوات و سرداران و مهمانان خارجي خود در زير يكي از طاق نماهاي پل مي نشست و به تماشا مشغول مي شود.
پيترودلاولا مي نويسد: در اصفهان مراسم جشن آبريزگان را در گنار زاينده رود در انتهاي خيابان چهار باغ برابر پل زيباي الله ورديخان به جاي مي آوردند به همين سبب شاه آن روز را از اول صبح به آنجا مي رفت و تمام روز را در يكي از غرفه هاي زير پل به تماشا مي نشست.اندكي بيش از آن كه مراسم جشن به پايان برسد و مردم دست از آب پاشي بردارند شاه سفيران ممالك خارجي را به زير پل خواند و چون وقت تنگ بود زماني پس از آمدن ايشان مردم را مرخص كرد و خود در صحبت سفيران به تفريح پرداخت. هر غرفه پل متعلق به يكي از سفيران بوده است. پس از پايان دوران باشكوه صفوي، جنبش و پويائي پل و چهارباغ خاموش شد. مادام ديولافوآ در مورد چهارباغ كه سي و سه پل در امتداد آن ساخته شده مي نويسد :
با اين كه اين خيابان حزن آور و متروك است طرف عصر كه كاروانها به سمت جنوب حركت مي كنند مختصر جنب و جوشي در آن پيدا مي شود اما از اين رفت و آمد چند نفر قاطر چي و مردم فقير را چگونه مي توان با آن جلال و شكوه و ازدحام گردش كنندگان دويست سال قبل مقايسه كرد. از نقاشي هاي مخصوص چهل ستون مي توان استنباط كرد كه در ان تاريخ اعيان و اشراف و ثروتمندان با لباسهاي زرد وزي ارغواني و كشميري در روي سنگفرشهاي اين خيابان مركزي قدم زنان تفرج مي كرده اند و در خيابانهاي طرفين چابك سواران آراسته در سرعت بر يكديگر سبقت مي گرفته اند و در روي زين و يراق طلا و نقره در مقابل بانوان زيبا كه در بالا خانه هاي كاخها نشسته بودند رژه مي داده اند0000

پل سازي تا عهد هخامنشي 25
پل سازي در عهد آشوريها 25
پل سازي در زمان اورارتوها 29
پل سازي در عهد مادها 30
پل سازي در عهد هخامنشيان 30
پل سازي در عهد اشكانيان 42

پل سازي در عهد ساسانيان 43
پل سازي در دوران اسلامي 50
پل سازي در قرن چهارم 55
پل سازي در عصر غزنويان 58
از اين دوره چند سد و پل مخروبه باقي مانده كه گوياي تحرك معماري در پل سازي و سد 58
پل سازي در دوره سلجوقيان 60
پل سازي در دوره ايلخانيان 63
پل سازي در دوره تيموريان 64
پل سازي در عصر صفوي 65
سي و سه پل 66
پل خاجوا 67
اين راه از اصفهان به نايين و از آنجا به سوي جنوب به يزد و كرمان مي رفته است / در اين مسير نيز آثار پلهاي ويراني ديده مي شود كه از آن ميان مي توان به پل نيستانك اشاره كرد . 74
پل سازي در دوره افشاريه 78
پل سازي در دوره زنديه 79
پل سازي در دوره قاجاريه 79
معماري پلها 82
6-آهن و سرب 114
آسيب پذيري پلها 115
پل شاه عباسي محمد آباد _ قزوين 121
موقعيت : 37 كيلومتري جنوب قزوين، ده كيلومتري 121
پل دلاك – قم 122
موقعيت : در مسير راه قديمي تهران _ قم در نزديكي 122
پل هشت چشمه_ سرخ ده ساوه 122
موقعيت : شمال غربي روستاي سرخ ده، صد متري پل 122
پل دودهك _دليجان 123
پل لوشان - لوشان 124
موقيعت:شهر لوشان 28 كيلومتري جنوب شهر رودبار 124
پل انبوه _ رودبار 124
پل لاله دشت - كوچصفهان 125
موقعيت : شهر كوچصفهان، خيابان طالقاني بر روي نهر 125
پل خشتي _ لنگرود 125
موقعيت : شهر لنگرود در 50 متري ميدان انقلاب، بر 125
پل فرح أباد_ ساري 126
موقعيت : نزديك شهرك فرح أباد( خزر شهر فعلي) واقع در 126
پل آجي چاي _ تبريز 127
.موقعيت : شمال غربي شهر تبريز_ در مسير خيابان خلبان 127
نوع پلان: 16 چشمها پايه ها با آب برهاي نيم دايره و مثلثي 127
موقعيت : در شمال غربي شهر تبريز، بر روي تلخه رود 127
با قوري چاي. 127
پل ابراهيم آباد - اردبيل 128
موقعيت : در محله اي به همين نام، خيابان پاسداران بر 128
پل ورسك - فيروز كوه 129
موقعيت : بين كوههاي فيروز كوه، و نزديك روستاي 129

فایل هایی که پس از خرید می توانید دانلود نمائید

1060_1595400175_41846_8524_1063.zip0.09 MB
پرداخت و دانلود محصول
بررسی اعتبار کد دریافت کد تخفیف
مبلغ قابل پرداخت : 19,000 تومان پرداخت از طریق درگاه
انتقال به صفحه پرداخت