مبانی نظری توسعه صادرات
مبانی نظری توسعه صادرات

مبانی نظری توسعه صادرات در 25 صفحه در قالب Word قابل ویرایش


بخشی از متن :

مبانی نظری توسعه صادرات


2-4 توسعه صادرات

با بررسي برنامه هاي كمك به صادرات ، پي به انواع كمك هاي صادراتي ارائه شده توسط دولت و ديگر سازمان هاي مرتبط برده شد . يك حوزه مهم ، تامين اطلاعات مي باشد نظير اطلاعات بازار صادرات ، تحقيق بازار بر روي بازارهاي خارجي ، سمينارهاي بازاريابي صادرات و بولتن خبري[1] (خبرنامه ) . برنامه هاي ديگر از طريق سمينارها ، سخنراني ها و مورد شناسي[2] و ديگر ابزارهاي ارتباطي انگيزه براي صادرات را افزايش مي دهند . پشتيباني عملياتي شامل آموزش لجستيكي (تداركاتي) صادرات ، كمك به بازاريابي ، هيئت هاي تجاري ، پشتيباني مالي ، ملاقات با خريدار خارجي ، تماس بر قرار كردن و كمك هاي نظارتي مي باشد، (seringhaus and rosson ,1990) .

Czinkota (1960) مدلي را ارائه داد كه چگونه برنامه هاي توسعه صادرات بر روي عملكرد صادرات شركت اثر مي گذارد . مطابق با اين مدل ، كمك هاي صادراتي فقط به طور مستقیم بر روي عملكرد صادرات اثر مي گذارد، به اين برنامه ها به عنوان ابزاري براي افزايش قابليت ها / شايستگي هاي مديريتي و سازماني در نظر گرفته شده اند.


صلاحيت های سازماني شامل توانايي هاي تحقيق ، دانش بازار و ارتباطات و منابع انساني و تكنولوژيكي مي باشد. صلاحيت هاي مديريتي شامل آموزشي ، تبليغات بين المللي ، تخصص، گرايش و تعهد بين المللي مي باشد .

Seringhaus and rosson (1990) مطرح كردند كه برنامه هاي توسعه صادرات اثرات غير مستقيمي بر روي فروش صادرات دارند. آنها به توسعه صادرات به منزله بهبود صلاحيت صادرات شركت ها و نهايتاّ بهبود فرصت هاي اين شركت ها براي موفقيت در بازارهاي بين المللي نگريستند.

Cavusgil(1990)متوجه شد كه اهداف برنامه هاي توسعه صادرات براساس بين المللي كردن شركت ها تغيير مي كنند و شركت ها مطابق با آن بخشي بندي مي شوند . سطح بين المللي كردن شركت به عنوان يك عامل حياتي در توسعه برنامه هاي مناسب شناسايي شده اند.

Reid (1985) در تعدادي از مطالعات متوجه شد كه ارتباط مثبتي بين برنامه هاي توسعه صادرات و عملكرد شركت وجود دارد . به عنوان مثال فعاليت هاي نمايشگاهها و هئيت هاي تجاري منجر به سطوح بالاتري از عملكرد مي شوند به خاطر اينكه به مديران اجازه مي دهند كه سريعاّ اطلاعاتي درباره بازار صادرات و فرايند صادرات بدست آورند.

بر عكس در يك بررسي از 21 مطالعه نتيجه گيري شد به مسئله اثر بخشي برنامه بر حسب عملكرد يا مديريت شركت هاي كوچك و متوسط صادراتي هيچ پاسخ قطعي داده نشده است ،.(seringhaus, 1986)

در مطالعه هئيت ها و نمايشگاهاي تجارتي seringhaus متوجه شد كه شركت در هيئت هاي تجاري 7/2 برابر شركت در نمايشگاهها فروش دارد . اما نمايشگاههاي تجاري كسب و كار فراگير و جامع تري بواسطه تعداد بيشتري از شركت كنندگان ايجاد كنند ، در يك مطالعه ديگر از 367 شركت كه در نمايشگاهاي تجاري شركت داشتند seringhaus متوجه شد كه اين فعاليت اثر مثبتي بر روي مجموعه فروش دارد ، (seringhaus ,1991)

Legas , montgomery (2001) پي بردند كه شركت هايي كه از خدمات سازمان توسعه صادرات (Epo)[3] استفاده مي كنند بهتر مي توانند استراتژي قيمت گذاري شان را با بازارهاي بين المللي تطبيق بدهند ، آنها گزارش دادند كه عملكرد بهبود يافته صادرات ناشي از كمك صادراتي مي باشد به حدي كه اين كمك ها با تجربه / تخصص بين المللي شركت و محيط رقابتي متناسب داشته باشد.

2-4-1آگاهي از برنامه هاي توسعه صادرات

اثر بخشي برنامه هاي توسعه صادرات بر استنباط و برداشتی که از اثرات برنامه ها می توان داشت تاثیر می گذارد،گرچه بیشتر شرکت ها به دنبال کمک از برنامه های توسعه صادرات هستند، آيا مي توان اثبات كرد كه اين برنامه ها به فرايند توسعه بازار كمك مي كنند، (kedia and jagdeep, 1986)

آگاهي از خدمات صادراتي دولت ، به خصوص در ميان شركت هاي كوچك و متوسط به طور عجيبي پايين مي باشد، (seringhaus, 1986).

Weil (1978) دو ضعف متدوال از برنامه هاي توسعه صادرات را پيدا كرد:

  1. فقدان اطلاعات درباره خدماتي كه گروههاي خاص نياز دارند
  2. منابع مالي ناكافي

Weil توضيح داد كه اين نارسايي ها ناشي از فقدان دانش درباره فرايند توسعه صادرات مي باشد . در يك مطالعه از شركت هاي جرجيا ، ogram (1982) متوجه شد كه اكثر شركت هايي كه صادرات انجام نمي دهد از خدمات حمايتي ارائه شده توسط وزارت بازرگاني us يا انواع ديگري از كمك ها آگاهي ندارند و هيچ علاقه اي براي دانستن اين خدمات نداشتند. در مقابل ogram متوجه شد كه تمام صادر كنندگان تا حدودي از خدمات ارائه شده توسط وزارت بازرگاني us آگاهي داشتند . علاوه بر اين تعداد بيشتري از صادر كنندگان نسبت به غير صادر كنندگان از خدمات حمايتي وزارت بازرگاني us و ديگر سازمان هاي خدماتي نظير بانك ها استفاده كرده اند . همچنين مشخص شد كه شركت هايي كه صادرات انجام نمي دهند ، آگاهي كمي از برنامه هاي توسعه صادرات داشتند و به خاطر اينكه آنها صادرات انجام نمي دهند آنها علاقه اي به دانستن درباره فرصت هاي صادرات نداشتند در عوض ، شركت هايي كه قبلاّ صادرات داشته اند آگاهي بيشتري از كمك هاي قابل دسترس براي آنها داشتند.




2-5 فعاليت هاي توسعه صادرات دولتي

مطالعات پيشين در خصوص توسعه صادرات ، نظريه هاي مختلفي را در مورد كار آمدي خدمات ارائه شده، بوجود آورد . طي مطالعات مختلفي پي بردند كه برنامه توسعه صادرات ، تاثير مثبتي بر عملكرد شركت دارند . (Cavusgil & Naor 1987)

از نظر تجربي ، فعاليت هاي پايه ، علي الخصوص فعاليت هايي نظير نمايشگاههاي تجاري و هياتهاي تبليغاتي تجاري سبب افزايش ميزان عملكرد مي گردد. زيرا اينگونه فعاليت ها به مديران اجازه مي دهند تا به سرعت اطلاعاتي را در مورد بازارهاي صادراتي و فرايند صادرات بدست آورند،(Denis & Depelleau 1985) .

علاوه براين ، شركت هايي با تجربه اندك يا هيچگونه تجربه صادراتي مي توانند از طريق آژانسهاي توسعه صادرات ،خدماتی رابیابند که بسیارمفید باشند،(olson,1975).

علیرغم این دیدگاه seringhous(1986)در بررسی جامعی از 21 مطالعه تجربی درباره توسعه صادرات دريافت كه هيچگونه پاسخ قاطعي نمي تواند به اين سئوال كه آيا برنامه ها و سرويس هاي خدماتي هيچگونه تاثيري بر عملكرد و مديريت شركت هاي صادراتي دارند ، داده شود.

مطالعاتي كه پس از بررسي نوشته هاي علمي توسط Seringhanus انجام شد ، ابهام كمتري داشته است.براي مثال ، در مطالعه هيائتهاي تبليغي تجاري/ نمايشگاهايSeringhaus & Rosson دريافتند كه شركت كنندگان در هيات تجاري ، فروشی معادل 7/2 برابر فروش شركت كنندگان در نمايشگاه را داشته اند ، بطور ميانگين 756000 دلار در مقابل 279000 دلار، نمایشگاهای تجاري بدليل وجود تعداد بيشتري از شركت كنندگان ، تجارت بيشتري داشتند . در مطالعه بعدي از 367 شركتي كه در نمايشگاههاي تجاري داشتند ، همان نويسندگان دريافتند كه اين

فعاليت تاثير مثبتي بر فروشهاي انبوه دارد ،(SERINGHAUS & Rosson 1991).

(Singer & Czinkota,1993) به اين نكته پي بردند كه رابطه مثبتي بين تعهد مديريتي براي صادرات و نتايج حاصله مطلوب از صادرات ، پس از استفاده از سرويس هاي خدماتي يك سازمان توسعه صادرات[4] دولتي وجود دارد.

Kotabe & Czinota 1992 در مطالعه در مورد 167 شركت واقع شده در ايالت كوچك و بي نام و نشان Midwestern ، به شكاف ميان خواسته هاي صادر كنندگان و سرويس هاي خدماتي ارائه شده بوسيله سازمان توسعه صادرات دولتي پي بردند.

مديران ، خواستار چاره اي براي امور تداركاتي ، عملكرد قانوني و كسب اطلاع از بازار خارجي بودند در حاليكه بيشترين تمركز تلاشهاي سازمان توسعه صادرات 1 بر توسعه ميزان فروش بود



1-news letter

2-case study

1-export promotion programs

1-export promotion organization=EPO

فایل هایی که پس از خرید می توانید دانلود نمائید

مبانی نظری توسعه صادرات_1583049807_38230_8524_1838.zip0.03 MB
پرداخت و دانلود محصول
بررسی اعتبار کد دریافت کد تخفیف
مبلغ قابل پرداخت : 19,000 تومان پرداخت از طریق درگاه
انتقال به صفحه پرداخت