مبانی نظری خلاقیت کارکنان
مبانی نظری خلاقیت کارکنان

توضیحات:

مبانی نظری خلاقیت کارکنان در 53 صفحه در قالب Word قابل ویرایش.


فهرست مطالب و بخشی از متن :

خلاقیت کارکنان

ضرورت خلاقيت :

1-2-3- تعريف خلاقيت:

1-2-4- تفاوت خلاقيت و نوآوري:

1-2-5- عناصر خلاقيت:

1-2-6- فرآيند خلاقيت:

1-2-7- الگوي فرآيند خلاقيت:

1-2-8- ويژگي هاي افراد خلاق:

1-2-9- تكنيك هاي خلاقيت:

1-2-9-1- تكنيك طوفان ذهني (بارش افكار):

1-2-9-1-1- قوانين بارش افكار:

1-2-9-1-2- تفاوت هاي طوفان ذهني فردي و گروهي:

1-2-9-2- تكنيك چرا؟

1-2-9-3-تكنيك توهم خلاق:

2-9-4- تكنيك شش كلاه فكري:

1-2-9-4-1-اهداف اصلي تكنيك شش كلاه فكري:

1-2-9-4-2-معاني هريك از سمبل ها (كلاه هاي فكري):

1-2-9-5- تكنيك پي .ام .آي (P.M.I):

1-2-9-6- تكنيكDOIT:

1-2-9-7- تكنيك شكوفه ي نيلوفر آبي:

1-2-9-8- تكنيك اسكمپر:

1-2-9-9-تكنيك درهم شكستن مفروضات:

1-2-9-10-تكنيك دلفي:

1-2-9-10-1-چه موقع از فن دلفي استفاده مي شود؟

1-2-9-11- تكنيك استخوان ماهي (علت و معلول):

1-2-9-12- تكنيك گروه اسمي:

1-2-9-12-1-چه موقع ازتكنيك گروه اسمي استفاده مي شود؟

2-9-13- تكنيك سينكتيكس:

1-2-10- موانع خلاقيت:

1-2-11- محيط خلاق:

1-2-12- نقش مدير در خلاقيت كاركنان:

1-2-13- نقش وراثت در خلاقيت:

1-2-14-چند ديدگاه درباره خلاقيت:

1-2-15- ماهيت شغل:

تحقيقات انجام شده داخلي و خارجي:

منابع و مأخذ


خلاقیت کارکنان

ضرورت خلاقيت :

خلاقيت در سراسر تاريخ بشر حائز اهميت بسياري بوده ولي امروزه دلايل اهميت آن به طور قابل ملاحظه اي متفاوت از گذشته است. درگذشته خلاقيت دانشي جامع به شمار نمي رفت بلكه اساسا" با تلاش و رياضت افراد خلاق و سرانجام به صورت نوعي الهام و به گونه اي تصادفي به نتيجه نهايي مي رسيد. تقريبا" از50 سال گذشته تا به امروز خلاقيت از حالت تصادفي خارج شده است و افراد مي توانند به گونه اي سنجيده و روشمند به خلق ابداعات، اختراعات و اكتشافات نايل آيند. به عبارت ديگر خلاقيت طي نيم قرن گذشته به صورت يك رشته علمي گسترده درآمده و آموزش پژوهشي و توسعه در مقياسي وسيع در آن رو به گسترش بوده است. تغييرات پرشتاب در زمينه هاي اقتصادي، اجتماعي، فني و فناورانه و ... از راههايي كه خود نتيجه خلاقيت و نوآوريهاي اين عصر است و از سويي برخورد با چنين تحولاتي، خود مستلزم خلاقيت و نوآوري است؛ به همين دليل امروزه خلاقيت نه صرفا" يك دانش تجملي، يك نياز يا يك ضرورت بلكه براي تمامي جوامع بشري شرط بقاست.

امروزه بيش از 90درصد دانشمندان تاريخ زنده اند چرا كه مخترعاني در زمره اديسون كم نيستند و در نتيجه دستاوردهاي علمي، اختراعات و اكتشافات اين دانشمندا ، حجم عظيمي از اطلاعات و دانشهاي كشف و انباشت شده در زمينه هاي علمي، فني و فناورانه و ...، چنان رو به فزوني است كه يادگيري بر پايه نظام آموزشي امروز -كه اصولا"بر پايه محفوظات است- بسيار مشكل بلكه غيرممكن است. به عبارت ديگر، دانش كارشناسي حاصل از يك دوره ي آموزش دانشگاهي و حتي پايين تر، كه روزي تا پايان عمر براي فرد كفايت مي كرد، امروزه چند صباحي بيش نخواهد پاييد و ‹‹ زگهواره تا گور دانش بجوي ›› ديگر نه تنها يك فضيلت بلكه شرط بقاست. بنا بر اين آن چه مورد نياز است نه انباشت اطلاعاتي –كه به سرعت منسوخ مي شود- نيست بلكه يادگيري و نحوه ي يادگيري است. از آنجا كه پيش بيني آنچه حتي درآينده نزديك مورد نياز است امكان پذير نيست، كسب توانايي حل مسائلي كه از ماهيت آن بي خبريم، ضرورت مي يابد و اين همان خلاقيت و حل خلاق مسائل است. با توجه به اين وضعيت، خلاقيت در سراسر جهان اهميت شايسته اي يافته و دانش پژوهان بسياري از كشورها به شيوه هاي مختلف و در زمينه هاي متعدد، روش ها و فرايند خلاقيت و حل خلاق مسائل را فرا مي گيرند. به عبارت ديگر، خلاقيت اكنون در مسير فراگير شدن است. ( قاسم زاده، 1375 )



1-2-3- تعريف خلاقيت:

نظريه پردازان مدت هاي طولاني تصور مي كردند كه خلاقيت فرايندي ارثي و ذاتي است و چنين مي نمود كه جهان در سطح كلي فقط بايد آن تعداد محدود هنرمندان خلاق، دانشمندان و افراد بااستعداد را پرورش دهد و دربرابر ديگر افراد كه عاري از استعداد، تلقي مي شدند، مسئوليتي ندارد. اگر خلاقيت را ذاتي بدانيم از بسياري جهات با عقيده كساني كه هوش و يا حتي شكل گيري شخصيت را ذاتي مي دانند توافق كامل خواهيم داشت. درحالي كه امروزه اساس روانشناسي به ما اجازه مي دهد بر اين عقيده باشيم كه فرايند خلاقيت ذاتي نبوده بلكه مي تواند آموزش داده شود. پس در اين روال، جريان خلاقيت، جرياني ساخته شده از قبل نبوده بلكه روندي قابل تغيير است. ( مفيدي،1371)

از خلاقيت تعاريف متعددي به عمل آمده است. در فرهنگ هاي لغت فارسي، خلاقيت به معناي آفريدن، به وجود آوردن و توانايي تركيب ايده يا آفرينش به كار رفته است.

خلاقيت عبارت است از بكارگيري توانايي هاي ذهني براي ايجاد يك فكر يا مفهوم جديد ( رضائيان،1374، 3 )

الواني (1379) معتقد است ‹‹خلاقيت به معناي توليد يك انديشه و فكر جديد است يا به عبارت ديگر خلاقيت اشاره به قدرت ايجاد انديشه هاي نو دارد.››

همچنين خلاقيت را مي توان توليد ايده ها، رهيافت ها و مفاهيم اصيل، بديع و جديدي دانست كه از رفتاري انطباق پذير برخوردار باشد. (شهرآراي و مدني پور، 1375،39 )


1-2-4- تفاوت خلاقيت و نوآوري:

با درنظر گرفتن پيچيدگي موجود در مفهوم خلاقيت لازم است وجه تمايز اين مفهوم و فرايند نوآوري مشخص شود. برخي از نويسندگان بين خلاقيت و نوآوري تمايز قائل مي شوند. براي مثال؛ كونتز درسال 1988نوآوري را به كارگيري ايده هاي نوين ناشي از خلاقيت معرفي كرده و معتقد است كه نوآوري مي تواند محصولي جديد، خدمتي جديد يا راهي جديد براي انجام كاري باشد؛ درحالي كه خلاقيت توانايي ايجاد فكر يا ايده جديد و بديع است.همچنين آلبرشت در سال1987خلاقيت و نوآوري و وجه تمايز آنها را به اين صورت مطرح كرده است: خلاقيت فعاليت ذهني و عقلايي براي به وجود آوردن ايده ي جديد و بديع است. حال آن كه نوآوري، تبديل خلاقيت به عمل يا نتيجه است. او نوآوري را عمليات و مراحل مورد نياز براي نتيجه گيري يك فكر بكر و واقعيت جديد مي داند. از اين زاويه، شخص خلاق ممكن است نوآور باشد؛ يعني مي تواند داراي ايده هاي جديد و نو باشد ولي توانايي تبديل آن ها را به نوآوري نداشته باشد؛ از اين رو فرد نوآور غالبا"خلاق است ولي همه ي افراد خلاق الزاما"نوآور نيستند. (مشبكي و تيمورنژاد،1380)


1-2-5- عناصر خلاقيت:

خلاقيت متشكل از عناصر و اجزاي مختلفي است و آمابيل سه عنصر مهارتهاي مربوط به قلمرو و يا موضوع، مهارتهاي مربوط به خلاقيت و انگيزه را از اجزاي اصلي خلاقيت مي داند.

مهارت هاي مربوط به قلمرو عبارتند از: دانش و شناخت ما نسبت به موضوع، حقايق، اصول و نظريات و انگاره هاي نهفته در آن موضوع. اين مهارت ها به منزله ي مواد اوليه استعداد، تجربه و آموزش در يك زمينه ي خاص به شمار مي روند. بديهي است تنها در صورتي در رشته اي ( براي مثال؛ فيزيك هسته اي يا شيمي ) امكان خلاقيت داريم كه درباره آن اطلاعات داشته باشيم. خلاقيت در نقاشي نيز مستلزم داشتن اطلاعاتي درباره چگونگي استفاده از قلم مو و تركيب رنگ هاست .

به رغم اهميت اين عنصر، اگر فردي از بالاترين حد مهارت برخوردار و از مهارتهاي خلاقيت بي بهره باشد، هرگز قادر به انجام كار خلاقي نخواهد بود يعني از مهارت هاي موضوعي به شكل جديد استفاده مي كند. مهارت هاي خلاقيت با ارزش هاي فكري زير همراه است:

1- شكستن عادت: كنار گذاشتن شيوه هاي فكري و عملي پيشين و استفاده از روش هاي جديد. 2- به تعويق و تأخير انداختن قضاوت و ارزيابي ايده ها براي جلوگيري از ضايع شدن ايده اي كه در ابتدا ممكن است جالب و مفيد به نظر نيايد.

3- درك پيچيدگي با توجه به مسائل پيچيده و درگير شدن با آن.

4- متفاوت ديدن مسائل و مشاهده امور به شيوه تازه اي كه قبلا"به آن توجه كافي نشده است. 5- وسعت فكر و برقراري ارتباط ميان ايده هاي متفاوت.


آمابيل معتقد است برخي از شخصيت ها بيشتر مستعد تفكر خلاق هستند. بعضي از صفات مهم افراد خلاق عبارت است از: خودنظمي زياد، پشتكار درمواجهه با شكست، استقلال، تحمل ابهام، تمايل به پذيرفتن خطر، اعتماد به نفس و ... اگر اين ويژگي به طور طبيعي در افراد وجود نداشته باشد مي توان آن را در آن ها پرورش داد. (1993،Amobil )

حال اين پرسش مطرح مي شود كه آيا اگر فردي داراي دو مهارت مربوط به موضوع و مهارت مربوط به خلاقيت باشد موفق به انجام كار خلاق مي شود؟ شواهد مؤيد آن است كه جواب اين سؤال منفي است. عامل انگيزه يكي از عناصر اساسي و شايد مهم ترين اجزا در اين مجموعه است. انسان بدون انگيزه هاي بيروني و دروني نمي تواند كار خلاقانه اي انجام دهد. ولي تحقيقات تجربي حاكي از آن است كه انگيزه دروني مي تواند نقش سازنده تري درتحقق خلاقيت داشته باشد. (1990، Amobil ) يعني اگر انگيزه دروني باشد، كار براي افراد جالب و لذتبخش خواهد بود.


1-2-6- فرآيند خلاقيت:

فرآيند خلاقيت 4 مرحله دارد:

الف) آمادگي: در پس خلاقيت هاي موفق، غالبا" تحقيق و جمع آوري اطلاعات بوده كه معمولا" شامل مطالعه گسترده، مكالمه با كسان ديگري كه در زمينه موضوع كار مي كنند، حضور در همايشها و كارگاههاي حرفه اي و كسب اطلاعات كلي مرتبط با مسئله موردنظر است كه اين، ديدگاههاي متفاوتي از مسئله را فرا روي شخـص مي نهد.

ب) پرورش : افراد خلاق ضمير ناخود آگاه را صرف تأمل روي مقادير مشابه اطلاعاتي مي كنند كه طي دوره ي آمادگي به دست مي آيد. اين فرآيند زماني رخ مي دهد كه آن ها درگير فعاليت هايي كاملا"نا مرتبط با موضوع يا مسئله هستند؛ حتي هنگامي كه فرد درخواب است، رخ مي دهد. دست برداشتن از يك مشكل و واگذاري آن به ضمير نا خود آگاه، باعث بروز خلاقيت مي شود.

ج) تجربه ايده : اين مرحله از فرآيند خلاقانه غالبا" مهيج تر است. در اين زمان است كه ايده يا راهكاري كه فرد در جستجوي آن است، كشف مي شود و همان مرحله اي است كه افراد عادي به غلط آن را تنها مؤلفه خلاقيت مي شمارند. ايده هاي جديد غالبا"هنگامي بروز مي كنند كه شخص سرگرم انجام كاري نامرتبط با مسئله مورد نظر است ( مثلا"رانندگي در بزرگراه، يا ورق زدن روزنامه ). گاهي اوقات اين ايده به صورت كاملا" غير منتظره ظهور مي كند؛ ولي در اكثر موارد، پاسخ به طور تدريجي به ذهن فرد متبادر مي گردد. شخص به آهستگي ولي با اطمينان شروع به فرمول بندي راهكار مي كند.

د) ارزيابي و پياده سازي : دشوارترين مرحله از يك تلاش خلاقانه است و نياز به جرأت ، انضباط و سخت كوشي فراوان دارد. در اين مرحله فرد خلاق آن چه را به دست آورده است ( اعم از اختراع، اكتشاف و يا نظريه تازه ) ارزيابي ميكند، شواهد آن را دوباره مي سنجد و از لحاظ منطقي آزمايش مي كند، به عبارت ديگر در اين مرحله اهميت و ارزش كار به وسيله بازبيني مشخص مي شود. ( اكبري، 1385، 100- 96 )


1-2-7- الگوي فرآيند خلاقيت:

آمابيلي الگوي جالبي از فرآيند خلاقيت ارائه كرده كه شامل چهار مرحله اساسي است: عرضه مسئله، آمادگي، ايجاد پاسخ و اثبات پاسخ. اهميت اين الگو در روابط اين مرحله با عناصر مختلف خلاقيت ( انگيزه، مهارت هاي مربوط به موضوع و مهارت هاي خلاقيت ) است. (سعيدي كيا، 1386، 72 )

در مرحله اول ( ارائه كار يا مسئله ) انگيزه تأثير مهمي دارد، چرا كه براي شوع خلاقيت وجود انگيزه ضروري است. در مرحله دوم كه آمادگي براي ارائه پاسخ يا راه حل است. بررسي، جست وجو و مطالعه و جمع آوري مدارك درخصوص موضوع انجام مي گيرد. البته برخلاف تصورات عموم اطلاعات بيشتر موجب خلاقيت بيشتر نمي شود گاهي اوقات افرادي كه تازه وارد يك رشته شده اند، بيشتر از افرادي كه مدت طولاني در آن زمينه تلاش كرده آن كار خلاق عرضه مي كنند. مرحله سوم جستجوي حافظه و محيط اطراف براي ايجاد راه حل ممكن است كه انگيزه و مهارت هاي خلاقيت در اين مرحله، مؤثر مي باشد. در مرحله چهارم پاسخ ممكن با اطلاعات و معيارهاي واقعي آزمايش مي شود. در اين مرحله مهارتهاي مربوط به موضوع ضرور است كه بتوان پاسخ ممكن را با مقياس و اطلاعات موجود مقايسه كرد و به اين نتيجه رسيد كه راه حل ممكن موفقيت آميز بوده يا اينكه مستدل نيست و امكان توليد وجود ندارد و راه حل به شكست انجاميده است يا اينكه راه حل توانسته است ما را به هدف نزديك كند. ( همان منبع ، 73 )

فایل هایی که پس از خرید می توانید دانلود نمائید

مبانی نظری خلاقیت کارکنان_1582032145_37411_8524_1174.zip0.07 MB
پرداخت و دانلود محصول
بررسی اعتبار کد دریافت کد تخفیف
مبلغ قابل پرداخت : 19,000 تومان پرداخت از طریق درگاه
انتقال به صفحه پرداخت