دانلود مباني نظري و پيشينه پژوهش خودپنداره
دانلود مباني نظري و پيشينه پژوهش خودپنداره

توضیحات :

دانلود مباني نظري و پيشينه پژوهش خودپنداره 21 صفحه در قالب Word قابل ویرایش.


بخشی از متن :

تصور از خود یا خودپنداره
تعاریف خود و خودپنداره
- ژیل بوندکر (1992): "خود" آن زمینه ای از دانش است که افراد در مورد آنچه در دنیا به آن عمل می کنند و در پاسخ به پرسش "من که هستم" ساخته اند.
-دیمون و هارت (1982) : مفهوم یا ادراک خود در برگیرنده دانش فرد نسبت به ویژگی ها و توانایی های شخصی و نیز اندیشه بر آن است. ادراک خود، در برگیرنده خود موضوعی و خود فاعلی و اندیشمند است.
-استین (1973): "خود" یک نظریه است که خود را توجیه و آینده را پیش بینی می کند و به لحاظ اعتبار و سودمندی آن ارزشیابی می شود.
-گرگن (1990): "خود" نظامی از مفاهیم قابل دسترسی است که افراد به منظور توصیف خود بکار می برند. مفهومی از خودیت است که پی در پی تجدید ساخت می یابد (خود چند ذهنی ).
در یک نظام شناختی – ساختاری مانند نظام پیاژه، با آنکه تعریف مستقل و خاصی ارائه نشده است ولی در زمینه کلی و اساسی سازمان یابی های مجدد در تمایز شخص از موضوع، "خود" از خلال آگاهی یابی بر خویشتن به عنوان یک خود مستقل و متفاوت از دیگری و دارای دیدگاه خاص شخصی برداشت می شود (محسنی،1375).
خودپنداره به عنوان شیوه ای است که افراد دنیای درونی خودشان را سازماندهی و تفسیر می کنند، و به عنوان کلیت پیچیده، سازمان یافته و سیستم پویا از باورهای آموخته شده، نگرش ها و عقاید است که در هر شخص آن حقیقت مربوط به وجود خودش را حفظ می کند (پورکی، 1988، 5؛ به نقل از نگوان و همکاران ، 2011).
برن (1984) به طور کلی مفهوم خود را به عنوان تصویری که از خود داریم تعریف می کند که به طور خاص عبارت است از نگرش ها، احساسات و دانش ما درباره توانایی ها، مهارت ها، ظواهر جسمانی و پذیرش اجتماعی.
از نظر پاترشیا (1998) مفهوم خود مجموعه پیچیده ای است از احساسات، نگرش ها، ادراکات آگاهانه و ناآگاهانه که فرد در مورد ارزش، نقش و حالات جسمانی خود دارد. مفهوم خود منعکس کننده تفسیر های فرد از تجربیات گذشته، تعامل های اجتماعی و احساسات اوست. مفهوم خود همان خود نیست. خود شامل کلیه کیفیت های ذهنی و عینی است که شخص از خود و دیگران از او دارند، اما مفهوم خود، تصویر ذهنی از خویشتن، عواطف، هیجانات، طرز تلقی و یا کیفیت های اوست (به نقل از سلیمان نژاد، 1387).
نویسندگان متعددی ( مارش و سی شینگ ، 1997) سعی کرده اند ماهیت واژه خودپنداره را تعیین کنند، برای این منظور، آنها به آن به عنوان خلاصه ایی از هفت ویژگی یا جنبه اساسی نگاه کردند: خودپنداره به منزله بعد روانی است؛ چند بعدی است؛ یک سازمان سلسله مراتبی است ( خودپنداره کلی و خودپنداره ویژه)؛ پایدار است، اما همانطورکه ما در سلسله مراتب پایین تر می رویم، خودپنداره خاص تر می شود و بیشتر مستعد تغییر است؛ جنبه های متفاوت خودپنداره با سن و تجربه بیشتر متمایز می شود؛ خودپنداره شامل هر دو جنبه توصیفی و ارزیابی است؛ خودپنداره می تواند از مفاهیم دیگر که به آن وابسته است مانند عملکرد تحصیلی متفاوت شود( به نقل از دباغ قزوینی، 2011).
مالر (1987) مفهوم خود را بدین گونه تعریف کرده است: خزانه رفتارهای توصیف فرد از خود که شامل جنبه های ذیل است: اطلاعات و دانش در مورد خود، حرمت خود (عزت نفس )، خود آرمانی . در اینجا به تعریف جنبه های مذکور می پردازیم:
دانش در مورد خود : دانش خود عبارت است از زیر مجموعه ای از رفتارهای توصیف گر فرد از خود که با خصیصه ها و خصوصیات او مرتبط است. این دانش در مورد خود شامل توصیف فرد از ظواهر جسمی، رفتارها و توانایی ها و الگو های شناختی است.
حرمت خود (عزت نفس): زیر مجموعه ای از رفتارهای توصیف گر فرد از خود است که بازتابی از ارزیابی خود می باشد. فرد بعضی از ویژگی های شخصی خود را ارزشیابی می کند.
خود آرمانی: زیرمجموعه ای از رفتارها توصیف گر فرد راجع به خود است و انعکاس دهنده حالت ها و تمایلاتی است که فرد تلاش می کند آنها را کسب و حفظ نماید. مالر معتقد است که این حوزه مفهوم خود می تواند از طریق رفتارهای وابسته به آموزشگاه یا غیر آموزشگاهی از قبیل بلوغ جسمانی، ارتباط با همسالان، موفقیت تحصیلی و سازگاری اجتماعی اندازه گیری شود (به نقل ازسلیمان نژاد، 1387).
شعاری نژاد در مورد مفهوم خود می نویسد: شخصیت علاوه بر خصائصی که رفتار فرد را نشان می دهند، شامل وجود درونی یا راهی که یک شخص خود را می بیند می باشد و آن را "خودپنداره" یا "تصویر خویش" نامند. رفتار هر شخص در حقیقت نشانگر پندار او از خویشتن است. وی همچنین در تعریف خود می گوید: خود عبارت است از آگاهی یا هشیاری فرد از شخصیت است زیرا شامل همه خصائص می شود از قبیل راه اندیشیدن و طرق تجربه عواطف که او را می سازد. به عبارت دیگر می توان گفت شخصیت فرد تنها بخشی از "خود" است(شعاری نژاد، 1392).
شولسون، هیوبنیر و استانتون ) 1976) خودپنداره را به عنوان ادراکی که هر فرد در مورد خودش دارد و از تجربیات و روابطش با محیط شکل گرفته است تعریف کرده اند( به نقل از دباغ قزوینی،2011).
هاینز (1990) خودپنداره را چنین تعریف می کند: مجموعه ای از اعتقادات درباره ماهیت واقعی فرد و کیفیت های بی نظیر او و رفتار نوعی فرد می باشد.
فراهانی (1378) خود را به این صورت تعریف می کند: خودپنداره یک مجموعه منظم از ویژگی هایی است که فرد آن را جزئی از خودش تلقی می کند. خودپنداره فرایند اجتماعی است و از طریق تماس اجتماعی کسب می شود(به نقل از غلامی،1384).
جرسیلد می گوید: خود مجموعه ای از افکار و عواطف است که سبب آگاهی فرد از موجودیت خود می شود. بدین معنی که او می فهمد کیست و چیست. "خود" دنیای درونی شخص است و شامل تمام ادراکات، عواطف، ارزش ها و طرز تفکر او می باشد. پندار یا تصویری که فرد از خود دارد مسلما برای او اهمیت حیاتی داشته، وسعی دارد که این تصویر را نگاه دارد(بیابانگرد، 1384).
به طور کلی می توان گفت خودپنداره "مجموعه کلی باورهای فرد در مورد اسنادهای شخصی وی راجع به خویش" است (برم و کازین ، 1990؛ به نقل از طالب زاده نوبریان،1390).
2-1-2 ویژگی های خود
با توجه به تعاریف متعددی که از "خود" وجود دارد، می توانیم تعریفی ترکیبی از خود، به عنوان یک نظام فعّال و پیچیده از اعتقاداتی که شخص درباره خودش صحیح می داند و هر اعتقادی نیز دارای ارزش نسبی می باشد، ارائه دهیم. تعریف مزبور شامل دو ویژگی مهم در مورد خود است: خود سازمان یافته و خودپویا.
الف)خودسازمان یافته
این مسئله که خود عمدتاً از نوعی کیفیت پایدار برخوردار بوده و از ویژگی های این کیفیت، هماهنگی و نظم است، مورد توافق محققان می باشد. کیفیت سوم سازمان یافته خود به چگونگی تعمیم موفقیت و شکست در سرتاسر سیستم مربوط است. دیگوری (1966) از تحقیقات خود به این نتیجه رسید که وقتی توانایی مهمی که ارزش زیادی به آن داده می شود، با شکست روبه رو شود، باعث پایین آمدن ارزشیابی سایر توانایی های فردی می گردد و بر عکس، موفقیت یک توانایی مهم و باارزش باعث بالا بردن ارزشیابی سایر توانایی های شخص می شود. آخرین کیفیت سازمانی خود این است که خود، به طور شگفت انگیزی دارای وحدت است، به طوری که هیچ دو نفری عقاید همانند درباره خودشان ندارند(اسکندری نژاد، 1383).
ب)خودپویا
شاید مهم ترین فرض از نظریه های جدید "خود" این باشد که انگیزه تمام رفتارها حفاظت و ارتقای خودِ ادراک شده است. تجارب بر حسب ارتباط شان با خود درک می شوند و رفتارها نیز از این درک ها سرچشمه می گیرد. در این صورت، می توان نتیجه گرفت که تنها یک نوع انگیزش وجود دارد و آن هم انگیزه شخصی درون است که هر انسان در تمام زمان ها و مکان ها هنگام دست زدن به هر عمل دارد. آن گونه که کمبز (1965) بیان کرده، مردم همیشه برانگیخته هستند و هیچ گاه هیچ فردی را نمی توان یافت که برانگیخته نشده باشد و این یک حسن خداداد برای مربّی است؛ زیرا نیرویی است که از درون هر دانش آموزی نشأت می گیرد. بنا به عقیده کمبز و اسنیگ ، "خود" قالب اساسی مراجعات شخصی و هسته مرکزی ادراک است که بقیه منطقه ادراک نیز در اطراف آن سازمان می یابد. در این مفهوم، "خود" پدیده ای است که هم محصول تجربیات گذشته و هم سازنده تجربیات جدیدی است که توانایی اش را دارد. این بدان معناست که هر چیزی بر مبنای مراجعات فرد به خود و از مجرای خود درک می شود. دنیا از نظر فرد، همان چیزی است که او می فهمد و از آن آگاهی دارد. به عبارت دیگر، جهان و مفاهیم را به همان طریقی که خودمان می بینیم، مورد ارزشیابی قرار می دهیم. بنا به گزارش لکی (1945)، خود در مقابل تغییر مقاومت می کند، برای هماهنگی با خود می کوشد، و در واقع، این مقاومت در مقابل تغییر، یک جنبه مثبت است؛ چرا که اگر بنا بر این باشد که خود زیاد تغییر کند، شخص فاقد شخصیت پایدار خواهد شد(اسکندری نژاد، 1383).

2-1-3 انواع "خود"
تقریبا همه پژوهشگران قبول دارند که خود دو جنبه مجزا دارد که فیلسوف و روانشناس آمریکایی ویلیام جیمز (1890/ 1963) بیش از یک قرن قبل آنها را مشخص کرد:
خود فاعل، یا خود دانا و عمل کننده، آگاهی از این موضوع را در بر دارد که خود از دنیای پیرامونی مجزاست؛ باگذشت زمان تغییرنمی کند؛ زندگی خصوصی و درونی دارد که دیگران به آن دسترسی ندارند؛ و افکار و اعمال خویش را کنترل می کند.
خود مفعول: یا خود به عنوان مفعول دانش، از تمام ویژگی هایی تشکیل می شودکه خود را منحصر به فرد می سازد- خصوصیات جسمانی دارایی ها؛ خصوصیات روانشناختی، از جمله امیال، نگرشها، عقاید، و صفات شخصیت؛ و خصوصیات اجتماعی، مانند نقش ها و روابط با دیگران (برک، 2007؛ ترجمه سید محمدی، 1390).
"خود" انواع مختلفی دارد:
خودآرمانی: عبارت است از تصوری که هر فرد دوست دارد داشته باشد.
خود واقعی: شامل استعدادها و نیروهایی است که ما از خودمان داریم و اگر عوامل نامساعد جلوی رشد آن را نگیرد، ما مطابق با آن استعدادها رشد می کنیم.
عزت نفس: عبارت است از ارزشیابی فرد درباره خود یا قضاوت شخص در مورد ارزش خود.
خودپنداره: مجموعه ای از تفکرات و احساسات فرد نسبت به خود به عنوان یک شیء یا عینیت است.
کوپر اسمیت "خود" را دارای دو جنبه می داند:
1. خودپنداره: عقیده و پنداری که فرد درباره خود دارد. این عقیده و پندار، به تمام جوانب خود یعنی جنبه های اجتماعی، جسمانی، عقلانی و روانی فرد مربوط می شود.
2. عزت نفس: احساسات شخص، از ارزش و سطح مفهوم مربوط به "خود شخص" است)به نقل از نادری، 1381).
کورسینی (1984) معتقد است که می توان بر جنبه هایی از خودپنداره پدیدار شناختی اشاره کرد که گاه کمتر مورد توجه قرار گرفته است:
الف) خودپنداره فردی: بیانگر خصوصیات رفتاری فرد است از دیدگاه خودش. این خودپنداره از خصوصیات جسمی تا هویت جنسی، قومی، طبقه اجتماعی – اقتصادی و هویت من یا حس استمرار و یگانگی فرد در طول زمان را در بر می گیرد.
ب)خودپنداره اجتماعی: ویژگیهای و یا خصوصیات رفتاری شخص است که وی تصور می کند دیگران آن را مشاهده می کنند.
ج) خود آرمانی با توجه به خودپنداره شخصی فرد: این آرمانها، خودپنداره هایی هستند از آنچه که فرد شخصا امیدوار است همانند آنها باشد.
د) خود آرمانی با توجه به خودپنداره اجتماعی فرد: این آرمانها، پندار هایی از آن چیزی هستند که فرد دوست دارد دیگران او را آن گونه مشاهده کنند(بیابانگرد، 1384).
کورمن (1970) سه نوع عزت نفس را پیشنهاد می کند:
1- عزت نفس تکالیف ویژه : ادراک شخص است از توانایی خودش در مورد تکلیف یا شغل ویژه خود.
2- عزت نفس نفوذ اجتماعی : انتظاراتی که دیگران از فرد دارند و ادراک فرد از این انتظارات.
3- عزت نفس مزمن : به عنوان ویژگی شخصیتی نسبتا ثابتی یا حالت خلقی که در موقعیتهای مختلف اتفاق می افتد. و نتیجه تجربیات گذشته است روی توانائیهای شخص تمرکز می کند و منجر به ایجاد خودپنداره منفی می شود. اگر اطمینان افراد از توانائیهایشان، آنها را به موقعیتهای مناسب استفاده از این توانائیها هدایت نکند، میزان خودپنداره منفی بالا می رود(به نقل از نادری، 1381).
خودپنداره آگاهی شخص از هویت خود است و سه جنبه از این مفهوم وجود دارد: تصویر خود (آن چه که شخص است)، خود ایدآل (آنچه که شخص می خواهد باشد) و عزت نفس. ( اشمیت و کاگران ، 2008).
به طور کلی در وجود هر انسان 3 نوع خود وجود دارد:
1- خود اصلی : استعداد و نیروهایی است که اگر فشار و عوامل نامساعد، رشد آن را ضعیف و کند نمی نمود ما به طور طبیعی مطابق با آن استعدادها، رشد می کردیم و در حقیقت خودمان می شدیم.
2- خود ایدآل : آن چیزی که نیستم اما تصور می کنیم که هستیم یا آرزو می کنیم که آن باشیم در حقیقت خود ایدآل جانشین خود اصلی و واقعی ما می گردد.
3- خود فعلی: که عبارت است آن چیزی که فعلا هستیم يعني خودی كه تحت تاثير اضطراب تضاد و سایر جريانات عصبی شکل و فرم می گیرد(اسکندری نژاد، 1383).
2-1-4 اهمیت مفهوم خود و خودپنداره
شخصیت مجموعه منظم، متکامل و نسبتا ثابت خصایص و رفتارهای بدنی، عقلی و اجتماعی فرد است که او را از دیگران متمایز می سازد و موجب سازگاری او با محیط – به ویژه محیط اجتماعی- می شود.
به باور اندیشمندان، قسمت عمده ویژگی های شخصیتی، منش و خصوصیات رفتاری هر فرد به تصویری که از خود در ذهن دارد، بستگی دارد(ستوده، 1394).
اسپنسر در کتاب خود تحت عنوان "یک دقیقه برای خودم" از قول گوته می نویسد: اگر ثروتمند نیستی مهم نیست، بسیاری از مردم ثروتمند نیستند؛ اگر سالم نیستی، هستند افرادی که با معلولیت و بیماری زندگی می کنند؛ اگر زیبا نیستی، برخورد درست با زشتی نیز وجود دارد؛ اگر جوان نیستی همه با چهره پیری مواجه می شوند؛ اگر تحصیلات عالی نداری، با کمی سواد نیز می توان زندگی کرد؛ اگر قدرت سیاسی و مقام نداری، مشاغل مهم متعلق به معدودی از انسانها هستند؛ اما اگر تصور درستی از خود نداری برو بمیر که هیچ نداری !( اسکندری نژاد، 1383).
آری خودپنداره مثبت کلید رشد و سازندگی فردی و اجتماعی است؛ تصوری که شخص از وحدت و یکپارچگی وجود خویشتن دارد، نحوه ای که خود را می بیند، مجموعه خصایصی که با خود در ارتباط است و استنباط هایی که از مشاهده خود در بسیاری از موقعیت ها به عمل آورده است و الگوی خاصی که او را توصیف می کند ، بیانگر مفهوم "خود" است (تقی زاده، 1379).
شخص به تدریج از روی تجربه های شخصی و تاثیر دنیای خارج، نگرشی ثابت و پایدار از محیط و از خود و از ارتباط این دو با یکدیگر بدست می آورد. و براساس آن مسائل، زندگی را ارزیابی می کند و برای مقابله با کاستی ها به کوشش می پردازد. نگرش های فرد از حقایق زندگی، اخلاق، آرزوها و خواسته های او وابسته به تصویری هستند که از خود دارد، یعنی ارزشی که وی برای خود قایل است (اسکندی نژاد، 1383).
2-1-5 شکل گیری خود و خودپنداره
و...

فهرست برخی از مطالب :

تعاریف خود و خودپنداره
2-1-2 ویژگی های خود
الف)خودسازمان یافته
ب)خودپویا
2-1-3 انواع "خود"
2-1-4 اهمیت مفهوم خود و خودپنداره
2-1-5 شکل گیری خود و خودپنداره
منابع فارسی و انگلیسی

فایل هایی که پس از خرید می توانید دانلود نمائید

مباني نظري و پيشينه پژوهش خودپنداره_1580368512_36375_8524_1796.zip0.04 MB
پرداخت و دانلود محصول
بررسی اعتبار کد دریافت کد تخفیف
مبلغ قابل پرداخت : 19,000 تومان پرداخت از طریق درگاه
انتقال به صفحه پرداخت